دستگیری پاکستانی‌های گروگان‌گیر در ایران+ جزییات کشف ۳۰ کیلو و ۶۰۰ گرم مخدر «شیشه» در هنگ مرری تایباد (۹ تیر ۱۴۰۳) افزایش ۲۰ درصدی معاینات روانپزشکی در مراکز پزشکی قانونی کشور زندگی خیلی کوتاه است؛ ۸ موردی که واقعاً نباید نگران آن‌ها باشید آغاز ثبت سفارش کتاب‌های درسی پایه‌های اول، هفتم و دهم از فردا (یکشنبه، ۱۰ تیر ۱۴۰۳) صحرایی: حذف تدریجی کنکور هویت واقعی را به مدرسه بازگرداند مردان میانسال روزانه ۳۰ دقیقه پیاده‌روی کنند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (شنبه، ۹ تیر ۱۴۰۳) | تغییرات نامحسوس دما در مشهد نرخ‌های جدید بلیت هواپیما به‌زودی اعلام می‌شود راز شلیک مرگبار در باغ‌ویلای کلات فاش شد + عکس وزیر آموزش و پرورش برای توضیح درباره مطالبات معوقه معلمان به مجلس می‌رود نخ دندان یا خلال دندان، کدام یک بهتر است؟ روزانه ۶۰۰ بیمار در بخش اورژانس بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد پذیرش می‌شود خوابگاه ویژه دانشجویان بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی مشهد ایجاد شد خراسان‌رضوی آماده میزبانی از مسافران و زائران تابستانی از ابتدا تا نهم تیرماه ۱۴۰۳، شش نفر در سیل رودبار جان خود را از دست دادند اجباری در کمک به مدرسه وجود ندارد | ثبت‌نام دانش‌آموزان در مدارس دولتی صددرصد رایگان است + جزئیات
سرخط خبرها

شاگردی در دانشگاه «مادرانه»

  • کد خبر: ۱۰۹۱۰۲
  • ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۰
شاگردی در دانشگاه «مادرانه»
آزاده رحیمی - یک مادر

یکشنبه‌های مادرانه برایم روز مقدسی بود. یک تازه مادر بودم و تشنه شنیدن تجربیات و نظرات مادران. هر هفته اشتیاق داشتم یکشنبه برسد و عنوان بحث گروهی مادران را در گروه مادرانه ببینم. بادقت تمام مطالب را می‌خواندم و نظرات مفید را در قسمت یادداشت گوشی ام کپی می‌کردم. مثلا آن قدر بحث «جمعیت» پر از نکته‌های ناب بود که من یک کانال تلگرامی ساختم و کل بحث را در آنجا ارسال کردم.

کودک من هنوز شیرخوار بود که در گروه مادرانه بحث «مهدکودک»، «آموزش زیر هفت سال»، «هوش و خلاقیت» و «مدرسه» مطرح شد. الان که برای دخترم به دنبال پیش دبستانی و مدرسه هستم خیلی از نکات آن بحث‌ها در خاطرم هست. خیلی از مباحثی که در گروه مادرانه و توسط مادران دیگر مطرح می‌شد، مسیر مادری را برای من روشن‌تر کرد. انگار افرادی راه نرفته مرا یک یا چند بار رفته بودند و برای من تازه وارد از سختی‌ها و زیبایی‌های مسیر می‌گفتند؛ از لجبازی، استقلال، نظم، بچه لوس، بچه قلدر، ادب، دروغگویی و رقابت.

خیلی وقت‌ها که گم می‌شدم در بین مسئولیت‌ها و وظایف، خسته بودم از مادری، کلافه بودم از روزمرگی، باز هم بحث‌های گروهی مادرانه برایم چراغ راهی بود. مادرانه و بحث‌های گروهی اش برایم یک محل رجوع دوست داشتنی بود؛ آن هم وقتی که پیشنهاد‌های کاربردی و نابش را می‌خواندم. چقدر خندیدم آن روزی که بیان بحث گروهی «خرده روایت‌های پوشکی» بود و چقدر مشارکت اعضا چشمگیر بود و شایسته قدردانی.

آن روزی که عنوان بحث گروهی «سقط و حواشی آن» بود چند باری به گریه افتادم، از صبوری زنانی که برای مادر شدن متحمل رنج‌های زیادی می‌شوند.

بحث «چشم زخم و کودکان ما» که شد آن قدر یکی از اعضای گروه تحلیل زیبایی از موضوع ارائه کرده و روایات قشنگی آورده و راهکار‌های خوبی ارائه داده بود که در جا نظراتش را برای همسرم فوروارد کردم که تحسین او را هم بر انگیخت.

دوستی درگیر و دار خرید سیسمونی بود و هر بار سؤالات متعددی از من می‌پرسید، پیشنهاد عضویت در مادرانه و خواندن بحث گروهی «سیسمونی» را به او دادم. حالا هر بار که صحبت خرید سیسمونی می‌شود با وجد می‌گوید: «اگر تجربیات اعضای مادرانه نبود، نمی‌توانستم آن قدر راحت و کاربردی وسایل پسرم را تهیه کنم.»

بعد‌ها روز برگزاری «بحث گروهی» به دوشنبه‌ها تغییر کرد، کمی طول کشید تا به آن عادت کنم، اما همچنان عناوین نابش دل می‌برد و همراهم می‌کند؛ بازی با موبایل باید‌ها و نبایدها، جایگاه رفاه در تربیت فرزند، مسائل دختران در آستانه تکلیف، حد تعادل در محافظت از کودکان در برابر آسیب ها، مدیریت تکالیف مدرسه، تربیت دیمی یا تربیت برنامه ریزی شده و.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->