در دو قرن چهارم و پنجم هجری، منطقه شمال سوریه، به مرکزیت شهر حلب، شاهد تأسیس دو دولت از نخستین دولتهای غیرعلوی در تاریخ شیعه بود. دولت نخست یعنی دولت حمدانیان، در اوایل قرن چهارم هجری توسط سیفالدوله حمدانی پایهگذاری شد. دولت دوم، دولت بنیمرداس بود که پس از انقراض سلسله حمدانیان، در اوایل قرن پنجم توسط صالح بنمرداس تأسیس شد و با آغاز سلطه سلجوقیان بر منطقه شام از بین رفت.
در دورههای تاریخی بعدی، باتوجهبه رویکارآمدن حاکمان سنّیمذهب و آغاز سختگیریها به شیعیان، بهتدریج از حضور و نقش سیاسی و اجتماعی آنان در این منطقه کاسته شد؛ بهطوریکه تا پایان دوره عثمانی، شیعه به اقلیت کوچک و کمجمعیتی در منطقه تبدیل شده بود.
هنوز در برخی بناهای باقیمانده از دوران گسترش تشیع در شهر حلب و منطقه شمال سوریه، کتیبههایی با مضامین مذهبی شیعی وجود دارد که سند و یادگاری از حضور تاریخی شیعیان در این منطقه به شمار میآید.
به نظر میرسد برخی از این کتیبهها، که قدمت آن از قرن پنجم هجری است، از کهنترین کتیبههای شیعی و قدیمیترین نمونههای باقیمانده از نوع خود باشد و بنابراین از اهمیت و جایگاه ویژهای در تاریخ هنر و معماری شیعی برخوردار است.
بدون شک در دیگر سرزمینهای جهان اسلام بهویژه عراق و ایران، بناها و زیارتگاههای شیعی قدیمیتری وجود دارد که دارای کتیبههایی با مضامین شیعی بوده است، ولی بیشتر این بناها در دورههای بعدی دستخوش بازسازیها و تغییرات متعدد شده است و تاریخ کتیبههای شیعی موجود در آن، به دورههای تاریخی پسین بازمیگردد.
ازجمله قدیمیترین کتیبههای شیعی که تا به امروز باقی مانده است، میتوان به کتیبهای از عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید اشاره کرد که در آن نام دوازده امام به کار رفته است.
در بسیاری از روستاها و خرابههای تاریخی منطقه ادلب، سنگنوشتهها و سنگ قبرهایی بسیار قدیمی با خطوط عربی ساده از قرون نخستین هجری یافت میشود که در برخی از آنها، عبارتهای شیعی به چشم میخورد.
ازجمله بر دیوار یک بنای باستانی در روستای بارا (واقع در ۳۳کیلومتری جنوب ادلب) سنگنوشتهای عربی مورخ ۴۶۱قمری وجود دارد که درکنار آن عبارت «محمد وعلی، کلاهما املی»؛ محمد و علی هر دو امید من هستند، به چشم میخورد.
مَعَرّه مصرین، شهر کوچکی است واقعدر حدود ۱۱ کیلومتری شمال ادلب. قدمت آن به پیش از اسلام بازمیگردد و در سال ۱۶ هجری توسط مسلمانان به فرماندهی ابوعبیده بن الجراح فتح شده است. این شهر در گذشته از شهرهای شیعهنشین منطقه بوده است، ولی امروزه شیعیان در آن اقلیتی بیش نیستند و تعدادشان از چندهزار نفر فراتر نمیرود.
در محله شیعهنشین آن، زیارتگاهی با قدمت هزارساله وجود دارد که نزد اهالی منطقه به «مشهد امامعلی (ع)» شناخته میشود. در منابع تاریخی به این زیارتگاه اشارهای نشده است و در حال حاضر هیچیک از اهالی منطقه از سبب پیدایش و بنای آن و اینکه چه ارتباطی با حضرت علی (ع) داشته است، اطلاع ندارد.
شاید بتوان احتمال داد که این «مشهد» از زیارتگاههایی بوده که برمبنای رؤیا و دیدن حضرت علی (ع) در خواب در محل بنای آن، ایجاد شده است. اینگونه زیارتگاهها، بهطور گسترده در قرون نخستین هجری، بهویژه در شام و مصر وجود داشته است.
بنای مشهد دارای ساختمان سادهای است و از شبستان کوچکی در سمت جنوب و صحن کوچکی در شمال تشکیل یافته است. شبستان دارای گنبد نیمکرهای است. ورودی بنا در میان ضلع شمالی صحن قرار دارد. بنای مشهد بیشتر به یک مسجد کوچک و ساده شباهت دارد و با بنای مسجد یا مقام ابراهیم خلیل (ع) در قلعه حلب، از آثار دوره بنیمرداس، قابل مقایسه است.
بر سردر بنا، سنگی وجود دارد که حاوی نقوش هندسی اسلامی است. در بالای این نقوش، کتیبهای در چهار سطر به خط کوفی غیرمنقّط وجود دارد که براساس آن، نام بانی مشهد، «سلطانبن ابراهیم بنعلی»، و تاریخ بنای آن سال ۴۲۶قمری است.
در سمت چپ ورودی، کتیبه دیگری وجود دارد که بر اساس آن، بنای مشهد در سال ۱۳۷۸ه. ق توسط «جمیل رحّال»، رئیس کمیته اوقاف شیعه در معره مصرین، بازسازی شده است.