جدیدترین اثر حسن روح‌الامین، در ایام فاطمیه اول به چه چیزی اشاره دارد؟ علت ساخته نشدن «اخراجی‌ها ۴» چیست؟ معرفی برگزیدگان هفته کتاب در آیین ملی بزرگداشت روز «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» منیژه حکمت با «ترس و لرز» در راه هند رونمایی از مجموعه چهارجلدی «رخداد‌های موشکی» (۲۴ آبان ۱۴۰۳) چطور می‌توانیم شهری کتاب دوست داشته باشیم؟ هنر مقاومت تمام شدنی نیست | گفتگو‌ی شهرآرا با هنرمندان حاضر در رویداد هنری «پرچم بر زمین نمی‌افتد» کلمه‌ها و ترکیب‌های تازه | اعضای تحریریه «شهرآرا» از کتاب‌هایی می‌گویند که از خواندنشان لذت برده‌اند آغاز یازدهمین دوره آیین «کتاب‌گردی» به مناسبت هفته کتاب و کتاب‌خوانی (۲۴ آبان ۱۴۰۳) «مرگ فروشنده»، روی صحنه مشهد | ماجرای تلخ تبلیغ رؤیای آمریکایی آخر حکایت کتاب صوت | دانلود آهنگ جدید حسین حقیقی با نام «من با تو می‌مونم» + متن آهنگ فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۲۴ و ۲۵ آبان ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ شرکت‌کنندگان سری جدید جوکر بانوان مشخص شدند + تیزر و زمان پخش انتقاد سید حسن خمینی از فیلترینگ و ممیزی‌های سخت‌گیرانه کتاب تصویر جدید از پشت صحنه فیلم «بُت» حمید نعمت‌الله + عکس نگاهی به یکی از مطبوعات قاجاری مشهد | اخبار آستانه در نشریه «شرق ایران»
سرخط خبرها

ویدئو| میراث طیب

  • کد خبر: ۱۰۵۷۴۷
  • ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۰
ویدئو| میراث طیب
علم به ارث رسیده از شهید طیب حاج رضایی این روز‌ها مهمان هیات‌های مذهبی مشهد است. علمی که از سال ۱۳۴۲ در هیات «چهل اختران قم» نگهداری می‌شود.

به گزارش شهرآرانیوز، با یک سرچ ساده در فضای مجازی کلی صفحه بالا می‌آید که می توان درباره طیب حاجی رضایی اطلاعات کسب کرد. عموم مردم طیب را فردی می‌شناسند که را رسم لوطی‌گری را پیش گرفته است. اما ارادت‌ش به خاندان عصمت و طهارت(س)، چیزی که کم و بیش درباره‌اش سخن گفته شده، باعث شد راه مبارزه با رژیم پهلوی را پیش بگیرد و در نهایت در سال ۱۳۴۲ به دست عاملان آن تیرباران شود و به شهادت برسد.

از شهید طیب حاجی رضایی علمی به یادگار مانده است که در سال ۱۳۴۲ توسط بانیان هیئت «چهل اختران قم» خریداری شده است و این روزها در ایام شهادت مولای متقیان این علم مهمان هیئات مشهدی است.

 
تعداد بازدید : 602
 

 لوطی بود و لوطی‌گری داشت و دعوا‌کار هم بود و حرفش را باید همه می‌خواندند و از لوطی‌های مشهور هیچ کم نداشت و البته خصلت‌های اضافه‌ای هم داشت که همان‌ها نجاتش داد. می‌گفت: «من زندگی‌ام و پولی را که به‌دست می‌آورم دو قسمت می‌کنم؛ یک قسمت آن را خرج خودم می‌کنم و قسمت دیگر را خرج امام حسین (ع). حالا یا برای او عزاداری می‌کنم یا به راه او خرج می‌دهم» و می‌گفت: «ما در قانون مشتی‌گری، با بچه‌های حضرت زهرا (س) درنمی‌افتیم. من این سید را نمی‌شناسم؛ اما با او در نمی‌افتم». منظورش از این سید، امام خمینی (ره) بود.

ماجرا از آنجا شروع شد که امام خمینی (ره) ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ که عاشورا بود در مدرسه فیضیه قم بر ستم رژیم پهلوی شمشیر کشید؛ «شما انقلاب سفید به پا کردید؟ کدام انقلاب سفید را کردی آقا؟ چرا این قدر مردم را اغفال می‏‌کنید؟... واللّه، اسرائیل به درد تو نمی‌‏خورد، قرآن به درد تو می‏‌خورد. امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را برده‌‏اند در سازمان امنیت و گفته‏‌اند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هر چه می‏‌خواهید بگویید؛ یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسراییل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه می‏‌خواهید بگویید. خوب، اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم از این سه تاست، تمام گرفتاری ما آقا، این‌ها خودشان می‏‌گویند، من که نمی‏‌گویم، به هر که مراجعه می‏‌کنی، می‏‌گوید: شاه گفته؛ شاه گفته مدرسه فیضیه را خراب کنید؛ شاه گفته این‌ها را بکشید.

نتیجه هم معلوم است. اولین ساعات بامداد ۱۵ خرداد ماموران خانه امام (ره) را محاصره کردند و ایشان دستگیر شدند و بلوا شد.

قیام ۱۵ خرداد چگونه بود؟ شرح ماجرا به گواهی تاریخ چنین است: «خبر دستگیری امام (ره) به سرعت در قم و مناطق اطراف پیچید. زنان و مردان از روستاها و شهرها... حرکت کردند. شعارهای جمعیت در حمایت از امام خمینی (ره) از تمام قم به گوش می‌رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأموران پا به فرار گذاشتند و پس از تجهیز قوا دوباره به میدان آمدند.

نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به قم آمدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه (س) بیرون آمدند رگبار مسلسل ها گشوده شد و تا ساعتی درگیری شدید ادامه داشت. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند... قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون‌های نظامی، اجساد شهدا و مجروحان را به‌سرعت از خیابان‌ها و کوچه‌ها به نقاط نامعلومی انتقال دادند. غروب آن‌روز قم حالتی جنگ‌زده و غمگینانه داشت.

خبر دستگیری امام خمینی(ره) به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد... جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر گرد آمده و به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج محمد اسماعیل رضایی، ۲ تن از جوانمردان جنوب شهر تهران در حرکت بودند». با این روایت، طیب معلوم شد این وسط چه‌کاره بود.

طیب پس از تیرباران هم لوطی‌گری‌اش را به رخ کشید و وصیت کرده بود که هر کسی پس از فوتش ادعای طلب‌داشتن پول از وی داشت، باید به او پرداخته شود و هر کسی از بدهکاران اگر بدهی خودش را پرداخت نکرد، او از طلب خود گذشته است. ۱۶ خرداد طیب را به همراه حدود ۴۰۰ نفر دیگر دستگیر کردند و عاقبت، طیب به همراه رفیق قدیمی‌اش حاج «اسماعیل رضایی» به جرم «فعالیت محرمانه و خیانتکارانه به‌منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی» به تیرباران محکوم شدند. یک روایت هم هست به این شرح: «طیب در تمام طول ۵ ماه زندان خود تحت فشار و شکنجه بوده تا اعتراف کند از امام (ره) و عوامل خارجی پول دریافت کرده تا کشور را به آشوب بکشد. موضوعی که او زیر بار آن نمی‌رود. راویان حتی به نقل از طیب آورده‌اند که: من در زندگی خلاف‌های زیادی کرده‌ام، ولی هرگز حاضر نیستم به خاطر چند صباحی بیشتر زیستن به مرجع تقلیدی دروغ ببندم». و همان‌موقع هم گفته بود که با بچه‌های زهرا (س) در نمی‌افتد و پیش از آنکه جلوی جوخه تیرباران قرار گیرد، به یکی از زندانیان گفته بود سلامش را به خمینی (ره) برساند و بگوید که ندیده خریدار اوست.

بهترین توصیف را از وضعیت طیب، رفیقش ارائه داد؛ همان رفیق قدیمی. حاج اسماعیل رضایی که در کنار طیب تیرباران شد در آخرین لحظه به عکاسان حاضر در مراسم اعدام گفته بود: «ای عکاس‌ها، عکس ما را بگیرید، این‌ها سند روسفیدی ما در روز قیامت خواهد بود»؛ این را بعدها کسانی برای تاریخ تعریف کردند.

 

 

 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->