نظر پاپ فرانسیس در مورد سلاح هسته‌ای شهیدی که در تمام مسجد‌های مشهد نماز خواند لزوم تبیین جایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با نگاه به زن و خانواده طراحی‌های محمود فرشچیان رونمایی می‌شود تبیین ۳ عنصر حیاتی برای کار فرهنگی از دیدگاه آیت الله اعرافی آیا هر خرج گران‌قیمتی اسراف است؟ دامنه مشمولان تشرف به حج ۱۴۰۵ گسترده‌تر شد آیا دعا را باید با رعایت تجوید خواند؟ از خدا چه تصوری داریم؟ عدل الهی و معمای رنج! | چگونه به سؤالاتی که درباره عدل خداوند به ذهنمان می‌آید، پاسخ دهیم؟ مسیح بلوچستان که بود؟ افتخارآفرینی سجاد نوری از خراسان رضوی در چهل و هشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم آغاز فصل سوم «زندگی با آیه‌ها» با هدف‌گذاری ۵۰ میلیون مخاطب ۷۰ میلیارد تومان بودجه برای تربیت حافظان قرآن تخصیص یافت آیین‌های حرم مطهر امام‌رضا(ع) | روایت ۴ قرن جاروکشی در آستان رضوی مهلت نقل و انتقال دانشجویان شاهد و ایثارگر وزارت علوم تا ۵ آبان ۱۴۰۴ توضیحات ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر درباره خبر آموزش ۸۰ هزار نیروی امربه‌معروف فراخوان دومین جشنواره فرهنگی هنری «میقات» ویژه زائران حج ۱۴۰۵ منتشر می‌شود حذف مسلمان در هند با پروژه «مسلمان خوب، مسلمان بد» ۷۰۰ دانش آموزی بروجردی به مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس اعزام می‌شوند
سرخط خبرها

تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۱۹۹۱۷
  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۹
تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)
الهه رضایی - خادم امام رضا (ع) و فعال فرهنگی

به پایان زمان خدمت رسیده بودم، گرمای داغ مردادماه و صحن زیبای آزادی پایین پا صدای فراخواندن لبیک اذان ظهر به گوش می‎رسید، می‌خواستیم با هم کشیکی‌هایی که وسیله برگشت نداشتند به خانه بازگردیم، اما تصمیم گرفتیم حالا که وقت نماز است، به جماعت بخوانیم و بعد برویم.

در صحن زیبا، به نماز ایستادم، اما پس از اقامه نماز هم دلم به رفتن نبود. راستش مدت‌ها از اینکه دوباره زیارت کربلا قسمتم نشده است کلافه بودم. یادم آمد دفعه آخر ۷ سال پیش که رفته بودم کربلا رو به ضریح به آقا امام حسین (ع) گفتم: «تا آدم کاملی نشدم مرا نطلب...»

بغضم ترکید، من که هیچ وقت آدم نمی‌شوم این چه دعای ناقصی بود...

با خودم گفتم حالا اذن دخول کربلا را باید از امام رئوف گرفت، رفتم دفتر پیداشدگان منتظر رفقا، رو به گنبد طلایی و درخشان با دلی پر از نیاز زیارت کربلا در این ماه محرم، دست هایم رو به آسمان بود. به آقا می‌گفتم صحبت از همه مشکلات و دردهایم بماند پیش خودم، اما زیارت جدتان را دوباره قسمتم کنید.

ناگهان مردی عرب با هیبت و لباسی خاص و با بج سینه زیبای یا حسین (ع) درحالی که دست هایم بالا بود و رو به گنبد دعا می‌کردم، بسته‌ای تربت کربلا کف دستم گذاشت و به زبان عربی گفت: «این خاک داخل ضریح امام حسینه، من خادم حرم امام حسینم، می‌رم کربلا براتون دعا می‌کنم و شما هم در محضر امام رضای رئوف ما را دعا کنید.»

خدای من این آقا کیست... اصلا مگر می‌شود زیر سایه آقا امام رضا (ع) کسی دردی به سینه داشته باشد؟ هیچ چیزی جز اشک نمی‌توانست توصیف حال من در آن لحظات باشد. به سمت پارکینگ حرم یک قدم عقب‌تر از رفقای خادم حرکت می‌کردم و با خودم زمزمه:
«بااین همه مشکل کنار می‌آم، امام رضا من یه کربلا می‌خوام...»

تربت کربلا، هدیه زائر امام رضا (ع)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->