واقعه غدیر که در ۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ هجری قمری رخ داد از مهمترین اتفاقات در تاریخ جهان اسلام میباشد. علت آن هم اعلام جانشینی حضرت علی(ع) توسط پیامبر اسلام میباشد. براساس روایات و مستندات تاریخی این امر به دستور خداوند متعال انجام شده و پیامبر پس از آنکه محملی را با جهاز شتران آماده میکنند به همراه امام علی(ع) بر بالای آن میروند؛ سپس دست ایشان گرفته و اعلام می کند: هرکس من مولای او هستم از این پس علی (ع) جانشین اوست.
پس از رحلت پیامبر اتفاقات در جامعه اسلامی رخ داد که قابل بررسی و تامل میباشد. اگر با نگاه دیگری به مسئله غدیر نگاه کنیم متوجه کارکردهای تقریبی این مسئله خواهیم شد.
کارکرد غدیر، اصولا همان زمانی که خود امام علی بن ابی طالب(ع) در قید حیات بودند و امامت جامعه اسلامی را بر عهده گرفتند، بیشترین و قویترین و پررنگترین کارکرد آن در زمینه وحدت امت اسلام بود.
هیچ کس به اندازه امام علی(ع) که رمز اول غدیر و شخصیت اول غدیر هست، نظامهای اجتماعی مسلمانان را به سوی وحدت فرا نخوانده و به اندازه ایشان، در جهت ایجاد اخوت و خلق وحدت بین مسلمانان، کوشش و تلاش پر ابتکار نداشته است؛ و در این زمینه هیچ کس را بالاتر از امام علی(ع) نداریم.
از آنجایی که بیش از ۷۰درصد جمعیت افغانستان متشکل از برادران اهل سنت است، این مهم احساس میشود که در بین اهل تشیع نگاه دیگر به مسئله غدیر داشته باشیم به این معنی که حاصل این نگاه نه جدایی از مذهبی بلکه تقریب مذاهب و تقویت آن باشد.
جامعه افغانستان به این دلیل که سالهای زیادی درگیر پدیده جنگ بوده و از فضای آموزش و به دور بوده در سالهای پسین شاهد رشد تاسیس مدارس دینی با مضمون وهابیت بوده است.
از طرف دیگر در مقابل جریان تندروی سنی سلفی در سالهای اخیر برخی حلقات از شیعیان که ریشههای فکری آن به جریان موسوم به شیعه انگلیسی باز میگردد هزینههای بسیاری را در جهت رشد این جریان فکری پرداخت میکند.
اما باید گفت که افغانستان علی رغم اینکه در چهار دهه جنگ به سر برده است تاکنون هیچ یک این درگیریها ریشه مذهبی نداشته و برخلاف تبلیغات این درگیریها ناشی از تفکرات قومی متعصبانه و یا دخالتهای خارجی قدرتهای استعماری است.
همانطور که درابتدای این یادداشت آورده شد؛ کارکرد غدیر نبایست افتراقی باشد بلکه باید این روز و مسئله مهمترین نقطه و پررنگترین آن در جهت تقویت اخوت اسلامی باشد اما باید با این همه به نکات زیر توجه کرد:
اول) به تعبیر شهید مطهری با اثبات منطقی و علمی ادلهی امامت ذیل حدیث غدیر با عوامل تکفیر شیعه مقابله میشود و گامی در جهت به رسمیت شناختن اختلاف مذهبی در دنیای اسلام برداشته میشود.
ایشان با اشاره به کتاب «الغدیر» که نوشته «علامه امینی» از علمای موخر تشیع است و در اثرش به جمع آوری مجموعه روایات پیرامون اثبات تشیع و مسئله امامت پرداخته که بیشتر آن از منابع معتبر روایی اهل سنت است مینویسد: «نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی از این نظر است كه اولاً منطق مستدل شیعه را روشن میكند، و ثابت میكند كه گرایش در حدود 100میلیون مسلمان به تشیع- برخلاف تبلیغات زهرآگین عدهای- مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلكه یك منطق قوی متكی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیاً ثابت میكند كه پارهای اتهامات به شیعه- كه سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است-.. به كلی بیاساس و دروغ است.»
(مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۴، ص۳۲)
دوم) اهلسنت از غدیر معنای امامت سیاسی را برداشت نمیکند، ولی اکثر آنها صدور این حدیث را قبول دارند و حتی بنابر تفسیر متفاوت آنها از این حدیث، جایگاه ویژهای برای امام علی(ع) اثبات میشود. پس میتوان به جای منازعه بر سر موضوع جانشینی امام علی(ع) پس از پیامبر(ع)، بر سر این موضوع تفاهم داشت. این معنای حداقلی از حدیث غدیر است و در کنار آن شیعیان میتوانند در میان خودشان بر معنای حداکثری از غدیر تأکید کنند. (بیانات آیتالله خامنه ای در عید غدیر ۸۷/۹/۲۷)
سوم) آیتالله خامنهای به عنوان زعیم انقلاب اسلامی معتقد است در قضیه غدیر، افزون بر نصب شخص امیرالمؤمنین علی(ع) به امامت و ولایت، مسئلهی اسلام سیاسی و تأکید بر استمرار نقش اسلام در سیاست و اجتماع نیز وجود دارد. این موضوع ورای اختلافی که شیعه و سنی در مورد انتصاب امام علی(ع) دارند، میتواند مورد توافق آنها قرار گیرد.
امروزه که در جغرافیای جهان اسلام شاهد گسترش افراطیت دینی و مذهبی هستیم ضرورت توجه به نگاه اخوت و تقریب گرایانه بیش از هر زمان دیگر احساس میشود و نباید مسئلهای مانند غدیر که میتواند نقطه تقریب بین مذاهب باشد به نقطه تفرق مذهبی تبدیل گردد این مهم بیش از همه به طور خاص در افغانستان احساس می شود زیرا عوامل بسیاری مانند فقر، بی سوادی وفعالیت جریانهای تروریستی مانند داعش کشور را به سمت نزاعهای مذهبی سوق دهد و آتش جنگ را در منطقه شعله ور نماید.