تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ خیلیها در راه هستند. درست همان لحظهای که اذان مغرب تک صدای هماهنگِ منارههای شهر است. عده ای، اما در خودروهای حمل ونقل عمومی گیر افتاده اند میان ترافیک خیابانها و برای رسیدن به سفره افطار خانه لحظه شماری میکنند.
ساعتهای روزه داری آن قدر زیاد است که اضافه شدن یک ساعت به خاطر طی مسیر برای برخی تحملش سخت باشد، به ویژه اگر ماجرای تکراری هر روز باشد. برای مسافران ایستگاه شهدا و بسیج قطار شهری، اما کارکنان شرکت چارهای اندیشیده اند. پول هایشان را روی هم گذاشته اند. یک میز آورده اند و بساط چای را گوشه ایستگاه راه انداخته اند تا مسافران پیش از رسیدن به خانه با یک لیوان چای و خرما گلویی تازه کنند.
به همین سادگی بهانه افطاری ساده آغاز شده و هنوز هم برپاست. جوری که شهروندان را هم به اندازه کمک کوچکی در این افطار تشویق کرده است.
روز و شب ندارد. ایستگاه قطارشهری شهدا به خاطر موقعیت مرکزی اش همیشه شلوغ است. ماه رمضان هم تفاوت چندانی نکرده، اما چند روزی است که فضای سالن ورودی تغییر کرده است. آنها که باعجله به سوی ایستگاهها میروند تا زودتر به افطار برسند، لحظهای میایستند و بساط چای و سماور توجهشان را جلب میکند.
مرد جوانی که کوله پشتی به نظر سنگینی بر دوش دارد لحظهای میایستد و با تردید به آدمهایی که در حال نوشیدن چای هستند، نزدیک میشود. با چند سؤال کوتاه متوجه میشود که ماجرا توزیع چای و خرمای افطار است.
کوله پشتی را که روی زمین میگذارد و منتظر گرفتن لیوان چای است، میگوید: فکر میکنم این جالبترین و دلچسبترین چای افطاری باشد که تابه حال خورده ام. همین حالا از یک مصاحبه شغلی برمی گردم و خیلی خسته و نگرانم. ولی این لیوان به نظرم همه خستگی هایم را برطرف میکند.
چند دقیقهای از پایان نوای اذان گذشته و خانم میان سالی منتظر سردشدن چای است. حبه قندی را که توی دهانش گذاشته است زودتر میجود و پایین میدهد تا پاسخ سؤال ما را بدهد: دیگر نای راه رفتن نداشتم. من پرستار خانهای هستم که فرزندان دوقلو دارند و تا بمانم که مادرشان برسد اغلب به سفره افطار خانه نمیرسم و همیشه در مترو هستم.
وی در حال دعاکردن برای متولیان افطاری ادامه میدهد: این چند روز که میبینم چای و خرما میدهند با خیال راحت میخورم و بعد سوار مترو میشوم. لااقل برای ادامه راه توان دارم.
به تدریج به تعداد آدمها اضافه میشود. از مادر و فرزندی که در آغوش دارد تا چند پسر نوجوان و یک زن و شوهر. آنها که پشت میز ایستاده اند و از مردم پذیرایی میکنند کارکنان شرکت بهره برداری قطار شهری هستند. خودشان ایده افطاری ساده را دادند، پولش را به بهانههایی مثل نذر یا هدیه هر روز میپردازند و خودشان هم میآیند برای پذیرایی، چون به قول یکی از آنها «مسافران مترو در وقت افطار، مهمان ما هستند.»
میثم زارع، رئیس روابط عمومی، امور بین الملل و فرهنگی شرکت بهره برداری قطار شهری مشهد، از تمایل همکارانش به ادامه کار تا پایان رمضان میگوید و نمونههایی از پیامهای شهروندان را برایم میفرستد که تمایل به پرداخت پولی «هرچند ناقابل» برای هزینه چای و خرما دارند.
یکی از شهروندان برایش نوشته است: «می خواستم دو جعبه کیک بگیرم و در همان ایستگاه مترو بین مردم توزیع کنم تا پسرم که الان ۴ سالش است بخشش را یاد بگیرد. مشکلی ندارد؟»
زارع این را به شوخی اضافه میکند که بعضیها اول میپرسند «چای پولی است؟» و بعد که متوجه رایگان بودن آن میشوند، افطاری را میگیرند و با کلی دعا از آنجا دور میشوند.
طرحی که همکاران شرکت پیشنهادش را داده بودند با موافقت مدیرعامل، هم زمان با ولادت امام حسن مجتبی (ع) آغاز شد. هدف رواج افطاری ساده بود و، چون بانیها همکار بودند، توان پرداخت هزینه بیشتر را نداشتند، اما با همان تعداد هم خوشحال اند.
وحید مبین مقدم، مدیرعامل شرکت بهره برداری قطار شهری شهرداری مشهد، در این باره که شرکت و بودجه آن هیچ سهمی در این ماجرا ندارد، بازهم تأکید میکند: افطاری ساده طرحی بود که از سوی همکارانمان پیشنهاد شد و به صورت خودجوش راه افتاد.
همکاران هم مدام در حال مشارکت هستند و نذورات خود را به ما میرسانند. باتوجه به اینکه دیدیم خیلی از مردم در لحظه افطار به سفره نمیرسند، بنا را بر این گذاشتیم که در حد بازکردن روزه و نوشیدن یک چای گرم و خرما خود از آنها پذیرایی کنیم.
خدمت خداپسندانه شان از لحظات افطار تا یک ساعت بعد از اذان مغرب ادامه دارد. به گفته او انتخاب ایستگاه شهدا و بسیج به دلیل شلوغی و محوریت آنها بوده است. مبین مقدم یادآور میشود: هر شب به صورت میانگین در هر دو ایستگاه در مجموع از حدود پانصد تا ششصد نفر پذیرایی میشود.
وی از استقبال خوب شهروندان از این طرح میگوید و اصرار همکاران برای پذیرایی از مردم و ابراز امیدواری از ادامه اش تا پایان ماه مبارک.
رمضان امسال برنامههای زیادی برای تبلیغ و ترویج سفرههای افطار ساده برپا شد. در گوشه وکنار شهر هر فردی به شکلی عدهای نیازمند را پای سفره اکرام نشاند تا ثابت کند اطعام روزه دار نیاز به مبلغ هنگفت و تجملات ندارد. کار داوطلبانه افطاری در ایستگاه قطارشهری هم یکی از آن هاست.
مرضیه رضازاده، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی، در این باره معتقد است: به طورکلی، چون مشهد شهری مذهبی و زائرپذیر است، چنین رفتارهای خیرخواهانهای بازخورد خوبی در پی خواهد داشت. اگر نگرانی از انتقال بیماری کرونا را برای شهروندان و زائران برطرف کنیم، از چنین خدماتی استقبال میشود.
وی همچنین توضیح میدهد: چنین رفتارهای داوطلبانهای با چند روش در جامعه نهادینه شده میشود. برنامههای کوتاه مدت میتواند روی مردم اثر بگذارد و به آنها نگرش مثبت بدهد. برای اینکه اثرگذاری چنین رفتارهایی بیشتر باشد مردم باید پس از مشاهده این رفتارها آنها را برای دیگران بازگو کنند تا ترویج داده شوند.
اما آن کمک کردنی که بر مبنای فرهنگ سازی است به دنبال آگاهی و آموزش طولانی مدت رخ میدهد. این پژوهشگر اجتماعی دلیل رضایت شهروندان در لحظه مشاهده پذیرایی افطار را برطرف شدن نیاز اولیه شان میداند و میگوید: برطرف شدن نیاز در لحظه، باعث ایجاد نگرش مثبت در افراد میشود.
درعین حال باتوجه به اینکه در جامعه خبرها و مشکلات منفی زیادی وجود دارد ممکن است چنین رفتارهای کوچکی به زودی فراموش شود.
وی البته به این مسئله هم اشاره میکند: نباید بگذاریم همین کارهای خیر کوچک هرگز تعطیل شود و باید برای ادامه آن برنامه بچینیم. ممکن است مشاهده همین کار خیر، دیگری را برای کمک ترغیب کند، مردم عادی و سازمانهای دیگر وارد عمل شوند و الی آخر. همین که شکل آن تغییر کرده و ادامه پیدا کند تأثیرگذاری پیدا میکند البته باید در کارهای بعد مشکلات کنونی هم رفع شود.
رضازاده این را هم تأکید میکند که گاهی لازم است دنبال کار خیلی بزرگ نباشیم و اثرگذاری همین کارهای کوچک را بیشتر کنیم.