مراسم نخستین سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرالله در مشهد برگزار شد + فیلم (۸ مهر ۱۴۰۴) نماینده سابق مقام معظم رهبری در سوریه: جامعه باید با شهدا زندگی کند + فیلم یادواره شهدا فرصتی برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب است مراسم اختتامیه یادواره شهدای گوهرشاد، حرم مطهر رضوی، مکه و منا برای نخستین‌بار در مشهد برگزار شد (۸ مهر ۱۴۰۴) یک شیشه مربای دل‌تنگی زینت‌هایی که بلای جان شده‌اند | درباره کتاب «آرایش و زینت» خادمان زلال رضوان در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تقدیر شدند سردار کارگر: جنگ ۱۲ روزه آموزه‌های زیادی برای ایران و جهان به همراه داشت ساخت مساجدی سازگار با محیط زیست در اندونزی جانبازان بی‌پرونده، ترکش‌های بی‌درصد! ارائه وام مسکن به ایثارگران در روزهای آینده + رقم وام کتاب جامع اشعار عاشورایی برای مداحان اهل بیت(ع) حکم شرعی شستن لباس نجس در ماشین لباس‌شویی چیست؟ مراسم بزرگداشت سالگرد شهادت آیت‌الله هاشمی‌نژاد در مشهد برگزار می‌شود(۱۰ مهرماه ۱۴۰۴) کربلا در آستانه ایام فاطمیه سیاهپوش شد اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد امام حسن عسکری(ع) در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تشکیل ۵ کمیته تخصصی برای برگزاری اجلاس بین‌المللی پیرغلامان حسینی در مشهد تعویض فرش‌های حرم مطهر امام‌حسین(ع) مادر شهیدان «حسینی‌مزینانی» پس از سال‌ها صبوری به ۳ فرزند شهیدش پیوست برگزاری نخستین همایش ملی «حقوق و کرامت انسان در سیره سیاسی ـ اجتماعی حضرت امام‌رضا(ع)» در مشهد
سرخط خبرها

تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۱۹۹۱۷
  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۹
تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)
الهه رضایی - خادم امام رضا (ع) و فعال فرهنگی

به پایان زمان خدمت رسیده بودم، گرمای داغ مردادماه و صحن زیبای آزادی پایین پا صدای فراخواندن لبیک اذان ظهر به گوش می‎رسید، می‌خواستیم با هم کشیکی‌هایی که وسیله برگشت نداشتند به خانه بازگردیم، اما تصمیم گرفتیم حالا که وقت نماز است، به جماعت بخوانیم و بعد برویم.

در صحن زیبا، به نماز ایستادم، اما پس از اقامه نماز هم دلم به رفتن نبود. راستش مدت‌ها از اینکه دوباره زیارت کربلا قسمتم نشده است کلافه بودم. یادم آمد دفعه آخر ۷ سال پیش که رفته بودم کربلا رو به ضریح به آقا امام حسین (ع) گفتم: «تا آدم کاملی نشدم مرا نطلب...»

بغضم ترکید، من که هیچ وقت آدم نمی‌شوم این چه دعای ناقصی بود...

با خودم گفتم حالا اذن دخول کربلا را باید از امام رئوف گرفت، رفتم دفتر پیداشدگان منتظر رفقا، رو به گنبد طلایی و درخشان با دلی پر از نیاز زیارت کربلا در این ماه محرم، دست هایم رو به آسمان بود. به آقا می‌گفتم صحبت از همه مشکلات و دردهایم بماند پیش خودم، اما زیارت جدتان را دوباره قسمتم کنید.

ناگهان مردی عرب با هیبت و لباسی خاص و با بج سینه زیبای یا حسین (ع) درحالی که دست هایم بالا بود و رو به گنبد دعا می‌کردم، بسته‌ای تربت کربلا کف دستم گذاشت و به زبان عربی گفت: «این خاک داخل ضریح امام حسینه، من خادم حرم امام حسینم، می‌رم کربلا براتون دعا می‌کنم و شما هم در محضر امام رضای رئوف ما را دعا کنید.»

خدای من این آقا کیست... اصلا مگر می‌شود زیر سایه آقا امام رضا (ع) کسی دردی به سینه داشته باشد؟ هیچ چیزی جز اشک نمی‌توانست توصیف حال من در آن لحظات باشد. به سمت پارکینگ حرم یک قدم عقب‌تر از رفقای خادم حرکت می‌کردم و با خودم زمزمه:
«بااین همه مشکل کنار می‌آم، امام رضا من یه کربلا می‌خوام...»

تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->