روایت دردناک کودکی که شاهد پرت شدن مادر و پدرش از آوار‌های جنگ بود نقاشی دیوارنگاره «بیعت» در حرم مطهر رضوی روز عاشورا کامل خواهد شد معرفی نفایس محرمی در کتابخانه و موزه ملی ملک مجلس شبیه‌خوانی «شبیه نور» برگزار می‌شود تاکید حجت الاسلام رفیعی بر تبلور آموزه‌های حسینی در عرصه‌های مختلف کشور جزئیات برگزاری مراسم شام غریبان حسینی ۱۴۰۴ در حرم امام‌رضا(ع) اجتماع بزرگ عاشورائیان در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود (۱۴ و ۱۵ تیر ۱۴۰۴) آمادگی گروه‌های جهادی مشهد و خراسان رضوی با رمز «همدلی حسینی» اهدای ۱۴۳ پرچم متبرک حرم امام‌رضا(ع) به هیئات مذهبی سراسر کشور آیین «مقتل‌خوانی» روز عاشورا در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود + زمان از کربلا تا ایران؛ پرچم سرخ همچنان بالاست پاسخ عبدالرضا هلالی به تهدیدات آمریکا و صهیونیست‌ها علیه رهبر انقلاب + فیلم تصویری از آموزه‌های عاشورایی استقامت در جنگ ۱۲ روزه | ایران امام حسین (ع) تا ابد پیروز است احترام میهمان | آنچه باید در کنار پذیرایی از  زائران امام ‌رضا(ع) به  یاد داشته  باشیم شهری که پرقدمت‌ترین مراسم روضه خانگی را دارد آمادگی ویژه منطقه ثامن مشهد برای میزبانی شایسته از عزاداران حسینی برپایی ۹ موکب در حریم حرم مطهر رضوی در دهه نخست محرم ۱۴۰۴ اجتماع باشکوه نوجوانان عاشورایی در سیزدهمین سوگواره «احلی من العسل» در حرم امام‌رضا(ع) + فیلم آغاز ثبت‌نام عمره تا چند روز آینده نگاهی به آیین زیارت و حج‌گزاری ایرانیان در طومار زیارتی موزه آستان قدس رضوی
سرخط خبرها

نذر مادر شمالی برای زائران امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۲۰۶۲۲
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۹
نذر مادر شمالی برای زائران امام رضا (ع)
جواد طاری بخش - خادم امام رضا (ع) و سردبیر شهرآرانیوز

صبح‌های حرم حس عجیبی دارد. از یک سمت طلوع خورشید را می‌بینی که از بالای گنبد طلایی سرت را نوازش می‌کند و از سمت دیگر راز و نیاز زائرانی را می‌شنوی که با دل شکسته در هر گوشه‌ای نشسته و زل زده اند به خورشید روبه رویشان و با لهجه‌های خاص خودشان با او حرف می‌زنند.

پرواز پرندگان در داخل صحن و سرو صدایشان که گویی آن‌ها هم اول صبحی می‌خواهند سلامی عرض کنند به خورشید مشرقی، حالا فضا را دل نشین‌تر می‌کند.

کمتر از یک ساعت به پایان شیفت خدمتی ام باقی مانده است.

مقابل در ورودی صحن آزادی از سمت پایین خیابان ایستاده ام یک گروه ۱۰ نفره که از لهجه شان مشخص است از شمال آمده اند، دوره ام می‌کنند و به دنبال آدرسی هستند که بعد از زیارت به آنجا بروند.

راهنمایی شان می‌کنم و قبل از اینکه از من دور شوند یک نفرشان می‌گوید: حاجی ما یک ساعت است رسیده ایم، آمده ایم اجازه بگیریم و برویم نذرمان را ادا کنیم. همین را که می‌گوید حساس می‌شوم تا بدانم نذرشان چیست؟

از جیبم چند شکلات متبرک را در می‌آورم و به هرکدامشان می‌دهم تا بتوانم با آن‌ها بیشتر حرف بزنم.

یکی شان که سن بیشتری دارد، می‌گوید: پسرم خوش به حالت که خادم هستی، نمی‌دانی به چه گوهری در حال خدمت هستی! ولی این آقا راه دور و نزدیک برایش فرقی ندارد. فقط کافی است دلت بلرزد و از او کمک بخواهی، دستت را رد نمی‌کند.  می‌پرسم: مادرجان نذرتان چیست؟

می‌گوید: داستان دارد مادرجان، ولی همین قدر بدان که بعد از ۱۰ سال دخترم را شفا داد و او دوباره زنده شد.  (اشاره می‌کند به دختر جوانی که کنارش ایستاده است) قبل از شفای دخترم نذر کرده بودیم که برای زائران آقا کاری کنیم و سالی یکی، دو روز در ماه صفر به مشهد می‌آمدم و می‌رفتم به یکی از ایستگاه‌های بین راهی که پذیرای زائران پیاده آقا بود.

از وقتی دخترم شفا گرفت، قبل از اربعین به مشهد می‌آییم و تا روز شهادت امام رضا (ع) اینجا هستیم و می‌رویم در یکی از ایستگاه‌های بین راهی، نوکری زائران پیاده اش را می‌کنیم. هر سال هم به همراهانم اضافه می‌شود و همه این‌ها هم مرادشان را از آقا گرفته اند.

گرم صحبت‌های آن‌ها بودم که پاسبخش به همراه همکار دیگری از راه رسیدند. «خدا قوت خسته نباشید! شیفت تمام شده و می‌توانید به آسایشگاه بروید.» به همراه آن جمع شمالی رو به گنبد حضرت می‌کنم و سلامی دوباره می‌دهیم و آن‌ها به سمت ضریح می‌روند و من در مسیر آسایشگاه چهره‌های زائرانی را می‌بینم که هر کدامشان در دل قصه‌ای شنیدنی دارند...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->