کمی دقت در محیط اطراف ما نشان میدهد که تغییرات با سرعتی شگفتانگیز در حال رخدادن است. ایدههای جدید مرتبا محصولات، ابزارآلات و امکانات جدیدی به وجود میآوردند و جهان را رنگوبوی جدید میدهند.
نوشدن و کشف راهحلهای جدید یا اختراعات و ابداعات، قدمتی به تاریخ زندگی بشر دارد. هرچند که در گذشته سرعت تغییرات کم بود، اما دنیای امروز ما دنیای تغییرات با سرعت ثانیه است و لحظهای نیست که محصول یا شگفتانهای جدید از دنیای بشری سر بر ندارد و این سرعت تغییرات فوقالعاده و پرشتاب، بشر را به تحولی بزرگ و حرکتی روبهجلو رهنمون کرده است.
بشر در جریان عمر چندهزارساله خود با مشکلات و موانع زیادی در طول زندگی روبهرو بوده است، ولی در همه این دوران بهدنبال دستیابی به زندگی راحتتر و آسایش بیشتر کوشیده و سعی کرده است با بهرهگیری از قدرت ذهنی و عقلانی خود بر مشکلات فائق بیاید و اسباب آسایش و رفاه را برای خودش فراهم سازد.
با همین تفکر بود که بشر توانست از کوران حوادث مصون بماند و بتواند ضمن ساخت وسایل و ابزارآلات مختلف، خوراک و پوشاک خود را تأمین کند، در مکانهای مختلف سکنا گزیند و سرپناهی برای خودش فراهم آورد. اما این تفکر تغییرات، به جایی رسید که در دنیای امروز دیگر بشر زمین را برای زندگی کافی نمیداند و به فکر تغییر در مکان زندگی و در کرات دیگر است.
قوه تفکر و خلاقیت وسیلهای بود که توانست بشر را در این مسیر تحول حرکت دهد و او را به آرزوهای دیرینهاش برساند. خلاقیت بهمعنی ساختن و خلقکردن چیزی است و لغتی نزدیک به آفریدن است. خلاقیت آن چیزی است که میتواند در جهت رفع مشکل استفاده شود و راهکار جدید برای انجام ارائه کند.
اما این تغییرات چیزی نبود که یکشبه اتفاق بیفتد یا همه انسانها بتوانند از این استعداد و توانایی بهرهمند شوند. اصولا افراد خلاق کسانی هستند که میکوشند به مسائل از زاویهای غیر از زاویه دید معمول که همه به آن نگاه میکنند، بنگرند و این نوع تفکر و نگاه در این افراد باعث میشود که اشیا و مسائل دقیقتر دیده شوند و نکات ریزتر مورد توجه آنها باشد. ازاینرو، پیامد خلاقیت آنها فرایندی است که به حل مشکل و مسئله یا ابتکار و نوآوری جدید منجر میشود.
اصولا افراد خلاق از تفکر واگرا برخوردارند و میتوانند اطلاعات و دادههای موجود در حافظه خود را ترکیب کنند و با نبوغ و نوآوری خود، شکلی جدید از راهحلها را به وجود بیاورند.
روانشناسان، خلاقیت را در گروه خاصی با ویژگیهای ژنتیک خاص میجویند، اما بر این اعتقاد هم هستند که این افراد باید شناسایی شوند تا در مسیر رشد قرار گیرند. داشتن دانش و آگاهی کافی از پدیدههای مدنظر، ایجاد انگیزه لازم در افراد و تقویت ویژگیهای شخصیتی خاص از نکاتی است که باید بعد از شناسایی این افراد بهصورت مستمر تکرار شود تا فرد به تفکری خلاقانه وارد شود.
مثلا داشتن صبر و استقامت لازمه خلاقیت و نوآوری است؛ جایی که فرد باید آموزش ببیند که میتواند با صبر بیشتر در ارائه راهحلها تمرکز فکری داشته باشد و با سنجش جوانب مختلف موضوع و ابعاد متفاوت از آن، راهحلی خلاقانه ارائه کند.
افراد خلاق نیازمند حمایت هستند و این حمایت میباید از محیط اطراف صورت گیرد و این اطمینان خاطر به افراد داده شود که ایشان ریسکپذیرند و میتوانند بیهیچ ترسی از شکست و سرزنش، بهراحتی آنچیزی را که در ذهن دارند، به عمل تبدیل کنند.
نتیجه اینکه اگر شما پدر یا مادر یک خانواده هستید یا یک معلم در کلاس درس یا یک مدیر در سازمانی کوچک یا بزرگ، میتوانید با شناسایی این افراد و کمک به پرورش و رشد ایشان، در کنار اینکه بشر را در رسیدن به دنیایی راحتتر کمک میکنید، سود مادی و معنوی حاصل از این نبوغ و نوآوری را عاید خود، سازمان یا خانواده خود کنید و هم خود منتفع شوید و هم فرد خلاق.
این افراد طبقهای خاص از جامعه هستند که به طبقه خلاق شناخته میشوند و باید متناسب با ایشان، سبک رفتاری خاص را همیشه مدنظر داشت.