حسینزاده
خبرنگار شهرآرا محله
اتاقش شبیه اتاق دانشمندان، شلوغ است؛ شاید این انعکاسی از زندگی پرهیجان تحقیقی و پژوهشی برای دانشجویی باشد که از کودکی به زندگی دانشمندان، علوم ماوراءالطبیعه، نجوم و... علاقهمند بوده است. اولینبار که میخواست دانشمندشدن را تجربه کند، ۱۰ سال بیشتر نداشت. یک تکه چوب را درجهبندی کرده و آن را روی پشتبام خانه زیر تابش آفتاب گذاشته و ساعتهای روز را با زاویه تابش خورشید امتحان کرده است.
در اتاقش میز تحریر بیشتر از همه توی چشم میزند؛ پر از کتاب و کارهای تحقیقی نصفهونیمه است. کمدی پر از وسایل قدیمی و چراغها و ظروف عتیقه گوشه دیگر اتاق دنجش است و کلی اجناس مختلف عتیقه از گلدانها و ظروف تا قابهای تاریخی و تکههای مجموعههایش را در آن قرار داده است. اینها نمادی از علاقههای سینا صابری، دانشجوی کارشناسیارشد تاریخ و تمدن است که دکترای الهیاتش را از آمریکا گرفته و درس فقه و حقوق هم خوانده است؛ اما میگوید در این دنیا به هیچکدامشان وابستگی ندارد.
او ۱۳ سال از عمرش را به تحقیق و پژوهش در متون و علوم ماوراءالطبیعه گذرانده است. چند سالی است که علاقهمندیاش به علم نجوم و زندگی دانشمندان در کودکی، باعث شده تا به تحقیق و پژوهش در علوم و ادیان بپردازد.
او یک مجموعهدار است و مجموعههای متفاوتی از تمبر، سکه، دکمه، ادوات خوشنویسی و اشیای عتیقه دیگر را جمعآوری کرده و همزمان با جمعآوری مجموعههایش، اطلاعات تاریخی خود را درباره اشیایی که جمعآوری کرده، ارتقا داده است.
۱۳ جلد کتاب چاپشده
سینا صابری، شهروند محله فلسطین و متولد سال ۶۸ است. او ۱۳ جلد کتاب در زمینه ادیان و تفاوتهای آنها با یکدیگر و تحلیل کشفیات برخی دانشمندان نوشته است و ۵ کتاب دیگر هم در دست چاپ دارد که تحقیقات صابری را در حوزه علوم دینی کاملتر میکند. به عقیده خودش مهمترین کتابش، کتاب آخرش است که مربوط به کشف علمی-عملی معادله اعداد و حروف در حیات زمینی است که حاصل تحقیقات ده، دوازدهساله در این زمینه است. میگوید: موضوعات کتابهایم متفاوت است و اکنون چهار، پنج کتاب دیگر دارم که در وزارت ارشاد اسلامی است و هنوز به چاپ نرسیده است.
اختراعی شبیه اختراع شیخ بهایی در کودکی
کلاس پنجم دبستان بوده که با چوبی شبیه خطکش یک ساعت آفتابی ساخته و با قرار دادن مقابل نور خورشید، ساعت را مشخص کرده که خیلی هم دقیق نبوده است. بعدها در تحقیقاتش متوجه شده که شیخ بهایی هم چیزی شبیه آن را درست کرده است. درباره آن در مدرسه صحبت نکرده و فقط مادرش از این کار خبردار شده و او هم این کار را خیلی غیرطبیعی و خارقالعاده ندانسته است. اکنون هم تا کاری را به نتیجه نرساند، کسی خبردار نمیشود. او در اینباره میگوید: من فرزند دوم خانوادهای چهارنفره هستم که دیگر اعضای خانوادهام مانند من خیلی کنجکاو نیستند. فرزند آرامی بودم؛ با این حال در همان سکوت در پی کشفکردن چیزهای جدید بودم. آن زمان روی نوشتن با پیاز آزمایش میکردم و آن را روی شمع میگرفتم که رنگش نمایان شود. علاقه به دانستن باعث شد که در دهسالگی اولین کتاب نجومم را خریداری کنم. آنطور که خانواده سینا گفتهاند، دایی مادربزرگ سینا شخصیتی به نام حیدرعمو اوقلی، از رهبران جنبش جنگل بوده است که در روسیه متولد شده و مدرک مهندسی برق داشته و خیابان شیرازی منتهی به حرم را برای اولینبار او برقکشی کرده است. شاید ژن حیدرعمو اوقلی در بین نسلهای خاندانش گشته و به سینا رسیده است.
نوشتن اولین داستان در کودکی
اولینبار که سینا صابری داستانی نوشته و شاید این داستان اول خط تحقیق، تفحص و چاپ کتابهایش باشد، به سنین کودکی او مربوط میشود. این داستان درباره زندگی حیوانات نوشته شده است؛ او درباره اولین داستانش میگوید: به یاد دارم در زمان کودکیام یکبار گاز محلهمان قطع شد و آن روز همسایهها در خانه ما جمع شده بودند. من با بچههای محله در اتاق دور هم نشسته بودیم. همان روز داستانی درباره ببر و پلنگ نوشتم که همان داستان و ورود به دنیای داستان باعث شد برای خودم بنویسم و تخیلاتم در این زمینه با داستان نوشتن تقویت شد. آن زمان خانوادهها خیلی متفاوتتر از خانوادههای امروزی بودند و مانند امروز نبود که اگر فرزندشان چیزی درست میکند، پیگیر ثبت آن باشند. آن زمان خانوادهها هم خودشان اطلاعی نداشتند؛ ضمن اینکه اخباری هم در این زمینه نبود و شبکهها مانند الان مباحث روانشناسی بچهها را پیگیری نمیکردند.
زندگی دانشمندان را مطالعه میکردم
او ادامه میدهد: زندگی دانشمندان را مطالعه میکردم و با این مطالعات متوجه شدم که بیشترشان در علوم مختلف دستی دارند. برای مثال اگر یک نفر عالم دینی بود، نجوم و فلسفه هم میدانست و به ریاضی هم مسلط بود. چیزی که از علمای گذشته در ذهنم دارم، این است که آنها در تمام زمینههای ممکن فعالیت میکردند؛ بنابراین من هم در دورههای مختلفی شرکت کردم که با فعالیتهای تحقیقاتیام مرتبط باشد. هنوز هم اگر جایی کارگاه تخصصی برگزار شود، شرکت میکنم و همیشه پیگیر دریافت اطلاعات جدید هستم. شاید بعد از دبیرستان بود که تحقیق و مطالعه برای من خیلی جدی شد و هرچه در مطالعات پیش رفتم، بیشتر حس کردم که دانستههای من ذرهای کوچک در اقیانوسی بینهایت است. قبل از آن در خودم نمیدیدم که به سراغ اینگونه موضوعات بروم، اما بعد از آنکه مطالعاتم کاملتر شد، متوجه شدم که میتوان حلقههای مفقود علوم مختلف را در علوم دیگر پیدا کرد. برای مثال اگر کسی در فلسفه کار میکند، میتواند با فیزیک کوآنتوم پاسخهای شفاف و تجربی داشته باشد، نه اینکه فقط از مقوله تجربی بخواهد کاری کند. در واقع خاصیت علوم این است که وقتی با هم ترکیب میشوند، چیزهایی نیز کشف میشود.
از نوجوانی مجموعهدار هستم
نمرههای من در مدرسه خیلی خوب نبود، اما علاقه زیادی به تاریخ داشتم. شاید الان هم اگر اطلاعاتی به درد فعالیتهای تحقیقیام بخورد، میخوانم و به چیزهای دیگر اهمیت نمیدهم. همان زمان هم بیشتر وسایل قدیمی میخریدم و به دنبال تاریخ بودم و به اشیای تاریخی نیز علاقه خاصی داشتم. ظرفها و تابلوها و اشیای عتیقه را میخریدم و این کار ادامه داشت تا اینکه از پنج، شش سال پیش جمعآوری مجموعه برای من هدفمند شد. در آن زمان وقتی وارد مغازههای عتیقهفروشی میشدم، سعی میکردم بعضی از مجموعههایی را که به آن علاقه داشتم، انتخاب کنم و به دنبال تکمیل آنها باشم. آن زمان بیشتر سکه و تمبر را بهعنوان مجموعه جمعآوری میکردم. وقتی خواهرزادهام ششساله شد، تمبرها را به او واگذار کردم تا از همان سن کم مجموعهداری را یاد بگیرد. در کنار کارهای تحقیقی و جمعآوری این مجموعهها، وسایل عتیقهای را که به نظرم ارزشمند بود نیز جمعآوری میکردم.
جمعآوری مجموعه دکمهها
شاید دکمهها که در وسایل عتیقهفروشیهاست، خیلی مورد توجه خود عتیقهفروشها هم نباشد، اما سینا صابری ارزش این اشیای کوچک را که بهتنهایی ارزش چندانی در عتیقهفروشیها نداشتند، خوب میداند؛ طوری که میگوید: بهتدریج که تجربه بیشتری پیدا کردم و چند سال در زمینه شناخت اشیای عتیقه کار کردم، تصمیم گرفتم دکمههای قدیمی را جمعآوری کنم. این مجموعه به دوره پهلوی ختم میشود. گرانترین دکمهای که خریدم ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارد. اگر آن را در مجموعه در نظر بگیرید، بالای دو، سه میلیون تومان ارزش دارد. مجموعه را باید فردی بخرد که در این زمینه تخصص داشته باشد؛ چون وسایل تقلبی هم خیلی زیاد است و از هند، چین و کشورهای دیگر وارد میشود و باید آدم خبره آن را تهیه کند. من در مجموعهام دکمههای کاربردی دارم، نه آن دکمههایی که بهصورت سنجاقی است یا تکدکمه است که برای شنل استفاده میشود. علاوه بر این، دکمههای نقره هم در مجموعه خود گنجاندهام. مجموعه دکمه را در یک سال گذشته جمعآوری کردم. خیلی وقت است که به جمعآوری وسایل علوم غریبه نیز علاقهمند شدم و مجموعه کاسههای مربوط به دعا و طلسم و طاسهای رمل و لوحهای نجومی و... را نیز جمعآوری میکنم. مجموعه ادوات خطاطی مربوط به دورههای مختلف تاریخی را نیز در دو، سه سال اخیر جمعآوری کردهام. هیچکدام از مجموعههایم را هنوز ثبت میراثفرهنگی نکردهام و در حال گذراندن مراحل ثبت برخی از مجموعهها از طریق میراثفرهنگی تهران هستم.
تأثیر اعداد و حروف بر مولکولهای آب
صابری درباره مهمترین کتابش میگوید: دیدم اعداد اگر بر حسب فرمولهای درست پیش برود، جواب میدهد و من نتایجش را در کتاب «اعداد و حروف و تأثیر آن در حیات زمینی» آوردهام و اثبات کردهام که نتیجه آزمایشهایی که در پژوهشکده بوعلی مشهد، دانشگاه فردوسی و آب منطقهای استان خراسان تجزیه و تحلیل کردم، صحیح است و اعداد و کلمات در زمانی مشخص روی مولکولهای آب تأثیرات متفاوتی میگذارند. البته بهترینش آب بود که ساختار مولکولهایش خیلی راحت تحتتأثیر کلمات و اعداد قرار میگیرند.
کتابی در تکذیب کشفیات دنگیبسون
او در یکی دیگر از کتابهایش بر حسب مطالعات دانشمندی به نام دنگیبسون که مستندی دوساعتی از کشفیات او در یوتیوب ساخته بودند و یکسال پیش بارگذاری شد، به ناصحیح و نامعتبر بودن کشفیات او میپردازد. او یک پژوهشگر و شبهمورخ است که ۱۵ تا ۲۰ سال در خاورمیانه تحقیق کرده است و به این رسیده که شهر مکه جایی نیست که بر پیامبر (ص) وحی نازل شده است. سینا صابری با ادله و شواهد مستند تاریخی که در یکی از کتابهایش مطرح کرده است، ثابت میکند که اشکالات مختلفی به تحقیقات او وارد است و اطلاعات او مستند نیست؛ زیرا او از ۲۰ مسجدی که در قرن اول ساخته شده است، فقط ۵ مسجد را بررسی کرده و شاید بخشی از اشکالات او در پژوهشی که انجام داده، به این دلیل باشد که او به زبان عربی مسلط نبوده و با تاریخ صدر اسلام آشنایی نداشته که بتواند تحقیقات صحیحی در این زمینه داشته باشد. شاید آن ترجمههایی که به دست او رسیده است، ناقص بوده باشد.
علاقه به جمعآوری ادوات قدیمی
۱۳ سال بهصورت جدی در زمینه ماوراء الطبیعه تحقیق کردم تا بتوانم برای جمعآوری ادوات آن از اطلاعاتم بهره ببرم و اشیای اصلی را پیدا کنم و در ماوراءالطبیعه انواع سنگها و انواع پارچهها و کتیبهها را پیدا کردم. هنوز هم در این زمینه وسایلی وجود دارند که میتوانم جمعآوری کنم. این علاقه اولینبار از خواندن داستان شمس و مولانا شروع شد. برای من خیلی جذاب بود که در آن داستان شمس کتاب مولانا را در آب میاندازد و مولانا ناراحت میشود و شمس دست در آب میکند و کتاب را خشکشده به مولانا تحویل میدهد. در دوران متوسطه رشته علومانسانی را خواندم. وقتی برای کنکور آماده میشدم، در کتاب فلسفه که قطر کوچکی داشت، با داستان سهروردی و کتابهایش و داستان غربت غربیه مواجه شدم و فکر کردم دانستن درباره علوم غریبه برای تهیه مجموعهای که با این موضوع است، میتواند در شناخت اصل بودن اشیایی که تهیه میکنم، بسیار مؤثر باشد. او در این زمینه مستندات باستانشناسی را مطالعه میکند و به نظر او اولین مرحله تشخیص با چشم است، بعد باید بررسی شود که مربوط به کدام دوره است و از چه جنسی است.
مجموعه خطاطی از دورههای مختلف ایران
مجموعه خطاطی و ادوات خوشنویسی از دورههای مختلف ایران یکی از ۵ یا ۶ مجموعهای است که جمعآوری کرده است. قدیمیترینش یک جامرکبی سفالی است که به دوره خوارزمشاهیان و تیموریان تعلق دارد و از جنس سفال است. او با مطالعاتش از آن دوره و ادوات خوشنویسی آن اصل بودنش را تشخیص داده است. در اینباره میگوید: اجزای مجموعه خوشنویسیام از ۱۰۰ عدد بیشتر است. قیچیها، جادواتی شیشهای و سفالی و سنگی و انواع قلمها از دورههای مختلف است. در هر مجموعهای که جمعآوری میکند، به موضوعاتی نیز توجه دارد. در مرحله اول باید به اصلبودن آن پی برد و راه تشخیص تقلبی نبودن آن با چشم است، سپس نوبت به مراحل تشخیص دیگر میرسد. او با اشاره به تقلبی یا اصل بودن یک شیء، بیان میکند: من برای جمعآوری مجموعههایم علمی و تخصصی فعالیت میکنم و درباره مجموعهها تحقیق میکنم. ابتدا تحقیق میکنم و زمانی که از مرحله اطلاعات مقدماتی عبور کردم، در مرحله دوم به جاهای مختلف سر میزنم تا ببینم که امکان مجموعه شدن یک دسته از اشیا وجود دارد یا خیر. اگر مثلا اشیای مجموعهای به ۳۰ عدد رسید، آن وقت بررسی میکنم تا مشخص شود چیزهایی که برای آن مجموعه جمعآوری کردهام، مربوط به چه دورهای است تا از تمام دورهها اشیایی در آن مجموعه وجود داشته باشد.
مجموعهداری کارهای بسیاری میطلبد
۳ مجموعه چراغهای مختلف و ظروف دارد. موزه نیست که ملزم شود باید فلان اشیا را برای مجموعهاش پیدا کند، اما میگوید: مجموعهداری خودش کارهای بسیاری میطلبد و از یک جایی به بعد باید فقط به همان مجموعه بیفزاییم؛ چون نه آنقدر پول داری و نه آنقدر گنجایش که بتوانی همهچیز را به مجموعهات اضافه کنی. ابتدای این مسیر و در چند سال اول وسایل قلابی هم شاید زیاد به پستت بخورد؛ چون طرف شاید خودش هم جنس اصلی را نشناسد و دایره افرادی که میتوان وسایل را از آنها خریداری کرد، محدود است و شاید به هیچ وجه مراکز متمرکز برای تکمیل یک مجموعه وجود نداشته باشد. با گذشت سالها این تجربه را کسب میکنی که مثلا فردی در یک محله دورافتاده ساکن است که او هم ممکن است اجناس خوبی داشته باشد. بعضی از جنسها را اروپاییها و بعضی را یهودیها با خود بردهاند و کمشدن اشیا سبب شده است که خیلیها اجناس تقلبی ارائه دهند.
قصد دارم مجموعههایم را به نمایش بگذارم
مجموعهها را در هیچجایی به نمایش نگذاشته و هنوز ثبت میراث هم نشده است، اما قصد دارد بعد از تکمیل و ثبت، مجموعههایش را به نمایش بگذارد. میگوید: به محض اینکه مجموعهها ثبت شود، متعلق به میراثفرهنگی است و دست مجموعهدار امانت است. به موجب این ثبت، آنها هر وقت اراده کنند، میتوانند مجموعه را بگیرند، اما، چون مجموعه متعلق به ماست، اجازه داریم که در خارج از کشور آن را به نمایش بگذاریم. اگر بخواهی مجموعهات را انتقال بدهی، میتوانی آن را به فردی که مجموعهدار است، منتقل کنی. برای من بیشتر زمینه علمی و پژوهشی مجموعههایم مهم است. چون خطاطی هم میکنم، جنبه علمی آن برای من بیشتر اهمیت دارد.
تحقیق در حوزه فقه و کلام اسلامی
اکنون در حوزه فقه و کلام اسلامی و تاریخ اسلام در حال تحقیق و پژوهش است. میگوید: از هر کدام که خسته میشوم، سراغ موضوع دیگری میروم. گاهی که در یکی از زمینههای تحقیقی خسته میشوم، فعالیتم را در زمینه دیگری ادامه میدهم. بهطور معمول در یک زمان شاید پنج، شش تحقیق انجام دهم که همه به هم مرتبط هستند و معمولا ۸ تا ۱۰ فایل آماده دارم که پیگیرشان هستم.
او در زمینه مجموعهداری هم هدفش ادامه این راه است و میگوید: درباره ادوات حوزه ماورایی اشیای زیادی است که در مجموعه من نیست و قصد دارم با اطلاعاتی که درباره آنها دارم، به سراغشان بروم و آنها را پیدا کنم. مجموعهداری حد ندارد و همیشه چیزهایی پیدا میشود که به مجموعه اضافه کنیم، اما در مباحث پژوهشی هر چه اطلاعات بیشتر شود، بیشتر حس میکنی که چیزی یاد نداری و اطلاعاتت کم است.
برای مثال در خیلی از مباحثی که در حوزه دین مطرح است، باید فیزیک کوآنتوم را بدانیم تا علت را متوجه شویم.
بین کارهای روزمرهام مردم نقش بسیاری دارند
تحقیق و پژوهش بخش مهمی از زندگی سینا صابری را به خود اختصاص داده است. این موضوع را از جزوهها، کتابها و برگههایی که بر هر کدامشان فرضیه یا نظریهای تراویده و اطراف میز رایانهاش را گرفتهاند، بهخوبی میتوان فهمید. در بین این شلوغیها جالب است که سر در کتاب و تحقیق داشتنش سبب نشده است که از همسایگان محله، شهر و کشور و حتی دنیایش غافل شود. برای او همسایه مفهوم معناداری است. او در اینباره میگوید: بین کارهای روزمرهام وقت زیادی ندارم، اما مردم برای من بسیار مهم هستند و همین موضوع بهانهای شد تا در جلسه شورای اجتماعی محله فلسطین شرکت کنم. ۵ سال است که به این محله آمدهایم، اما برای من مهم است که درد و رنج همسایههایم از چه مسائلی بیشتر است و همیشه دغدغه آن را داشتهام. وقتی از خیابانهای محله عبور میکنم، ترافیک و تصادفات خیابان فرهاد را میبینم و فکر میکنم که برای ترافیک محله چه کاری میتوانم انجام دهم.
معتقد است اگر کاری از دستش برای هممحلهای هایش برآید، خوشحال میشود تا مشکلی را در محله حل کند و از این طریق میزان آسایش همسایگانش بیشتر شود. شاید بتواند با استادان بسیاری که در ارتباط است، رایزنی کند که در راستای ارتقای سطح فرهنگی محله کمک کنند یا اینکه با مسئولان برای رفع مشکلات محله و حل دغدغههای مردم مذاکراتی داشته باشد.
او در اینباره میگوید: از نوجوانی خدمت به مردم را دوست داشتم. این خدمت میتواند در قالب ارائه یک پژوهش مستند باشد که آیندگان بتوانند با اطمینان به آن رجوع کنند که برای تمام مردم دنیا کاربرد دارد، یا میتواند در قالب دغدغههای اجتماعی و مردمدوستی باشد که میشود در حق همسایه ادا کرد. مردمدوستی و کمک به همنوع برای من همیشه لذتبخش بوده است و به همین دلیل به فعالیتهای اجتماعی بسیار علاقهمندم.