استاد یوسفی اسطوره علم و آگاهی و خردورزی و سخاوت در انتقال اندیشههایش به دیگران بود؛ مشوق علمآموزان و شیفته فر و فرهنگ ایران؛ استادی بیهمتا و هنرمندی توانا در فن معلّمی؛ نکتهسنج و تیزبین و دارای ذوقی سلیم و نوگرا.
دانشگاه فردوسی مشهد که همین ۱۳ آذرماه جشن هفتادمین سال تأسیس خود را برگزار کرد، از جهات مختلف و از جمله تأسیس دورههای کارشناسی ارشد و دکتری پس از دانشگاه تهران، مدیون استاد یوسفی است، بهویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و بسیاری از استادان رشته زبان و ادبیات فارسی که خوشهچین خوان معرفت استاد بوده و در محضرش شاگردی کردهاند.
استاد یوسفی همزمان با تدریس به تحقیق در حوزههای مختلف پرداخت و به علت تسلط بر زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسوی از مطالعات ادبیات شرق و غرب برخوردار بود و در سفرهای مطالعاتی به کشورهای فرانسه، انگلستان وآمریکا نیز تجربیات زیادی کسب کرد و از همه آنها در آثارش بهره برد. حاصل این تجربیات را در آثاری که با تکیه بر دانش خود و مترجمان همراهش ترجمه کرده است، میتوان دید: شیوههای نقد ادبی، اثر دیوید دیچز در سال ۱۳۶۲ با همراهی محمدتقی صدقیانی؛ چشماندازی از ادبیات و هنر، اثر رنه ولک و دیگران با همکاری محمدتقی صدقیانی؛ من و شعر، اثر نزار قبّانی با همکاری یوسف بکّار؛ گزیدهای از شعر عربی معاصر، از دکتر مصطفی بدوی؛ تحقیق درباره سعدی، از هانری ماسه در سال ۱۳۶۴ با همکاری محمدحسن مهدوی اردبیلی؛ اما من شما را دوست میداشتم، اثر ژیلبر سبرون.
فعالیت تخصصی استاد یوسفی تصحیح انتقادی متون کهن بود و آثار ماندگاری بر جای گذاشت که تا امروز الگوی کار بسیاری از مصححان شده است و به قول برخی صاحبنظران در تصحیح متون کارهایی کرده است کارستان. دقت علمی، ژرفنگری و وسواسهای علمی استاد در همه زمینهها و بهویژه در تصحیح زبانزد و درخور ستایش و یادکرد است. استاد در فاصله سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۶۸ آثار زیر را تصحیح کرد: قابوسنامه، اثر امیر عنصرالمعالی (۱۳۴۵)؛ التّصفیّه فی احوال المتصوّفه (صوفینامه)، اثر قطبالدّین العبادی؛ لطائفالحکمه، اثر سراجالدین محمود ارموی؛ ترجمه تقویمالصّحه، اثر ابن بطلان؛ ملخصاللغات، اثر حسن خطیب کرمانی، با همکاری محمد دبیرسیاقی (۱۳۶۲)؛ بوستان (۱۳۵۹) و گلستان سعدی (۱۳۶۸).
یکی از اقدامهای ارزشمند در حوزه سعدیپژوهی کتاب غزلهای سعدی است که با تصحیح و توضیح دکتر یوسفی همراه با بررسی کامل نسخههای مختلف ۱۶ سال پس از درگذشت وی، در سال ۱۳۸۵ با همکاری پرویز اتابکی چاپ و منتشر شد. چشمه روشن نیز یکی از مهمترین آثار استاد یوسفی است که نقطه تحولی در حوزه نقد ادبی و تاریخادبیاتنگاری و سبکشناسی به شمار میرود و در آن با شیوهای مبتکرانه و نوگرایانه از نظریههای نقد ادبی نقادان شرق و غرب استفاده کرده و در برخی موارد نیز وارد حیطه ادبیات تطبیقی شده است. هدف استاد از نگارش کتاب چشمه روشن-بنا بر نظر خود ایشان- این است که، چون شعر خوب به دیروز و امروز منحصر نمیشود و لازم است دوستداران شعر و فرهنگ و زبان فارسی با انواع گوناگون شعر از رودکی تا شعرای معاصر آشنا شوند، هر اثری را که در آن جوهر هنری وجود داشته باشد و محصول هنری محسوب شود، از هر کس و هر سبک که باشد، برگزیند و منصفانه با نوعی ارزیابی و نقد عملی همراه کند. استاد یکسونگریهای برخی منتقدان ادبی را در برخورد با آثار قدیم و جدید نمیپسندد. استاد یوسفی در زندگی کوتاه و پربار خود مقالات و کتابهای زیادی نوشت. برخی از آنها عبارتاند از: فرّخی سیستانی؛ بحثی در شرح احوال و روزگار و شعر او (۱۳۴۱)، کاغذ زر؛ یادداشتهایی در ادب و تاریخ (۱۳۶۳)؛ ابومسلم سردار خراسان (۱۳۴۵)؛ نامه اهل خراسان (۱۳۴۶)؛ روانهای روشن (۱۳۸۶)؛ برگهایی در آغوش باد؛ مجموعهای از مقالهها، پژوهشها، نقدها و یادداشتها (۱۳۵۶)، چشمه روشن؛ دیداری با شاعران (۱۳۶۹) و دیداری با اهل قلم.
استاد یوسفی در ۲ اثر ارزنده و برجسته خود، یعنی چشمه روشن (دیداری با شاعران) و دیداری با اهل قلم (درباره بیست کتاب نثر فارسی) عالمانه و منتقدانه درک صریح خود را از هنر شاعری و هنر نویسندگی نشان داده است. نثر ساده و روان و شیوا و استادانه و محکم و استوار و سخته استاد یوسفی همه آثارش را خواندنی کرده است. او روح ادبی را در همه آثارش حفظ کرده و نوگرایی در تمام آثارش آشکار است و به جرئت میتوان گفت تلفیقی از سنت و مدرنیته را در آثار وی میتوان دید. روانش شاد.