مرتضی محمدپور | شهرآرانیوز؛ جهانی شدن به معنای تطبیق نظام ارزش گذاری شهری برمبنای استانداردهای جهانی، امری نیست که برای مشهدالرضا (ع) مطلوب تلقی شود؛ زیرا شهر امام رضاکه برپایه فرهنگ رضوی بنا شده، نه تنها با نظام ارزش گذاری دست ساز مرسوم در جهان هم راستانیست، بلکه در بسیاری موارد حتی میتواند به قدری برای ملتها الهام بخش و اثرگذار باشد که چالشهای موجود را رفع و مشکلات را حل کند.
برای بررسی بیشتر جایگاه مشهد، جهان شهر برکت و کرامت در عرصه دیپلماسی شهری و نیز راهکارهای تقویت این حوزه، سراغ علیرضا کمیلی، فعال حوزه بین الملل و کارشناس حوزه دیپلماسی شهری رفته ایم.
کمیلی در گفتگو با شهرآرا، ارتباط میان کلان شهرها را یک ضرورت راهبردی در مسیر توسعه شهری میداند و میگوید: کلان شهرها که یک پدیده مدرن محسوب میشوند، اگرچه نقدهای زیادی به آنها وارد است و مثلا چنین گفته میشود که سبک زندگی بشر و استفاده او را از منابع اولیه و طبیعت تغییر داده اند، ناخودآگاه به دلیل ماهیت شهرهای بزرگ، این ظرفیت فرهنگی ایجاد میشود که در سایه چگالی و تراکم زیاد سرمایه اجتماعی و منابع انسانی، بتوان اقدامات فرهنگی بزرگ و تأثیرگذار انجام داد و در این مراکز متراکم انسانی، ارتباطات انسانی یک ضرورت راهبردی تلقی میشود.
به طور مثال در بسیاری از کلان شهرهای جهان، مناطق و محلات محدودی از اقوام و اقلیتها وجود دارد که در آن ها، ملیتهای مختلف در سایه ارتباطات انسانی، بدون هیچ مشکلی در کنار هم زندگی میکنند و محله برادران و خواهران افغانستانی در مشهدالرضا نمونه واضحی از همین موضوع است.
وی ادامه میدهد: مثلا تبریز، بندرعباس و مشهد شاید در ظاهر تفاوت چندانی باهم نداشته باشند، اما وجه تمایزهایی که در حوزههای فرهنگی وجود دارد، باعث میشود معادلات به کلی دستخوش تغییر شود؛ به طور مثال، وجود مضجع منور رضوی در مشهدالرضا این زمینه را فراهم میکند که در مقایسه با سایر کلان شهرهای ایران اسلامی، شاهد ورود حجم بسیار عظیمی از زائران و گردشگران آن هم از اقصانقاط ایران و جهان باشیم به همین دلیل جامعه شناسان این طور میگویند که شهرهایی با این ظرفیت فرهنگی، ذاتا نمیتوانند بین المللی نباشند و نیاز انسانهای ساکن در سایر نقاط عالم شرایط را به نحوی آماده میکنند که حتی اگر مدیریت شهری هم جبرا نخواهد ارتباطی میان کلان شهرها برقرار شود، مردم خودشان این زمینه را ایجاد کنند.
این کارشناس حوزه دیپلماسی شهری با اشاره به ظرفیتهای ساختاری مشهد در این حوزه میگوید: از نظر ژئوپلیتیکی، مشهد بزرگترین شهر شرق کشور و پایگاه علمی و فرهنگی این خطه است و این اهمیت به حدی راهبردی است که حتی کشورهای هم جوار از مرز شرقی، پیش از آنکه پایتخت ایران اسلامی را به عنوان مقصد تعاملات خود انتخاب کنند، به مشهد میآیند و مدیریت شهری در این کلان شهر را برای رفع نیاز خود مخاطب قرار میدهند.
در زمانی نه چندان دور، مشهدالرضا به طور سالیانه، پذیرای بیش از ۵ میلیون زائر غیرایرانی بود که این آمار، علاوه بر زائران هم وطن، گردش نقدینگی چشمگیری برای حوزههای گردشگرپذیر ما ایجاد میکرد و نفع زیادی در حوزه توسعه شهری داشت.
وی تصریح میکند: محبان اهل بیت (ع) در جهان اسلام، حتی از جمعیت امتهای مسلمان بیشتر ند و به همین دلیل مدیریت شهری در مشهد باید برای گسترش زیرساختهای جهان شهر برکت و کرامت در جهت پذیرایی از یک میلیارد مسلمان هدف گذاری کند و آمادگی داشته باشدالبته که حرم مطهر رضوی و وجود باکرامت امام رضا (ع) در مشهد، محور همه امور و برنامه ریزی هاست، اما ظرفیتهای مربوط به گردشگری زیارت، گردشگری سلامت و زیست بومهای طبیعی هم جوار با این کلان شهر نیز میتواند بر زمان ماندگاری گردشگران بیفزاید و انتفاع اقتصادی از حوزه توریسم را دوچندان کند.
این موارد از اقتضائات شهری است که اگر امروز به فکر آن نباشیم، فشار خواست و اراده زائران، ما را مجبور به فراهم آوردن آنها میکند.
کمیلی تأکید میکند: به طور مثال، امروزه بسیاری از فروشندگان بخشهای پیرامونی حرم رضوی به موازات فروش سوغات مشهدالرضا به دیگر زمینههای تجارت گردشگری همچون تبدیل پول یا اجاره سکونتگاههای موقت نیز مشغول شده اند که از زیرساختهای ضروری برای هر شهر توریستی است.
علاوه بر این، عمده حجره داران همشهری ما دیگر به آسانی عربی صحبت میکنند و عده زیادی از آنها حتی به اردو هم مسلط هستند. این فروشندگان که شاید بعضی از آنها مدارج علمی معتبر و دانشگاهی را هم طی نکرده باشند، تسلط هم زمان بر سه زبان زنده دنیا را مدیون جبر حرفهای و اقتضای شغلی هستند.
به گفته کمیلی در عرصه شناخت موانع موجود در مسیر جهانی شدن، باید به این نکته توجه کرد که حتی عدم درک درست یک پدیده و موانع فکری و فرهنگی موجود در مسیر تبدیل مشهدالرضا به یک جهان شهر میتواند به عاملی مشکل آفرین تبدیل شود.
پس از اینکه به دلیل فعالیت فرهنگی ملی گرایان و غرب گرایان، بذر شوم نگاه تحقیرآمیز به سایر ملتها در دل و ذهن برخی از مردم ما کاشته شد، دیگر نمیتوان انتظار داشت که برای ورود زائران و گردشگرانی از کشورهای همسایه همچون افغانستان یا سایر کشورها آغوش گرم و پذیرایی مهربانانهای وجود داشته باشد.
وی میافزاید: از سوی دیگر، نگرشهای متحجرانه هم مقدمه ساز وقوع بسیاری از چالشهای موجود در عرصه تبدیل مشهدالرضا به جهان شهر برکت و کرامت بوده است. آنهایی که فقط شیعیان اثنی عشری را شایسته زیارت علی بن موسی الرضا (ع) میدانند و به ورود گردشگران غیرشیعه و حتی غیرمسلمان بدگمان هستند، از فرصت تبلیغ و ترویج فرهنگ رضوی در میان اقوام و مذاهب دیگر غافل شده اند و این رویکرد خود را ولو به شرط نیت دلسوزانه، باید به مثابه ظلم علنی به آموزههای رضوی و فرهنگ غنی تشیع بدانند.
این کارشناس مسائل بین الملل میگوید: تغییر ارزشها باید از مجامع مذهبی و تریبونهای فرهنگی آغاز شود و اگر یک سخنران در مشهدالرضا بر آتش اختلاف نظرهای قومیتی دمید، باید بداند که سخنان او دستمایه سوء استفاده کسانی خواهد شد که دشمن تشیع و امام رضا (ع) هستند و قلوب آحاد ملتهای مسلمان را از هم متفرق خواهد کرد.
کمیلی اضافه میکند: اصلیترین معضل در حوزه ناکارآمدی خواهرخواندگی میان کلان شهرها، مربوط به باور حاکم بر مدیریت شهری است. خواهرخواندگیهای بسیاری در سالهای اخیر صورت گرفته که تبریز با غزه یا مشهد با لاهور از جمله آنها هستند، اما طرح این پرسش ضروری است که آیا واقعا این خواهرخواندگیها به تعمیق تبادل و تعامل در حوزههای فرهنگی، علمی و اقتصادی منجر شده است.
در پاسخ میتوان تصریح کرد که امضای یک پروتکل دیپلماسی شهری میان دو شهردار در این حوزه نه پایان کار، بلکه نقطه آغازی برای فعالیتهای دیپلماتیک است و باید آن را مقدمهای برای تبدیل شهرهای بزرگ به کلان شهرهای مرتبط و به هم پیوسته جهانی و آغازی برای تعاملات بین المللی دانست.