گروه فرهنگ| شهرآرانیوز، در این مراسم که با حضور مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و کتابخانههای عمومی استان خراسان رضوی و جمعی از پژوهشگران و دوستداران ادب و هنر برگزار شد، کارشناسان از منظر ادبی و تاریخی این کتاب را نقد و بررسی کردند.
دکتر «محمد باغستانی کوزهگر»، مدیر گروه و عضو هیئتعلمی گروه پژوهشی هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، گفت: در این کتاب جاذبههایی وجود دارد که میتواند مخاطب را با خودش همراه کند.
وی با اشاره به اینکه به نکات درباره کتاب صرفا بهعنوان یک پژوهشگر حوزه تاریخ و فارغ از مسائل ادبی آن توجه میکند، خاطرنشان کرد: نخستین نکتهای که درباره این کتاب مطرح میشود، این است که در این کتاب، تاریخ حرم در قالب یک رمان ارائه شده که جذاب است و میتواند در ارائه سایر آموزههای مذهبی در قالبهای مختلف و جذاب، بهعنوان نمونه مورد توجه قرار بگیرد. همچنین کرامتهای منسوب به حرم مطهر و شخصیتهای سیاسی سلسلههای مختلف که در شکلگیری حرم نقش داشتهاند، در قالب یک متن روان نام برده شده است و میتواند این همراهی با مخاطب را حفظ کند.
باغستانی افزود: بخشی از کرامتهای حضرت رضا علیهالسلام نیز برای مخاطبان بازنویسی شده که برایشان جذاب است. ضمن اینکه زبان روان این متن، باعث همراهی طیفهای مختلف فارسیزبان میشود.
وی در ادامه گفت: کتاب «غریب قریب»، تصویری از یک مکان مذهبی مانند یک نخ تسبیح ارائه میکند که میتواند انواع هنرهای موجود در آن را در یک گذر تاریخی آشکار کند و یک حیثیت تاریخی به آن بدهد. ضمن اینکه با ارائه تاریخچهای از بنای حرم مطهر، میتواند «نماد بودن» حرم مطهر را بهعنوان بخشی از تاریخ و هویت ایرانی مورد توجه قرار دهد. علاوه بر این، این کتاب قابلیت تبدیلشدن به فیلمنامههای متعدد را دارد و بخشهای مختلف آن را میتوان به کارهای سینمایی تبدیل کرد.
باغستانی افزود: البته در کنار این نکات، این مطلب هم قابل ذکر است که بخشهایی از این کتاب، خصوصا در ارتباط با پهلوی دوم، از خطوط قرمز و سانسورهای وزارت ارشاد نیز عبور کرده است که این موضوع نیز در جای خودش قابل توجه است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: البته این کتاب از نظر تاریخی کاستیهایی هم دارد. نخست اینکه مستندات تاریخی که دستمایه این رمان تاریخی بودهاند، بر اساس منابع اصلی ارجاع و استناد داده بشود که در این صورت به متن اصلی و جنبههای ادبی و خیالپردازیهای داستانی هم خدشهای وارد نمیشد. علاوه بر این، شاید در بخشهایی از کتاب، نویسنده به این موضوع توجه نداشته باشد که این مزار، بخشی از دارالاماره امیهبنقحطبه بوده و شرایط زمانی و اهمیت محل دفن امام را بهدرستی تبیین نکرده و به عوامل اهمیتیافتن مزار امام علیهالسلام برای مردم توجهی نشده است. از سوی دیگر، انتظار این بود که بخشهایی از تاریخ شیعه با دقت بیشتری مدنظر قرار میگرفت که کافی نبوده است. همچنان که انتظار میرفت مطالب مربوط به سلسله صفویه که تأثیرات بسیار شگرفی در معماری داشتند نیز بیشتر مورد توجه واقع میشد که دستکم کافی نبوده است.
بیان کاستیها در حوزه ادبیات داستانی
اما امیرمهدی حکیمی، کارشناس حوزه فرهنگ و هنر و مدیرعامل مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، نیز در این مراسم گفت: آنچه در ایران از ادبیات داستانی سخن گفته میشود، متأثر از شرق و غرب است. توقع میرفت به خلق جریانهای مستقل و جدید ادبی بپردازیم که متأسفانه این موضوع اتفاق نیفتاده است.
وی افزود: آنچه در حوزه ادبیات داستانی ایران رخ داد، بهدلیل ادبیات ترجمه، بیشتر متأثر از جریان چپ مارکسیستی و روسیه بود و هم از لحاظ فرم و هم محتوا، تحتتأثیر آن قرار گرفت و نمیتوانست گویای شرححال جامعه ایرانی باشد. توقع میرفت اتفاقی شبیه رئالیسم جادویی که در آمریکای جنوبی رخ داده بود و موجب بومیسازی حوزه ادبیات در آمریکای جنوبی شد و اتفاق بزرگی بود که در آنجا رخ داد، در ایران هم اتفاق میافتاد که متأسفانه این اتفاق شکل نگرفته است.
وی افزود: اما در نقطه مقابل آنچه که سعید تشکری رقم زده، تلاشهایی برای آشتیدادن ادبیات مدرن و داستانهایی است که ریشههای کهن دارد. سعید تشکری انسانی چندوجهی بود؛ بهدلیل اینکه اهل تئاتر و ادبیات نمایشی بود. همین موضوع در سایر در نوشتهها و داستانهای او هم تأثیر خودش را نشان داد. در حقیقت میتوان گفت نوشتههای تشکری، ترجمه چیزی بین ادبیات دراماتیک و رمان است. مسئله هویت که تشکری به آن پرداخته است، میتواند از زیرساختهای بسیار مهم ادبیات باشد.
حکیمی خاطرنشان کرد: علاوه بر این، تشکری بیش از هر نویسنده دیگری آثاری را در زمینه فرهنگ رضوی و مفاهیم فرهنگ رضوی خلق کرده و از او نویسندهای متفاوت ساخته است. تأثیر هنر هم جایی اتفاق میافتد که مفهوم در شخص صاحب اثر تأثیر بیشتری داشته باشد. امور سفارشی صرف به هنر واقعی لطمه میزنند. باید قبل از ایجاد یک اثر، خالق اثر را با فضاهایی درگیر کنیم که مفهوم را در او درونی کند تا در خلق و تأثیر اثر وجود داشته باشد.
وی تأکید کرد: سعید تشکری این دغدغه درونی را نسبت به حضرترضا علیه السلام احساس کرده بود و داشت و به این حوزه دغدغهمند بود.
قصه خودمان را بنویسیم
محمد خسرویراد، نویسنده و منتقد، نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: در حوزه درام وقتی مبنا خیال است، دست نویسنده باز است. اما وقتی قرار است بر اساس یک ماجرا یا شخصیت تاریخی این کار را انجام دهد، محدودیتهایی برای نویسنده به وجود میآید. البته قرار نیست در رمانهای تاریخی، تاریخ بخوانیم. فلسفه و ماندگارترکردن اتفاقات را میخواهیم در یک اثر هنری وارد کنیم.
وی افزود: آقای تشکری این دغدغه را داشت که نخست قصه خودمان را بنویسیم. تا زمانی که قصههای خودمان و اطرافمان هست، ضرورتی ندارد قصه دیگران را بنویسیم. همین محتوای درونی است که فرم درونی هم میطلبد.
خسرویراد تأکید کرد: ما امامرضایی داریم که ریزهخوار او هستیم و باید به او بپردازیم. این مسئلهای بود که مورد توجه آقای تشکری بود.
وی افزود: کار دیگری که آقای تشکری کرد، این بود که داستان و روایت را با کمک دیالوگ پیش برده است و بهجای آنکه سراغ دانای کل برود، از دیالوگ استفاده کرده که همین هم موجب افزایش جذابیتهای آثار او شده است. او این کار را هنرمندانه انجام داده است.
خسرویراد در ادامه گفت: از سوی دیگر، با وجود آنکه کارشناسان حوزه ادبیات داستانی معتقدند شاهکارهای ادبی در اروپا در سنین بین ۳۵ تا ۴۵سالگی و در ایران قبل از ۳۵سالگی خلق میشوند و پس از آن خلاقیت نویسنده به پایان میرسد، تشکری در سنین ۵۰ تا ۶۰سالگی بهترین آثار خود را خلق کرده است و چیزی بهجز عشق نمیتوانست با همه مسائل و مشکلاتی که تشکری در زندگی داشت، از او چنین فردی بسازد.