به گزارش شهرآرانیوز؛ تقریبا یک سال از قدرتگیری حکومت تحت رهبری طالبان در افغانستان میگذرد. تاکنون هیچ کشوری این حکومت را بهرسمیت نشناخته و این مسئله طالبان را که با طیف گستردهای از مشکلات داخلی و خارجی روبهروست را در شرایط دشواری قرار داده است. شرایط اما در حال دگرگونی است، کابل تحت اداره طالبان به تازگی متحدی غیرقابل پیشبینی پیدا کرده است: «هند».
گرچه دهلینو با تلاش برای کماهمیت جلوه دادن این مسئله هدف از اعزام هیأت فنی به افغانستان را ارائه کمکهای بشردوستانه و تعامل با مردم این کشور عنوان کرده، اما آنچه چین و پاکستان - رقبای سنتی منطقهای هند - را به تکاپو واداشته، احیای حضور دیپلماتیک هند در کابل است.
شاید به همین دلیل بود که درست یک هفته پس از اعلام بازگشایی سفارت هند در افغانستان، پکن و اسلامآباد از رایزنی برای توسعه کریدور اقتصادی چین و پاکستان (سیپک) به افغانستان خبر دادند؛ اقدامی که بهگفته دیپلماتهای هندی، تهدیدی برای هند بوده و دهلینو قویا با آن مخالفت خواهد کرد.
سیدفاضل حیدر، کارشناس روابط بینالملل به روزنامه هندی دیلیگاردین میگوید: «سفر هیأت هندی به افغانستان برای گفتوگو با طالبان، اسلامآباد را متعجب کرده است. پاکستان بهدلیل مسائل امنیتی دوست ندارد شاهد نزدیک شدن کابل و دهلینو باشد آن هم در شرایطی که اختلافات طالبان و اسلامآباد از جمله بر سر خط مرزی دیورند بالا گرفته است.»
طالبان نیز بهرغم گذشته ضد هندی خود، آشکارا به نزدیکی و تقویت روابطش با هند چراغ سبز نشان داده است؛ بهطوری که ملامحمد یعقوب، وزیر دفاع افغانستان، توافق با هند برای اعزام سربازان افغانستانی به این کشور جهت آموزش نظامی را تأیید کرده و گفته که از نظر او این مسئله هیچ اشکالی ندارد. اهمیت چنین اظهارنظری زمانی مشخص میشود که بدانیم ملامحمد یعقوب پسر ملاعمر پایهگذار و رهبر طالبان است که از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ رهبری این گروه را در دست داشت.
ملا عمر در سال۱۹۹۶ هندیها را مجبور به خروج از افغانستان کرد و دهلینو تنها پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال۲۰۰۱ بود که توانست بار دیگر در کابل حضور دیپلماتیک داشته باشد. بهعبارت دیگر، طالبان برای بیش از ۲ دهه مستقیم و غیرمستقیم نیروهای هندی و منافع این کشور را در افغانستان هدف قرار دادهاند که یکی از بدترین موارد آن بمب گذاری سال ۲۰۰۸ در سفارت این کشور در کابل بود.
برای هند نیز برقراری ارتباط با طالبان به معنی چرخشی چشمگیر در سیاست خارجی این کشور است.
دهلینو در گذشته همواره از مخالفان طالبان حمایت کرده است. وقتی طالبان برای نخستینبار در سال۱۹۹۶ به قدرت رسید، هندیها از گروههای ضدطالبان موسوم به اتحاد شمال حمایت کردند. هند پس از سقوط طالبان در سال۲۰۰۱ نیز از حامیان سرسخت دولت جایگزین طالبان شد و همواره مخالفت آشکار خود را با مذاکرات صلح افغانستان و گفتوگو با طالبان ابراز میکرد.
قمار دیپلماتیک
نشریه فارین افرز اخیرا در گزارشی با عنوان «قمار هند در افغانستان» نوشته: طالبان در ازای به رسمیت شناخته شدن ضمنی حکومتش از سوی هند، آمادگی خود را اعلام کرده تا با برخی از گروههای تندرو که بهطور سنتی در افغانستان پناه گرفتهاند ازجمله لشگر طیبه، جیش محمد و القاعده مقابله کند. این در حالی است که طالبان همواره از تشدید فشارها بر این گروهها خودداری کرده است. برهمین اساس ناظران سیاسی بر این باورند که اگر تعهدات طالبان به دولت هند حقیقی باشد به معنی چرخش چشمگیر در رویکرد این گروه نسبت به شبهنظامیان خارجی فعال در افغانستان است.
تمام گروههایی که هند خواستار مقابله طالبان با آنان است، از متحدان دیرینه این گروه بودهاند. اتحاد طالبان با گروه لشگر طیبه و جیش محمد از برخی جهات، گسترش روابط طالبان با تشکیلات امنیتی پاکستان است. این گروهها در سالهای گذشته گرچه از طالبان حمایت کرده و در برخی عملیاتها با طالبان همراه میشدند، اما همیشه برنامههای خود علیه هند را بهویژه در کشمیر در اولویت قرار میدادهاند. از سوی دیگر، القاعده، هم پاکستان و هم هند را هدف قرار داده است. این گروه از بدو تأسیس با طالبان رابطه نزدیک داشته و به مبارزه طالبان علیه داعش هم کمک کرده است.
با وجود چنین رابطه نزدیکی میان طالبان و گروههای مورد نظر، دولت هند این پیام را میدهد که حکومت طالبان آماده است تا از متحدان سابقش فاصله بگیرد؛ حداقل وقتی پای دهلینو در میان است؛ برای مثال، ملا یعقوب، وزیر دفاع افغانستان، در مصاحبه با یک رسانه هندی وعده داده است که طالبان اجازه نخواهد داد از خاک افغانستان به هند حمله شود.
فارین افرز نوشته است: این احتمال وجود دارد که رابطه با هند انزوای دیپلماتیک حکومت طالبان را کاهش دهد و درها را به روی کمکهای اقتصادی مورد نیاز افغانستان باز کند، برای مثال، هند ممکن است که به زلزلهزدگان اخیر افغانستان کمک کند، کمکهای غذایی به این کشور را افزایش دهد و پروژههای زیربنایی خود در دولت سابق افغانستان را بار دیگر احیا کند. همچنین این احتمال وجود دارد که با توجه به تغییرات ژئوپلیتیک، هند از کشورهای دیگر ازجمله روسیه، ایران و آمریکا بخواهد که با طالبان همکاری کنند.
اما تنشزدایی با هند برای طالبان چندان هم بیخطر نیست. اول از همه اینکه، نزدیکی طالبان به هند احتمالا پاکستان را خشمگین خواهد کرد. از آنجایی که نزدیکی روابط طالبان و هند میتواند به مشروعیت بخشی به حکومت طالبان (که همواره مورد حمایت اسلامآباد بوده) کمک کند، پاکستان باید از این روند استقبال کند، اما این کشور بهطور سنتی تعامل هند و افغانستان را یک بازی با جمع صفر میداند؛ به این معنی که هر دستاوردی برای هند لزوما به معنی ضرر برای پاکستان است. همچنین، دستگاه امنیتی پاکستان ممکن است که تلاش طالبان برای مقابله با گروههایی نظیر لشگر طیبه و جیش محمد را اقدامی علیه خود تعبیر کند. در این میان هند نیز به نوبه خود ممکن است تصور کند پاکستان بهدلیل مشکلات اقتصادی و انزوای بینالمللی با نزدیک شدن روابط دهلینو-طالبان مقابله نخواهد کرد.
نزدیکی روابط طالبان و هند روی دیگری هم دارد. طالبان با نزدیک شدن به حزب حاکم هندوی بهاریتا جاناتا که سابقه طولانی در موضعگیریهای ضداسلامی دارد، هزینه زیادی را متوجه خود خواهد کرد؛ به این معنی که رابطه نزدیکتر با حزب حاکم هند میتواند مخالفت طیفهای تندروتر طالبان و گروههای دیگر در افغانستان را در پی داشته باشد؛ امری که به نوبه خود انسجام نهچندان محکم این گروه چند دسته را بیش از پیش هدف قرار خواهد داد.
مسیر دهلینو در اتحاد با طالبان نیز چندان هموار نیست. اکنون پرسش کلیدی برای هند این است که چقدر میتواند به تضمینهای ضدتروریستی طالبان اعتماد کند. به اعتقاد ناظران، شاید سیاستمداران هندی به این نتیجه رسیدهاند که آنقدری فاصله میان طالبان و پاکستان وجود داشته باشد که بتوان با آن همکاری داشت و آنچه در این میان هند را نسبت به همکاری طالبان مطمئن کرده پافشاری طالبان بر ادامه اختلافات مرزی دیورند با اسلامآباد و حمایت از گروه ضدپاکستانی تحریک طالبان پاکستان (TTP) است.
طالبان همانطور که پیشتر در مذاکراتش با آمریکا وعده داده بود به هند نیز تضمین داده که از خاک افغانستان در حملات علیه هند استفاده نخواهد شد، اما هند نگران است که طالبان به متحدان سابق خود هشدار دهد که عملیاتهای خود را بهگونهای اجرا کنند که امکان انکار آنها از سوی دولت طالبان وجود داشته باشد. از سوی دیگر، هند حتی اگر بتواند به نیت واقعی طالبان برای مقابله با گروههای افراطی اعتماد کند، آنچه به تردیدهایش دامن میزند توانایی طالبان برای مهار مؤثر این گروهها است. ناتوانی طالبان در سرکوب گروه تروریستی داعش شاخه خراسان نشان میدهد که طالبان هنوز برای انجام مؤثر عملیاتهای هدفمند مشکلات زیادی دارد.
کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) بهعنوان یکی از پروژههای زیرمجموعه ابتکار «کمربند و راه» چین، مجموعهای از طرحهای زیربنایی است که با سرمایهگذاری پکن در پاکستان در حال ساخت است. این کریدور اقتصادی در سال۱۳۹۵ همزمان با انتقال یک محموله چینی از طریق خشکی به بندر گوادر پاکستان برای ارسال از طریق دریا به آفریقا و غرب آسیا تا حدودی عملیاتی شد. احداث شبکههای حملونقل ریلی و جادهای از شمال شرق پاکستان هم مرز با چین تا قسمت جنوبی غرب این کشور در بندر گوادر از مهمترین طرحهای کریدور سیپک است. همچنین توسعه بندر گوادر پاکستان نیز جزو این طرح است. چین اعلام کرده علاقهمند به گسترش این کریدور اقتصادی به سایر کشورهای منطقه است.
منبع: روزنامه همشهری