فهیمه شهری
خبرنگار شهر آرا محله
نوجوانی بحرانیترین دوران زندگی هر فردی است. دورانی که در آن فرد از عالم کودکی جدا میشود و باید آمادگیهای لازم برای ورود به عرصه بزرگسالی را کسب کند. در واقع نه کودک است و نه یک بزرگسال. او مرحله گذار را طی میکند و تغییرات سریع و پیچیدهای در جسم، اخلاق و افکارش به وجود میآید. همین تغییرات است که از نوجوان یک شخصیت پر تلاطم و آسیبپذیر میسازد و اندک اشتباه یا غفلتی میتواند مسیر زندگی او را به قهقرا بکشاند. از سوی دیگر، عبور موفق از این مرحله بر سلامت روان و موفقیتهای تحصیلی، شغلی و خانوادگی آینده او تأثیر خوبی دارد. با تمام اهمیتی که این دوران دارد، بیتوجهیهای زیادی به آن میشود؛ بسیاری از خانوادهها چالشهای این دوران را نمیشناسند و شیوههای صحیح رفتار با نوجوان را نمیدانند. در عرصه اجتماعی هم فضای مناسبی برای نوجوانان نداریم. شاید کمتر به این موضوع توجه کرده باشید، اما در عرصه صداوسیما و تئاتر نیز فیلمها و نمایشنامههایی که ویژه نوجوانان باشد بسیار محدود است. آخرین سریالی که از تلویزیون پخش شد و شخصیت اصلی آن یک نوجوان بود، قصههای مجید است. از آن زمان دیگر سریالی برای این قشر ساخته نشد تا اینکه از خردادماه امسال سریالی با نام «محرمانه» روی آنتن شبکه ۳ سیما قرار گرفت که در قالب طنز، دوران نوجوانی را به تصویر کشیده است. کارگردان این کار، مسلم تهرانی و تهیهکننده آن عطا پناهی است. نویسندگی سریال محرمانه را مونا زارع و فائزه یارمحمدی بهعهده دارند و در آن بیش از ۲۰ نوجوان دختر و پسر و بازیگران آشنایی همچون حسین رفیعی، افشین سنگچاپ، مهدی ابراهیمی، احمدرضا اسعدی، مسعود رهنما، ساناز سماواتی، فاطمه هاشمی، سوسن مقصودلو، جواد خواجوی، یزدان کاظمی، سحر شفیعی و... ایفای نقش میکنند.
در نوشتار پیشرو سراغ سحر شفیعی، یکی از بازیگران این سریال رفتیم که ساکن محله آزادشهر است و نقش «محبت»، دختر آقا یوسف را بازی میکند. گفتوگویمان با این هنرپیشه ۲۹ ساله را با سیری در گذشته و سوابق کاریاش آغاز میکنیم.
ورود به تئاتر از ۷ سالگی
او قبل از هر صحبتی، علاقهاش به بازیگری را به دوران کودکیاش ربط میدهد چراکه پدر و مادری علاقهمند به سینما دارد و همین امر موجب شده است همیشه در خانه آنها صحبت از فیلمها و سریالهای مختلف باشد. از همان کودکی که همراه پدر و مادر به سینما میرفت، علاقهاش به این عرصه را نشان میدهد و با حمایت پدرش، در سن ۷ سالگی در کلاسهای آموزش بازیگری ثبتنام میکند.
او سال ۷۹ یعنی زمانی که ۱۰ سال سن داشت، به طور حرفهای وارد عرصه تئاتر میشود و به ایفای نقش در تئاتر «ق مثل قانون» میپردازد که این تئاتر در جشنواره بینالمللی کودک و نوجوان، مقام اول کشوری را کسب میکند.
سحر در تئاترهای دانشآموزی مدرسه نیز بسیار فعال بود و هر سال مقامهای برتر را کسب میکرد. او طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ که در مقطع راهنمایی تحصیل میکرد، هر ساله مقام اول بازیگری در استان را به خود اختصاص داده است. سال ۱۳۸۴ نیز مقام سوم بازیگری تئاتر استان را به دست میآورد. از آنجایی که پدرش به درس سحر خیلی اهمیت میداد و شرط حضور او در تئاتر، نمرات خوب بوده است، از این پس به دلیل آمادگی برای کنکور، تئاتر را کنار میگذارد و تمام وقتش را به درس اختصاص میدهد تا اینکه سرانجام در رشته مورد علاقهاش بیوشیمی قبول میشود و پا در عرصه دانشگاه میگذارد. پس از این موفقیت شیرین، با فراغ بال بیشتری، دوباره وارد عرصه تئاتر میشود. سال ۱۳۹۰ فراخوانی از سوی صدا و سیما را میبیند، به آنجا مراجعه میکند و پس از قبولی در تستهای بازیگری، عرصه جدیدی به رویش گشوده میشود. سحر از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ در برنامههای کودک به عنوان مجری و عروسک گردان حضور مییابد و البته در کنارش، بازیگری در فیلم «تابستان طولانی» را هم در کارنامهاش دارد. تابستان طولانی که نویسندگی و کارگردانی آن را علی خزاعیفر انجام داد، تنها فیلمی از مشهد است که تا آن زمان به جشنواره فجر راه پیدا کرده است.
انصراف دادن از استخدام رسمی به دلیل بازیگری
او پس از دانشآموختگی با معدل ۱۹ از رشته بیوفیزیک در مقطع کارشناسی ارشد، سال ۹۱ به استخدام رسمی یکی از بیمارستانها درمیآید، اما یک سال بیشتر دوام نمیآورد چراکه برای ادامه کار بازیگری به مرخصیهای پیاپی نیاز داشته و بیمارستان چنین امکانی را به او نمیداده است. شفیعی سالهای ۹۲ و ۹۳ رتبههای سوم بازیگری در جشنوارههای رضوی و رضوان را به دست آورده است. سال ۹۵ با بازی در تله فیلم شرخر، به کارگردانی علی خزاعیفر، شهرت بیشتری کسب میکند چراکه این فیلم کاندیدای نویسندگی، کارگردانی و بازیگری میشود و شفیعی، در آن افزون بر بازیگری، دستیار کارگردان نیز بوده است. سوابق خوب باعث میشود سال ۹۷ از طرف خانه مستند، برای بازی در سریال «محرمانه» دعوت شود. پیشنهادی که شفیعی را بسیار خوشحال میکند چراکه به عقیده او کار بازیگری برای افرادی که در شهرستانها هستند بسیار دشوارتر از تهرانیهاست. او در این راستا توضیح میدهد: «متأسفانه در کشور ما کار هنری خوب یک بازیگر فقط در تهران دیده میشود و این یک ظلم در حق شهرستانیهاست. چه بسیار افراد با استعدادی که در شهرستانها هستند، اما شرایط کار برایشان مهیا نیست. همه هم نمیتوانند محل زندگی خودشان را رها کنند و به تهران بروند، اما متأسفانه در حوزه بازیگری اگر در تهران نباشی هر قدر استعداد داشته باشی، دیده نمیشوی و نمیتوانی پیشرفت کنی.»
او همیشه به علاقهمندان بازیگری توصیه میکند اگر واقعا استعداد این حرفه را دارند یا وارد دانشگاه هنر شوند یا کلاسهای آموزش بازیگری را در تهران بگذرانند چراکه در این صورت شانس بیشتری برای دیده شدن و معرفی شدن به عوامل تولید فیلم و سریال خواهند داشت. به نظر او در مشهد چندان کلاس حرفهای بازیگری نداریم و هر چند استادانی ممکن است به خوبی زبان بدن و بیان را در این شهر تدریس کنند، اما با توجه به وضعیتی که سینمای ما دارد محال است کسی تنها با شرکت در این کلاسها بتواند وارد سینمای ایران شود.
نبودن فضا برای افراد مستعد
شفیعی معتقد است ما بازیگران خوب و با استعداد فراوانی در مشهد و دیگر شهرستانها داریم، اما به دلیل این ضعف بزرگی که وجود دارد، دیده نمیشود و استعدادشان مورد استفاده قرار نمیگیرد. او همچنین به وجود مافیا در سینما اشاره میکند و میافزاید: «در تهران هم احتمال کمی وجود دارد که کسی از طریق امتحان دادن بتواند وارد عرصه بازیگری سینما و تلویزیون شود چراکه عوامل تولید، قبل از هر چیز دغدغه فروش اثر و کسب درآمد از محل آن را دارند بنابراین سراغ بازیگران تازهکار نمیروند و به آنها اعتماد نمیکنند. در مقابل با بازیگرانی کار میکنند که به دلیل چهره و ... فروش بیشتری دارند. این باعث میشود بسیاری از افراد بااستعداد نتوانند وارد عرصه بازیگری شوند و در مقابلش شاهد حضور افرادی باشیم که به لحاظ هنری لیاقت عنوانها و جوایزی که کسب میکنند، ندارند.»
او ادامه میدهد: «در کلاسهای بازیگری تهران، افراد با استعدادی از شهرهای دور و نزدیک حضور دارند، کلی هزینه شرکت در کلاس و اسکان در تهران را میپردازند به امید اینکه دیده شوند، اما مافیایی که وجود دارد مانع از رسیدن به هدفشان میشود و امروزه میبینیم که در سینما، به جای استعداد، حرف اول را پول میزند.»
او به سینمای هالیوود اشاره میکند و میگوید: «در آنجا اگر فردی حتی چهرهای نازیبا داشته باشد، اما از استعداد بازیگری برخوردار باشد میتواند بهترین جایزهها را کسب کند، اما در کشور ما اول به چهره بازیگر نگاه میکنند بعد هم به این فکر میکنند که پس از ساخت اثر، فروش خوبی داشته باشد بنابراین خیلی مواقع افراد مستعد و علاقهمندی که اصول حرفهای کار را یاد دارند نمیتوانند وارد عرصه سینما شوند در نهایت هم میبینیم که با وجود این همه فیلمی که در سینمای ایران ساخته میشود جز موارد بسیار محدود و انگشت شماری، اغلب فیلمها نمیتوانند در جشنوارههای معتبر خارجی هیچ جایزه و عنوانی کسب کنند.»
کمتوجهی سینمای ایران به خانمها
شفیعی همچنین به کمتوجهی سینمای ایران به خانمها اشاره میکند و ادامه میدهد: «در سینمای ما وقتی بازیگر خانمی سنش از ۳۰ سال بگذرد دیگر محبوبیت ندارد و جز برای نقشهای مادری، از او استفاده نمیشود، اما در خارج ایران اینطور نیست و فیلمهای متعددی با موضوعهای مختلفی ساخته میشود که در آن، خانمها نقشهای بسیاری بر عهده دارند و حتی نقش اول را ایفا میکنند.»
او که اکنون در سریال محرمانه ایفای نقش میکند، میگوید: «در این فضایی که سینمای ما دارد اینکه عطا پناهی و مسلم تهرانی به من مشهدی اعتماد کردند و نقشی در این سریال را بر عهدهام گذاشتند، برایم بسیار ارزشمند است و همینجا از آنها تشکر میکنم.» او درباره این سریال بیان میکند: «سن نوجوانی با تمام اهمیتی که دارد، نادیده گرفته شده است، حتی کتاب مناسب برای این سن کم داریم. برنامههای صدا و سیما هم به دو گروه کودک و بزرگسال تقسیم شده است و پس از «قصههای مجید»، دیگر برنامهای که برای نوجوانان باشد و مشکلات و دغدغههای آنان را بیان کند، نداشتهایم. البته این هم شاید ریشه در همان نگاه درآمدزایی داشته باشد چراکه تولیدکنندگان فیلم بیشتر از اینکه حواسشان به نیاز مخاطب باشد، دنبال این هستند که فیلم ساخته شده فروش بالایی داشته باشد بنابراین طی این سالها هیچکس دنبال تولید سریالی برای نوجوانان نبوده است. البته عوامل دیگری هم در اینباره نقش دارند از جمله اینکه نوجوانان بسیار حساس و نکتهسنج هستند و هر فیلمی را نمیپسندند. همچنین، چون این سن حساسیتهای خودش را دارد، نوشتن دیالوگها به گونهای که جذاب باشد و از چارچوب مدنظر مدیران خارج نشود، کار دشواری است بنابراین نویسندگان و تولیدکنندگان صدا و سیما تاکنون کمتر سراغ نوجوانان رفتهاند، اما در سریال محرمانه، بعد از مدتها، عوامل تولید، فیلمی را ساختند که در آن با زبان طنز، برخی مشکلات و معضلات اجتماعی نوجوانان مطرح میشود و سریال به گونهای است که خانواده هم درگیر آن میشود.»
جای خالی برنامه برای نوجوانان
به نظر او «محرمانه» سریال تأثیرگذاری است، چون وارد نصیحت و پند و اندرز مستقیم به نوجوان نمیشود و تیم کارشناسی که پشت صحنه بودهاند با در نظر گرفتن ویژگیهای دوران نوجوانی، به گونهای مسائل را مطرح میکنند که نوجوان خودش در فکر فرو رود و پس از دیدن صحنههای آموزشی، تصمیم بگیرد کدام راه را برود.
او با تأکید بر اینکه سریال محرمانه نشان داد نوجوانان به شدت به چنین برنامههایی نیاز دارند، تصریح میکند: «مخاطب نوجوانی که سریال محرمانه را میبیند مطالب را از زبان یک نوجوان هم سن و سال خودش میشنود بنابراین تأثیرگذاری بیشتری دارد همچنین ویژگی مثبت دیگری که این سریال دارد این است که موضوعها را به گونهای طرح کرده که خانواده و بزرگسال به تماشای آن مینشینند.»
به عقیده شفیعی این سریال موفق بود و در بین سریالهای تلویزیون امتیاز بالایی را به خود اختصاص داده است. او از اینکه زمان فعلی پخش سریال ساعت ۱۶:۳۰ عصر است ابراز ناخرسندی میکند و توضیح میدهد: «این سریال تا قبل از ماه محرم ساعت ۱۹:۳۰ پخش میشد، اما از بعد از محرم، ساعت پخش آن ۱۶:۳۰ و با این کار به نظر من حقش ضایع شد چراکه ساعت پخش خوبی ندارد و با توجه به اینکه سالهاست سریالی مخصوص نوجوانان نداشتهایم جا داشت صدا و سیما ساعت بهتری را به آن اختصاص میداد.» او به محدودیتهایی که برای ساخت فیلم درباره نوجوانان وجود دارد، اشاره میکند و میافزاید: «گرایش به سیگار و مصرف مواد مخدر، از معضلات امروز نوجوانان است، اما اگر قرار باشد در قالب فیلم یا سریال به آن پرداخته شود، حساسیتهای زیادی وجود دارد که کار را سخت میکند همچنین امروزه با فرزندان طلاق و ترنسها رو به رو هستیم، اما به راحتی نمیتوان این قشر و مشکلات آنها را به تصویر کشید. حساسیت درباره بعضی مسائل آنقدر زیاد است که تهیهکننده و نویسنده سریال از ابتدا سراغ آن نمیروند. از بین مسائلی هم که انتخاب میشود باز ممکن است سانسور داشته باشیم و قسمتهایی حذف شود. این در حالی است که همه میدانیم بسیاری از نوجوانان امروز روابط اجتماعی ناسالم دارند و اگر صدا و سیما به جای انکار یا سکوت درباره این معضلات و مشکلات، آنها را به درستی در قالب فیلم و سریال مطرح کند و برایش راه حل بیاورد میتواند کمک بزرگی به خانوادهها و توسعه فرهنگ کند. به عقیده او صدا و سیما باید بازتاب دنیای واقعی باشد، اما در کنار نشان دادن معضلات و مشکلات اجتماعی واقعی، راهحل را هم ارائه کند نه اینکه از ابتدا رو به سانسور بیاورد.»
شفیعی تأکید میکند: «همه میدانیم نوجوان امروز در فضای مجازی یا حتی در پارک و مدرسه، به بسیاری مسائل دسترسی دارد و با چیزهایی روبهرو است که دغدغه بسیاری از والدین است حال چرا باید این مسائل واقعی، خط قرمز صدا و سیما باشد و نتوانیم آن را مطرح کنیم.»
جایگزینی کارتونهای غربی با داستانهای شاهنامه
او که سابقه کار با کودک و عروسک گردانی را هم دارد، درباره کارتونهایی که برای کودکان ساخته میشود، اظهار میکند: «در ۳ سال اخیر، به واسطه جشنوارههایی که در حوزه کودک برگزار میشود بهای بیشتری به این عرصه داده شده است و شاهد تولید آثاری در آن هستیم، اما به طور کلی، بیشتر کارتونهایی که از صدا و سیما پخش میشود از کشورهای خارجی خریداری شده است.»
به نظر او ما میتوانیم کارتونهایی خوب و آموزنده و متناسب با فرهنگ خودمان تولید کنیم، اما اکنون سالهاست که برنامههای تخیلی و خشن خارجی برای کودکان پخش میشود و عدهای هم بر این باورند که بچههای نسل امروز همین برنامهها را دوست دارند درحالیکه وقتی من برای کودکان اطرافیانم سی دی فیلمهای ایرانی عاری از خشونت و تخیلات واهی را خریداری میکنم و به آنها هدیه میدهم، بارها و بارها آن را تماشا میکنند. این بازیگر صدا و سیما اظهار میکند: «ما در گذشته تولیداتی همچون خاله قورباغه، سمندون، علی کوچولو، گلنار، دزد عروسکها و ... را داشتیم که همه آنها مورد علاقه بچهها بود و هست، اما امروزه به دلیل همان نگاه درآمدزایی که وجود دارد تولیدکنندگان فیلم و سریال جز در موارد محدودی وارد عرصه کودک نمیشوند و در بیشتر موارد وقتی وارد میشوند کارهایی کاملا تقلیدی میسازند.»
به عقیده او وقتی ما کتاب و داستانهایی همچون شاهنامه داریم، باید از روی آنها فیلمهای جذاب کودک بسازیم نه اینکه فیلمهای خشن غربی را خریداری و برای کودکانمان پخش کنیم. او که به قول خودش همچنان عاشق کار کردن با کودکان است، عرصه کودک را بسیار شیرین و جذاب میداند و میگوید: «کودکان، دنیای صادقانهای دارند و به دلیل علاقهای که به آنها دارم پس از اینکه از کارم در بیمارستان انصراف دادم، تدریس در مقطع ابتدایی را انتخاب کردم.»
شفیعی در عین حال عرصه بازیگری برای کودکان را بسیار دشوارتر از بزرگسالان میداند و اظهار میکند: «در همین سریال محرمانه واقعا دلم برای نوجوانانی که با ما بودند، میسوخت. کار فیلم برداری در یک سوله خیلی گرم انجام میشد و به دلیل اینکه کولر صدا دارد، نمیتوانستیم از آن استفاده کنیم. بارها پیش میآمد که گرمازده میشدیم. غذای آشپزخانه هم هیچ وقت جای غذای خانگی مادر را نمیگیرد. ما تحمل میکردیم، اما برای نوجوانی که هنوز سنش کم است، تحمل گرمای شدید، دوری از خانواده، کار فشرده و ساعتها تمرین برای رفتن به جلوی دوربین و در عین حال داشتن دغدغه درس و کلاس و ... سخت است. برای همین اگر خودم فرزندی داشته باشم اجازه نمیدهم در دوران کودکی و نوجوانی وارد فضای بازیگری شود مگر اینکه علاقه خیلی زیادی نشان دهد. البته به نظر من برای کسی که به عرصه بازیگری علاقه دارد اگر از همین سن نوجوانی شروع کند و نقش بگیرد خیلی بهتر است چراکه به این طریق از سنین پایین بین اهل هنر شناخته میشود و در بزرگسالی، عرصه برایش مهیاتر میشود.»
آینده مبهم کاری
او از دیگر سختیهای بازیگری را تعارض نقشها با حال درونی بازیگر میداند و بیان میکند: «در زمان تهیه سریال محرمانه، سر تمرین بودم که با من تماس گرفتند و گفتند پدر بزرگم سکته کردهاست، آن روز خیلی برای من سخت بود، چون نه تنها نمیتوانستم کارم را رها کنم و نزد پدر بزرگم بروم بلکه با تمام ناراحتی درونی باید مقابل دوربین میرفتم و نقش صحنه را بازی میکردم.»
او درباره فضای مجازی و حاشیههای آن برای بازیگران میگوید: «متأسفانه اکنون میبینیم بعضی بازیگران درباره همه مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... اظهار نظر میکنند درحالی که هر فردی در حوزه تخصصی خودش باید وارد شود. همین اظهارنظرهای گوناگون باعث به وجود آمدن حواشی برای بازیگر میشود البته به طور معمول، بازیگران حرفهای چنین رویکردی ندارند و در فضای مجازی هم حضوری بیحاشیه دارند، اما انگار بعضی افراد با اظهار نظر کردن درباره مسائل مختلف و بیان صحبتهای جنجال برانگیز، وارد حواشی میشوند تا بیشتر دیده شوند.»
وقتی از این بازیگر درباره چگونگی گذراندن اوقات فراغت میپرسم، ورزش کردن و رفتن به کلاسهای زبان را بیان میکند. او تماشای فیلم را نه تفریح بلکه جزو واجبات زندگیاش میداند و در این راستا بیان میکند: «فیلمهای خوب دنیا را همیشه دنبال میکنم و سعی میکنم آنها را تنهایی نگاه کنم، چون هنگام تماشای یک فیلم ممکن است صحنهای را ۱۰ بار برگردانم عقب و دوباره نگاه کنم تا نکات تصویری و حرفهایاش را فرا گیرم.» او مانند هر بازیگر دیگری آرزوی دعوت شدن در کارهای حرفهای را دارد تا بتواند خودش و استعدادش را نشان دهد. شفیعی اکنون آینده کاریاش را مبهم میبیند و با وجود اینکه به استعداد و توانایی خودش ایمان دارد نمیداند به دلیل سکونت در شهرستان، تا چه حد عرصه برایش فراهم میشود که بتواند به آرزویش دست یابد.