محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ هفته گذشته، پخش یک سریال کوتاه که اتفاقا تبلیغات پرهیاهو و گستردهای هم نداشت، طرفداران پر وپا قرص شبکه خانگی را برای لحظاتی شوکه کرد. در حالی که اغلب مخاطبان انتظار داشتند که در روز وعده داده شده قسمت اول از یک سریال اجتماعی تازه را روی پلتفرمها تماشا کنند، با دیدن پنج قسمت کامل از «درمانگر» شگفت زده شدند. شگفتی دوم، اما زمانی بود که بینندگان فهمیدند این سریال از ساختار ثابت سریالهای خانگی هم پیروی نمیکند و هر قسمتش در زمانی حدودا ده دقیقهای تولید شده است. این یعنی تماشای کل سریال حدودا به اندازه نیمی از زمان یک فیلم بلند سینمایی وقت، لازم دارد و همین موضوع مخاطبان بیشتری را به تماشای آن ترغیب میکرد.
«درمانگر» یک شاهکار بی بدیل در سریال سازی شبکه خانگی ایران نیست و طبیعتا چنین ادعایی هم ندارد. با این حال، ساختار منحصر به فردش و شکستن کلیشههای مدیومی میتواند نظر تولیدکنندگان آثار و مدیران مربوطه را به ظرفیتهای شکوفا نشده این رسانه نسبتا نوپا جلب کند.
آزمون و خطا نه تنها در ذات خودش امر نکوهیدهای نیست، بلکه گاهی موجب رشد هم میشود و حتی درباره شبکه نمایش خانگی ایران در دوره فعلی میتواند اتفاق امیدوار کنندهای باشد. از رسانهای صحبت میکنیم که با عناوین پرشماری از سریالهای پرستاره در دوگونه ملودرام و کمدی، در کنار برنامههای ترکیبی و تاک شوهای سلبریتی محور، احاطه شده است و کمتر فرصت این را پیدا میکند که ظرفیتهای ناشکفته خود را به دست هنرمندان جوان کشف کند. در این میان، «درمانگر» یک اتفاق ویژه محسوب میشود که تقریبا همه ساختارهای رایج سریال سازی در شبکه خانگی را به هم میریزد.
احتمالا به یاد دارید که یکی دو سال قبل، منوچهر هادی در یک مصاحبه تصویری توضیح داد که اجازه پخش قسمتهای سریالش، با زمانی کمتر از ۴۰ دقیقه، را پیدا نکرده و به نوعی مجبور شده است که این زمان را به شکلهای مختلف افزایش دهد. حالا پخش «درمانگر» نشان میدهد که دست اندرکاران شبکه نمایش خانگی چندان هم از شرایط روز عقب نیستند و لااقل برای اصلاح برخی ساختارهای معیوب و دست وپا گیر رسانه خود تلاش میکنند.
در روزگار سرعت فناوری و بیزاری مخاطب آثار نمایشی از کندی ریتم فیلم و سریال ها، از هوشمندانهترین انتخابهای پلتفرمها میتواند فشرده سازی آثارشان باشد. اگر «درمانگر» را دیده باشید، تصدیق خواهید کرد که قصه اصلی این مجموعه ظرفیت فربه شدن تا حد یک مینی سریال عادی (شش قسمت حدودا چهل و پنج دقیقه ای) را داشته است و میتوانسته با شاخ وبرگهای اضافی و افزودن قصههای فرعی یک تلاش متوسط، اما بزرگتر از این جلوه کند.
سازندگان «درمانگر»، اما این مجموعه را طوری ساخته اند که اگر مخاطب ذره بین دست بگیرد و در پی پلان اضافی یا دیالوگ بی فایده در این مجموعه باشد، به سختی ممکن است به بیش از یک یا دو مورد برسد. ساختار متفاوت این سریال میتواند مصداق ضرب المثل «کم گوی و گزیده گوی، چون در» باشد و جلو بروز خام دستیهای احتمالی کارگردان جوان مجموعه را میگیرد. به علاوه، زمان کوتاه اثر میتواند امکان تمرکز مخاطب بر صحنههای مختلف آن را هم افزایش دهد و بدین ترتیب تأثیرگذارتر باشد.
یکی از معضلات جدی در ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی به هزینههای تولید مربوط میشود. طبیعتا ساخت مجموعههای تلویزیونی، تعداد جلسات فیلم برداری بیشتر و بازیگران پرتعدادتری را، نسبت به فیلمهای سینمایی، میطلبد و از همین روست که کمتر هنرمند مستعدی میتواند سرمایه لازم برای ساختن سریال را جذب کند. همین حالا اگر نگاهی به عناوین مختلف سریالهای خانگی بیندازید، تصدیق خواهید کرد که به ندرت یک فیلم ساز جوان یا کار اولی توانسته است اثری را روانه این مدیوم کند و اغلب کارگردانها و بازیگرانی که پای به این عرصه میگذارند، چهرههایی خوش نام، محبوب و امتحان پس داده هستند.
در چنین شرایطی است که روی آوردن به ساخت سریالهای کوتاهی همچون «درمانگر» میتواند پای هنرمندان جوان و مستعد را هم به این میدان باز کند و به تعبیری در حکم بخش «هنر و تجربه» شبکه خانگی باشد.
در بخش اجرایی، حاصل عملکرد امیر حسین پور به عنوان کارگردان این مجموعه، مخاطبان را به ظهور استعدادهای تازه در عرصه نمایش خانگی امیدوار میکند. «درمانگر» به لحاظ تسلط فیلم ساز و پایبندی او به قواعد ژانری موسوم به نوآر، شرایط بسیار خوبی دارد و در طراحی صحنه و تلاش برای فضاسازی هم امیدوار کننده ظاهر میشود. به اینها موسیقی مناسب اثر و فیلم برداری آبرومندش را هم اضافه کنید تا روشن شود که «درمانگر» چطور تلاش میکند که نمایشگاهی برای عرضه قابلیتهای عوامل خود باشد.
در میان بازیگران این سریال، به جز سارا بهرامی که بازیگری شناخته شده و محبوب در سینما و شبکه خانگی است، بانیپال شومون، امیررضا دلاوری و مهدی حسینی برای نشان دادن تواناییهای خود تلاش میکنند و به طور مشخص شومون، بیشتر از دیگران موفق میشود استانداردهای خود را بالاتر از سطح یک هنرپیشه متوسط و مناسب نقشهای مکمل، به مخاطب عرضه کند.