لیلی رحمانی - خیابان بسته شده است؛ ضربههای پتک بر دیوارها کوبیده میشود پیرمرد میگوید: همین هفته قبل چهلم پسرم بود. به امیدی این ملک را خرید. مالک سرش را کلاه گذاشت و این ملک را که غیرقانونی ساخته شده بود، به او فروخت و بعد هم غیبش زد و ما ماندیم و اخطارهای شهرداری که بیربط هم نبود! حرفی هم نمیتوانیم بزنیم؛ چون واقعیت این است که فریب حرفهای یک شیاد را خوردهایم...
او ادامه میدهد: بعد از عمری به خیال آنکه میتواند سقفی برای خانوادهاش مهیا کند، مبلغی به فروشنده پرداخت کرد و طبقه سوم نیمهساختهای را که روی ۲ طبقه نیمهجان دیگر و در یک کوچه چند متری است، خرید و شبانه به خیال تکمیل دیوارهای نازک خانه کوچکش به محل رفت و کسی نمیداند که چه حادثهای باعث برقگرفتگیاش شد.
نگرانی ما برای مردم است
دیوارها تکه تکه فرومی ریزند و خاک بلند میشود. کارکنان واحد نظارت شهرداری چنین لحظههایی را زیاد دیده اند. یکی از آنها میگوید: مالک این ملک به صورت غیرقانونی این ساختمان را ساخته است. بارها به او اخطار دادیم و خواستیم تا بیاید و تعیین تکلیف کند، اما خبری از او نیست. حالا ما مانده ایم و این بنده خدا که پسرش را هم از دست داده است.
چند نفر روی تیرهای آهن نشسته اند و آنها را برش میدهند. با صدای افتادن هر آهن، کل خیابان به لرزه میافتد. در بین همهمه مردم، پلیس ساختمان به حرف هایش ادامه میدهد: طرف حساب ما کسانی هستند که بدون هیچ مجوزی چنین خانههایی را میسازند و آنها را با قیمتهای بالا به افراد ناآگاه میفروشند و میروند. باور کنید نگرانی ما برای خود مردم است. این خانهها با کوچکترین تکان زلزلهای فرومی ریزند!
فشار روانی زیادی تحمل میکنیم
به تکه آهن بریده شدهای که روی زمین میافتد، مینگرد و میگوید: فشار روانی این کار همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی دیگر از نیروهای نظارتی با زهرخندی که بر لبش نشسته است، میگوید: کاش همه چیز همین فشار روانی بود. روزی نیست که یکی از همکاران ما آسیب نبیند. هفته قبل یکی از همین بسازوبفروشها بعد از تخریب ملکش به روی ما چاقو کشید! راستش را بخواهید برخی ازمردم عادی هم ما را دوست ندارند و فکر میکنند میخواهیم سقف خانههای مردم را خراب کنیم؛ درحالی که نمیدانند طرف حساب ما متخلفانی هستند که به خود مردم آسیب میزنند! حدود ۲سال پیش، چند ماهی بود که هر روز به مالکان چند ملک متخلف اخطار میدادم که کارهای غیرقانونی شان را متوقف کنند، اما گوششان بدهکار نبود. چندبار هم مرا تهدید کردند که «این قدر پاپیچ ما نشو! پول دیه تو فقط پول یکی از طبقاتی است که ما میسازیم. میکشیمت و دیه اش را میدهیم.» همان روز در مسیر برگشت به خانه بودم که چند موتورسوار که رویشان را بسته بودند، با قمه و چوب به سمتم آمدند. بعد هم با چوب به جانم افتادند و آن قدر بر سر و رویم کوبیدند که بیهوش شدم! هیچ وقت هم نفهمیدم دقیقا چه کسانی بودند. شناسایی هم نشدند.
در همین حین یکی دیگر از نیروهای نظارتی پلیس ساختمان موضوع دیگری را مطرح میکند و میگوید: با همه اینها دادمان به جایی نمیرسد. وقتی آسیب ببینیم، هیچ کس حامی ما نیست. خودمان باید از طریق دستگاه قضایی شکایت کنیم و در دادگاهها و شوراهای حل اختلاف پیگیر کارمان باشیم. یعنی کسی نباید در کارهای حقوقی که به دلیل وظیفه کاری برایمان پیش میآید حامی ما باشد؟!
یکی دیگر از نیروهای نظارتی در تأیید حرف همکارانش لبخند تلخی میزند و میگوید: با اینکه مدرک تحصیلی همه مان کارشناسی به بالاست، با حقوق بسیار پایین زیر نظر پیمانکار فعالیت میکنیم. مهندسانی هستیم که هم از پیمانکار زخم میخوریم و هم از برخی مردم.
شکسته شدن دست و پا عادی است
«بروید عقب، خطرناک است.» مردم که دور ساختمان در حال ریزش را گرفته اند، با فرو افتادن میل گردهای بزرگ از سقف طبقه دوم به پایین پراکنده میشوند. تنها یک اشتباه کوچک ممکن است مهندس تخریب را از بالای ساختمان پایین بکشد و جانش را بگیرد. یکی از همکارانش میگوید: ابزارهایمان همینهایی است که داریم. بچهها باید مراقب باشند تا آسیبی نبینند؛ هرچند شکسته شدن دست وپا دیگر عادی شده است. علت اصلی این آسیبها غیراصولی بودن ملک است؛ چرا که هیچ قانونی در ساخت آن رعایت نشده است. او به سقف خانه نیمه فروریخته اشاره میکند که چند میله آهنی کج و معوج ارزان قیمت با چند قطعه کامپوزیت در آن جانمایی شده است.
هر لحظه به جمعیت افزوده میشود. خودروهای درحال عبور هم توقف کرده اند و رانندهها فروریختن ساختمان را تماشا میکنند. این باعث شده خیابان کاملا بسته شود. یکی از بچههای واحد نظارت شهرداری منطقه ۲ میگوید: رئیس جدیدشان در منطقه برای احقاق حقوقشان خیلی پیگیری میکند و این روزها وضعیتشان نسبت به قبل بهتر شده، اما مشکلاتشان آن قدر زیاد است و پیچیده که نیاز به پیگیریهای جدی تری دارد.
اجرای قلع پایان یافته است و هنوز نامههای پیرمرد و خانواده مالک متوفی به گوش میرسد.
یکی از این پلیسها که حوزه فعالیتش در مناطق برخوردار شهر است، میگوید: نگاه برخی از مردم همیشه به ما بد بوده است؛ یا تهدید میشویم یا متهم! باور کنید هرروز زیر فشار روانی هستیم. بسیاری از مالکان میخواهند با پرداخت پول ما را از انجام کارمان منصرف کنند! این موضوع فشار روانی زیادی به ما وارد میکند. در بسیاری از موارد هم برای آنکه به ما ضربه بزنند، به دروغ ما را به گرفتن رشوه متهم میکنند. گرانی بنزین بر کار واحد نظارت هم تأثیر گذاشته است. خودروهایی که روزانه به گشت زنی در خیابان میپردازند، نیاز به سوخت زیادی دارند. یکی از رانندگان این واحد در این باره میگوید: بعد از گرانی بنزین هزینههای زیادی به صاحبان خودروها تحمیل شده است. این قضیه به ویژه درباره خودروهای شخصی بیشتر صدق میکند؛ چون بنزین سهمیه ما برای ۶ روزمان کفاف میدهد و بعد از آن باید از بنزین آزاد استفاده کنیم.
کلی از نخالههای ساختمانی جای ساختمان طبقه سوم را گرفته است. مردم کم کم به خانه هایشان برمی گردند. برخی هنوز بد و بیراه گفتنشان تمام نشده است. برخی هم تنها سری تکان میدهند و میروند و پیرمرد و نوه هایش پای نخالهها مانده اند.
استقرار نماینده حقوقی در مناطق برای پیگیری مشکلات پلیسهای ساختمان
مدیرکل واحد نظارت بر ساخت وسازها و کمیسیونهای شهرداری درباره مشکلات پلیسهای ساختمان میگوید: ساختار چیده شده در شهرداری بر حسب حضور تعدادی ناظر در مناطق تشکیل شده که طبعا انجام تمام امور این واحد با این تعداد نیرو میسر نیست و به همین دلیل بقیه امور برون سپاری شده است.
به گفته مسعود ایاز، تنها در صورت تغییر ساختار، امکان جذب نیروهای فعال در واحد نظارت مناطق به بدنه شهرداری خواهد بود که با توجه به سیاستهای کلان و تأکید بر برون سپاری امور، این امر به زودی محقق نخواهد شد. ایاز با تأکید بر لزوم وجود انگیزه برای کارکنان واحد نظارت وعده اولویت کارکنان قدیمی و با عملکرد مثبت در واحدهای پیمانکاری را برای ورود به ساختار شهرداری داده و از احتمال جذب ۱۵ نفر از این افراد برای ایجاد انگیزه بیشتر خبر میدهد.
ایاز در زمینه اهمیت حفظ امنیت جانی و همراهی واحد حقوقی شهرداری برای حمایت از کارکنان این واحد در برابر حوادث پیش رو نیز میگوید: در سال گذشته هماهنگیهایی با مدیریت حقوقی شهرداری انجام و به همه مناطق ابلاغ شده است که طی آن نماینده حقوقی هر منطقه به پیگیری مشکلات ایجادشده برای تمام کارکنان واحد نظارت حتی کارکنان بخش پیمانکاری در زمان انجام فعالیتها مانند سایر کارکنان موظف
شده اند.
او اضافه میکند که این موضوع به مناطق ابلاغ شده است و در مرحله دیگر نیز به برقراری بیمه تکمیلی بازهم مشابه بقیه کارکنان برای این بخش تأکید شده است.
ایاز ادامه میدهد: موضوع خودروهای فعال در تمام حوزههای پیمانکاری شهرداری در دست بررسی است و هر تصمیمی که اتخاذ شود، برای خودروهای رانندگان حوزه واحد نظارت هم اجرایی خواهد شد؛ ضمن آنکه خودروهای وانت فعال در حوزه نظارت دارای سهمیه بالای بنزین هستند.