ملیحه فلاح | شهرآرانیوز؛ همه ما میدانیم که در سالهای اخیر افزایش تورم، فشار زیادی به زندگی مردم و کسبوکارها وارد کرده است، بهطوریکه اکنون برخی کاسبها بهاصطلاح صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند. ازطرفی همین فشارهای تورمی و گاه کمبود و گرانی برخی کالاها سبب شده است زمینه برای تخلف و افزایش سودجویی در بازار فراهم شود و معدود افرادی هم از این قضیه سوءاستفاده کنند. در این میان با وجود فرازونشیبهایی که اقتصاد کشور دچار آن شده است، هنوز واحدهای صنفی هستند که در همین شرایط سعی میکنند در کاسبی رعایت انصاف را سرلوحه کار خود قرار دهند. همین موضوع سبب پیچیدن آوازه نیک آنها در محلشان شده است. به همین بهانه با برخی از آنها گفتگو کرده و وضعیت فعالیتشان را همزمان با روز اصناف جویا شدهایم.
بیست وچند سال است که کتاب میفروشد؛ از نوع کمک آموزشی، از پیش دبستانی تا کنکور. مجتبی لعیانی را خیلی از دانش آموزان و خانوادههای مشهدی به خوش انصافی و راهنماییهای خوبش میشناسند. به عقیده او تخفیف، تعیین کننده انصاف نیست، بلکه انصاف یعنی کالای خوب را با قیمت واقعی دست مشتری برسانیم. لعیانی میگوید: تصورش را بکنید یک دانش آموز کنکوری یک سال طلایی وقت دارد که خود را آزمون آماده کند.
ازسویی گرانی کاغذ و کتاب و کاهش قدرت خرید مردم باعث شده است بعضی خانوادهها برای خرید کتابهای کمک آموزشی و هزینههای دیگر فرزند کنکوری خود، مجبور شوند وام بگیرند. خب از انصاف به دور است که ما برای سود بیشتر، پیشنهاد خرید تعداد زیادی کتاب یا کتابهای نامعتبر را به آن خانواده بدهیم و با این کار، عمر آن جوان را بسوزانیم و جیب خانواده او را خالی کنیم.
او برای کمک به دانش آموزان، سه راهکار در پیش گرفته است؛ اول اینکه به آنها پیشنهاد میدهد گروهی کتاب بخرند و با یکدیگر معاوضه کنند. دوم به دانش آموزان کتاب خوب معرفی میکند و به آنها میگوید به جای خرید کتابهای زیاد برای هر درس، یک کتاب معتبر بخرند و گول قیمتها و تخفیفهای کتابهای نامعتبر را نخورند و سوم با وجود اینکه فروش کتابهای خوب برای او سود کمتری دارد، قناعت پیشه میکند و نهایت تخفیف را برای دانش آموزان درنظر میگیرد.
لعیانی میگوید: انبوهی کتاب کمک آموزشی از ناشران مختلف منتشر شده است، خوش انصافی یعنی کالای غلط دست مشتری ندهیم؛ هرچند برای ما سود بیشتری داشته باشد. درحقیقت در کاسبی، نفروختن شهامت میخواهد.
مشتریها میگویند نانش پربرکت است؛ چون دورریز ندارد و خوشخور است. این روزها که موضوع آرد و قیمت نان و تخلف برخی نانوایان داغ است، نانوایی مهدی دیدهکار در یکی از خیابانهای اطراف حرم، مثل تمام ۲۳سال گذشته علاوهبر اینکه نان باکیفیت دست مردم میدهد، هیچ نیازمندی را هم دست خالی از در این نانوایی بازنمیگرداند. این نانوای نمونه میگوید: در این شرایط اقتصادی حداقل کاری که از دست ما برمیآید، عرضه نان خوب به مردم و کمک به نیازمندان چه از طریق طرح دیوار مهربانی و چه از جانب خودمان است؛ به همین دلیل از همان اول که مغازه را باز کردیم، هرکسی که پول نداشت و به مغازه آمد، کارش را راه انداختیم و تمام تلاشمان را میکنیم که کسی این افراد آبرومند را نشناسد.
ادامه میدهد: برای عرضه نان باکیفیت از مواد اولیه خوب استفاده میکنیم و به چانهگیر نانوایی گفتهایم همیشه باید سمت خمیر سنگینتر باشد. به شاطر هم سپرده ایم به تقاضای مشتریها توجه کند تا از ما راضی باشند؛ بهخصوص که بخشی از مشتریهای ما زائران امامرضا (ع) هستند و میهمان شهرمان.
دیدهکار میگوید: نان ما ذرهای دورریز ندارد. همه آن مصرف میشود و به نان خشک تبدیل نمیشود؛ برای همین گاهی مشتریهایی داریم که خودشان میگویند فقط بهدلیل کیفیت این نان از راه دور برای تهیه آن به اینجا میآیند.
او به فعالیتهای دیگر این نانوایی هم اشاره میکند. توزیع نان صلواتی در شب ولادت امامحسن مجتبی (ع) تا پخت نان صلواتی در مسیر زائران اربعین امامحسین (ع) فقط گوشهای از فعالیتهای اوست تا بتواند کارش را در همین روزهای سخت به بهترین نحو انجام دهد. دیدهکار میگوید: چه چیز بهتر از اینکه آغاز و پایان کار ما در جوار بارگاه، ولی نعمتمان امامرضا (ع) و با سلام به ایشان باشد؟
همین که میپرسیم حساب دفتری دارد یا نه، یک دفتر خطکشیشده را از کشوی میز بیرون میکشد و با نشان دادن صفحاتش، پاسخمان را میدهد. امیر زمندی در یکی از محلههای مشهد سوپرمارکت دارد و هممحلهایهایش میگویند جوان خوشانصافی است. خودش میگوید: ۱۲ سال است در این محله کاسبی میکنم. تقریبا همسایهها را میشناسم.
اگر کسی مشکلی داشته باشد، حتما حساب دفتری برایش باز میکنم. عدهای عیالوار هستند و بعضی هم بازنشسته. خلاصه هرکسی ممکن است در این اوضاع اقتصادی دخلوخرجش باهم نخواند؛ برای همین برخی نسیه میخرند و اول ماه یا بهتدریج تسویه میکنند. بهگفته زمندی، باتوجهبه تعداد مشتریهایی که حساب دفتری دارند و براساس خرید آنها، او ماهانه دستکم ۳۵ میلیون تومان کالا دست مردم دارد.
او از وضعیت بازار گلایه میکند و ادامه میدهد: الان قیمتها هر ماه تغییر میکند؛ به همین دلیل کمترکسی میتواند نسیه بدهد و حسابهای دفتری ما هم نسبتبه قبل خیلی کمتر شده است. امروز یک کالا میخریم و فردا باید پول بیشتری برای همان کالا بپردازیم. زمندی میافزاید: روزبهروز سرمایه ما آب میرود. تنها کاری هم که میتوانیم انجام دهیم، این است که جنس را با سود قانونی دست مردم بدهیم و تاجاییکه ممکن است، همین حساب دفتری را حفظ کنیم. او عقیده دارد جنسی که از قفسه بیرون رفت، دیگر نباید به قفسه برگردد؛ یعنی اگر مشتری جنسی را بردارد و کموکسری نقدینگی داشته باشد، تاجاییکه ممکن است، با او راه میآید.
یک ماه قبل آن قدر شرایط بازار روغن موتور سخت شد که نزدیک بود مغازهای را که ۴۰ سال است از آن نان درمی آورد و این روزها ۲۰ نیرو دارد، تعطیل کند، اما دلش نیامد و با همه سختیها کارش را ادامه داد. سیدحسین سادات میری علاوه بر پیشکسوتی به انصاف و قانون مداری هم معروف است. این را از صف طولانی ماشینهایی که جلوی مغازه اش ردیف میشوند، میتوان فهمید. مشتری هایش میگویند که سختی انتظار در صف را تحمل میکنند، چون به کیفیت و نرخهای این مغازه تعویض روغن اطمینان دارند.
«در همه این سالها سعی کردم با بی وجدانی کار نکنم، فقط همین.» او صحبت هایش را با این جملهها شروع میکند و ادامه میدهد: این روزها تهیه کردن روغن موتور خوب به دلیل کم شدن زمینه آن در بازار سخت است. مانده ایم چه کنیم. ازطرفی اگر روغن هم با چند واسطه پیدا شود، قیمت آن از نرخ درج شده روی کالا تا دوبرابر بیشتر است. فروشندهها و واسطهها هم فاکتور نمیدهند. اگر بگیریم، باید جواب تعزیرات را بدهیم. اگر نگیریم، مشتری دنبال روغن خوب میگردد و دست خالی میماند.
سادات میری میگوید: نرخ گذاری ما تقریبا به صورتی است که اتحادیه میگوید و با همان سود شرعی و قانونی، اما باتوجه به شرایط بازار بازهم سعی میکنیم سود کمتری از مشتری بگیریم تا او اذیت نشود. تا جایی هم که امکان دارد، در هزینه دستمزد تخفیف میدهیم؛ البته، چون اداره دارایی براساس اجرت نرخ نامه از ما مالیات میگیرد، اینجا هم دستمان بسته است، با این حال تلاش میکنیم با سود کم، تخفیف بیشتر و استفاده از روغن موتور خوب، کمی به مردم کمک کنیم تا درد روی دردهایشان نیاید.