معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز؛ این روزها چه در فضای مجازی چه حقیقی، جای خالی هیچچیز را بهاندازه اخلاق نمیتوان احساس کرد. آدمها بهراحتی و با کوچکترین فشار و تلنگری، فضای گفتگو و مناظره را به محلی برای مجادلهها و تسویه حسابهای شخصی، عقیدتی و حزبی خود تبدیل کردهاند، بدون آنکه از قضاوتها و پیامدهای پس از آن باکی داشتهباشند.
افرادی بسیاری هم که مدعی آداب و اخلاق اجتماعی هستند، معمولا در موقعیتهای خاص، خلاف آن را ثابت کردهاند، مانند مباحثی که این چند روزه در فضای مجازی از برخی افراد خاص شاهد بودهایم. علت آن هم بیپشتوانه بودن آموزههایی است که به آنها باور دارند. درست مانند تفاوتی است که قانون با شرع دارد. ناظر یکی موقتی و گهگاهی به نام پلیس است و ناظر دیگر همیشگی و خداوند است. برای همین، لازم است حتی اصول اخلاقی که به آنها باور داریم هم از الگویی خاص پیروی کنند و چه الگویی بهتر از سبک و سیره اهلبیت (ع) که از منشأ آفرینش سرچشمه گرفته است و منطبق بر خلق آدمی است. این موضوع در این روزهای پرخیروبرکت دهه کرامت، ما را هم بر آن داشت تا نگاهی دوباره به آن بیندازیم.
حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی مشیرین | استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل دینی:
در سبک و سیره رضوی درباره هر مقولهای که بخواهید، از اصول ساده همسرداری تا تجارت، میتوانید توصیه و نمونهای بیابید. بسیاری از داستانهایی که از زندگی روزمره این بزرگان و چگونگی برخوردشان با پدیدههای اطراف نقل میشود، دربردارنده نکتههای اخلاقی و رفتاری نغزی است که باید از آنها استخراج و در زندگی به کار برده شود. در ادامه، برخی از این نکات ظریف را در چند مقوله مهم با هم مرور میکنیم.
نکته: وقتی در احوال و زندگی شخصی بزرگانی مانند حضرت امامخمینی (ره) و علامه طباطبایی دقیق میشویم، به نکته بسیار جالبی برمیخوریم. رفتار این بزرگان با همسرانشان بهمثابه بخشی از وجود خودشان است. گویی همیشه در همان دوران خوش نامزدی و شور عشق جوانی به سر میبرند. در ادامه، به بخشی از نامهای که امام (ره) پس از سالها زندگی مشترک برای همسر خود نوشته است توجه کنید.
«تصدقت شوم. الهی قربانت بروم. در این مدت که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدهام، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند! [حال]من با هر شدتی که باشد میگذرد، ولی بحمدا... تاکنون هرچه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.»
یکی از مهمترین چیزهایی که در سیره رضوی اهتمام ویژهای به آن دیده میشود فرزندپروری است که خیلی پیش از تولد فرزند کلید میخورد، یعنی با انتخاب همسری شایسته که بتواند نقش مادری یا پدری را برای فرزندمان بهخوبی ایفا کند. بعد هم مسئله رزق حلال، شیردهی و انتخاب محیطها و افراد شایسته برای دوستی و آموزش به فرزندمان است که هرکدام فرایندی جداگانه و ویژه دارد. با همه اینها، تربیت فرزند باید بر پایه سه اصل صورت بگیرد.
محبت: بنای آدمی بر پایه محبت گذاشتهشدهاست و همیشه در تقابل با تنبیه است.
عقلانیت: جامعه بشری به سرعت به سمت نبود عقلانیت پیش میرود و همین موضوع دنیا را گرفتار جنگهای سرد و گرم کردهاست. علت اصلی این موضوع هم آموزشها و تربیتهایی است که بدون پشتوانه عقلانیت پیش میرود. این در حالی است که در سیره ائمهاطهار (ع) و انبیایی مانند لقمان نبی، میخوانیم پیوسته با زبان استدلال و منطق با فرزندانشان صحبت و برخورد میکردند.
شکرگزاری: شاکر و قدردان بودن سومین مقولهای است که باید بنای تربیت را بر آن نهاد، چه در برابر خداوند و پدر و مادر، چه آنان که در حق ما کوچکترین نیکیای کردهاند.
نکته: در سیره اهلبیت (ع) فرزندپروری بیش از فرزندآوری اهمیت دارد و باید به تعدادی صاحب فرزند شد که توان تربیت آنها باشد. بزرگانی که در تربیت فرزندانشان از سیره ائمهاطهار (ع) سرمشق میگیرند، در کنار همه محبتی که به فرزندانشان دارند، بسیار هم بر آنان سختگیر هستند، مانند رفتار امامخمینی (ره) با فرزند عزیزش، سید مصطفی، که با همه محبتی که داشت، حاضر نشد از خطای او به صرف وابستگیاش بگذرد.
همچنین رفتار زیبای علامه طباطبایی با دخترانش که برگرفته از سیره نبوی است.
در سیره علامه طباطبایی میخوانیم: به دخترانش بیشتر احترام میگذاشت و میگفت: به اینها باید محبت بیشتری شود تا در زندگی آینده بانشاط باشند و بتوانند همسری خوب و مادری شایسته باشند. همسر ایشان عقیده داشت دختر باید در خانه کار کند، اما علامه میگفت: به آنها فشار نیاور. آنها اکنون باید آرامش داشته باشند و هنوز موقع کارکردنشان فرا نرسیده است. دختر علامه نیز نقل میکند: بعضی مواقع غذایی درست میکردیم که کمی خراب میشد. پدر اصلا به روی خودش نمیآورد. خیلی هم تعریف میکرد و به مادرم میگفت: اینها امانت خدا هستن. هرچه آدم به اینها احترام بگذارد، خدا و پیغمبر (ص) بیشتر خوشحال میشوند.
دوری از شقاوت و بدی، طول عمر، فراوانی روزی، آسان شدن مرگ و مغفرت و آمرزش گناهان از پیامدهای نیکی به پدر و مادر است. این موضوع به اندازهای اهمیت دارد که در قرآنکریم در کنار توحید، به اطاعت از پدر ومادر توصیه شده است، حتی اگر آن دو مشرک باشند. در سیره ائمهاطهار (ع) نگاه رحمت به والدین، پاداش حج مقبول را دارد. رضایت آن دو رضای الهی است و خشم آنان خشم خداست.
امامرضا (ع) حرمت نافرمانی از پدر و مادر را از این نظر برشمرده است که سبب از دست دادن توفیق طاعت خداوند عزوجل، بیاحترامی به پدر و مادر، ناسپاسی نعمت، از بین رفتن شکر و سپاسگزاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود، زیرا نافرمانی آن دو سبب میشود که احترام پدر و مادر حفظ نشود، حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع شود، پدر و مادر به داشتن فرزند رغبت نداشته باشند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن فرزند از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها کنند.
** نکته در سیره همه بزرگان، احترام به پدر و مادر یک اصل است، چون واجبترین توصیهای است که همواره و در هر حالتی ائمهاطهار (ع) بر آن تأکید مؤکد داشتهاند. در شرح و حال مرحوم آیتا... مرعشی نجفی، از مراجع بزرگ شیعه، درباره رمز موفقیت ایشان میخوانیم: در جوانی که خانه پدر و مادرم بودم، روزی مادرم ناهار تهیه کرد و به من فرمود که شهاب، برو بابایت را صدا کن بیاید ناهار بخوریم. من رفتم اتاق پدرم. دیدم پدرم خسته بوده و خوابش برده. کسی هم که تازه خوابش برده، اگر بخواهی بیدارش کنی، اذیت میشود. به فکر فرو رفتم چه کنم. از این طرف مادر گفته پدرت را بیدار کن، ناهار بخوریم. از آنطرف هم پدر حق دارد و بیادبی میشود من بیدارش کنم. حیلهای به ذهنم رسید. افتادم زمین و شروع کردم پای پدر را با ملایمت بوسیدن.
همانطور که بهآرامی پای پدرم را میبوسیدم، پدرم خردهخرده چشمانش را باز کرد. گفت: شهاب، تویی؟ گفتم: بله. گفت چرا پای مرا میبوسی؟ گفتم: مادر به من گفته بیایم شما را برای ناهار صدا کنم. دیدم شما خوابید. گفتم پایتان را ببوسم، خردهخرده بیدار شوید. پدرم هم از این کارم خیلی خوشش آمد. از ته دل دعا کرد. گفت: الهی خدا تو را از خادمان اهلبیت (ع) قرار بدهد. دعای پدر گرفت و ما شدیم خادم اهلبیت (ع).
جامعه امروز بهشدت نیازمند بازنگری در داشتهها و ارتباطات اش است. برای این منظور هم باید چند امر مهم را دوباره در آن زنده کنیم.
دکتر حمید صادقیان | روانشناس و مشاور اخلاق:
اگر به دنبال آن هستیم که رفتارمان به اخلاق و سیره رضوی مزین شود، نیازی نیست دهها کتاب را زیرورو کنیم یا ساعتها پای سخنرانی و درس استادان اخلاق بنشینیم. کافی است تأملی در نامه کوتاه امامرضا (ع) به حضرت عبدالعظیم حسنی داشته باشیم، نامهای که خطاب به عبدالعظیم و برای شیعیان آن امام (ع) نوشته شده است و در سبک و سیره رضوی، یک توصیهنامه اخلاقی کامل است. پیش از اینکه به سراغ اصل مطلب برویم، بیان یک نکته نغز و نهفته در محتوای این نامه ضرورت بسیار دارد و آن این است که برخلاف تصور ما که اخلاق را امری مستحبی و زینتی برای رفتار میدانیم، واجبی مؤکد است و رعایت نکردن آن به طور حتم ما را از دایره دوستان اهلبیت (ع) و مؤمنان به خداوند بیرون میکند. در ادامه، با بررسی چند نکته اخلاقی مهم در این نامه، نگاه گذرا به محتوای آن میاندازیم.
شیطان را به دلهایتان راه ندهید: حرص، تکبر و خلوت با نامحرم از راههای نفوذ شیطان به قلب انسان هستند.
راستگو و صادق باشید: مؤمن باید سعی کند همیشه در زندگی خود از یک صداقت هوشمندانه برخوردار باشد.
امانت را ادا کنید: امانت دامنه وسیعی دارد. کسی که پستی دارد، امانتی از مردم بر دوش دارد. کسی که ازدواج کرده، امانتدار همسر و فرزندانش است. کسی که حق حیات به او داده شده است، امانتدار بدنش است و ....
مراقب کلامتان باشید: گاهی یک کلمه قدرت تخریبی دارد که هیچ دعوا و زد و خوردی ندارد. چه بسیار زندگیهایی که فقط برای همین تککلمهها ویران شده اند.
از مجادله و نزاعهای بیفایده بپرهیزید: نزاع و مجادله در جایی که سودی ندارد، از بزرگتریی آسیبهای زندگی امروز است. توجه به این نکته سبب بازگشت آرامش به بیشتر خانوادهها خواهد شد. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: از مشاجره بپرهیزید حتی اگر حق با شما باشد. در فضای خانوادگی یک لحظه مشاجره هم آسیبزاست، در حالی که ساعتها گفتگو هم کم است.
به دیدار هم بروید: صله رحم و ملاقات سبب نزدیکی دلها میشود و و ترک آن گناهی کبیره است. صلهرحم نهتنها کینهها را از بین میبرد، مشکلات را هم برطرف میکند.
وقت خود را به دشمنی از یکدیگر مشغول نکنید: غیبت کردن، تهمت زدن، عیبجویی، سرزنش کردن و ... رفتارهایی نکوهیده هستند که سبب دشمنی بین مؤمنان میشوند. حضرت میفرماید: با خودم عهد کردهام اگر کسی چنین کاری کند و دوستی از دوستان مرا به خشم آورد، خداوند را بخوانم، تا او در دنیا باشد، او را با بدترین عذابها مجازات کند و در قیامت نیز او از زیانکاران خواهد بود.
از شرک خفی، آزار دوستان اهلبیت (ع) و داشتن کینه مؤمن در دل بپرهیزید: امام رضا (ع) در بند پایانی نامه خود میفرماید: به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را میبخشاید و بدکاران آنان را جز آنهایی که به او شرک ورزند یا یکی از دوستان ما را برنجانند یا در دل به آنان کینه بپرورند، همه را عفو میکند. از آن سه گروه هم نخواهد گذشت مگر اینکه از نیت خود بازگردند، اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج میسازد، از ولایت ما نیز آنان را بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهلبیت (ع) بیبهره خواهند بود. من از این لغزشها به خدا پناه میبرم.»