محمد زمان حسینی | شهرآرانیوز؛ چین با ۷۵ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان کمترین مرز جغرافیایی را با این کشور دارد. بااینحال چین دستکم در دو دهه گذشته یکی از کشورهای صاحب نفوذ در افغانستان بوده و مراودات سیاسی و اقتصادی گسترده با افغانستان داشته است.
در یادداشت تازه مجله «فارن پالیسی» آمریکا بهقلم رافائلو پانتوچی، روابط چین با افغانستان بررسی شده است. در این یادداشت به پیشینه روابط چین با طالبان در دوره دوم قدرتگیری طالبان پرداخته شده و دلایل علاقهمندی اقتصاد دوم جهان برای ارتباط با یک گروه ستیزهجو بررسی شده است.
باتوجهبه حضور آمریکا پس از سال ۲۰۰۱ در افغانستان، این کشور مایل است در عرصههای مختلف صحنه افغانستان حاضر شود. در همین حال، این کشور با طالبان که بعد از ۲۰۰۱ قدرت مخالف آمریکا و جمهوریت بود نیز همچنان ارتباطاتی داشته است که نقطه عطف این ارتباط را میتوان میزبانی از گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان دانست.
همچنین در سال ۲۰۱۲ بازدید ژو یونگ کانگ، عضو دفتر سیاسی و امنیتی حزب کمونیست، از کابل بود. در فوریه همان سال نیز پکن میزبان اولین گفتوگوی سهجانبه افغانستان، چین و پاکستان بود. همینطور در می ۲۰۱۲ وزارت خارجه چین میزبان پانزده دیپلمات افغانستانی برای آموزششان بود.
در ژوئن ۲۰۱۲ نیز زمانی که چین میزبان نشست کشورهای عضو پیمان شانگهای بود، رئیسجمهور وقت چین، هوجین تائو، با حامد کرزی، رئیسجمهور وقت افغانستان، توافقنامه دوجانبه مشارکت راهبردی امضا کرد که پیرو امضای این سند، رئیس وقت کمیسیون نظامی مرکزی چین به افغانستان سفر و با وزیر دفاع این کشور دیدار کرد. رویکردی که بعدها با باقیماندن آمریکا در افغانستان پس از ۲۰۱۴ تغییر کرد و تقریبا به سردی گرایید، چراکه تا قبل از آن چین انتظار داشت آمریکا بعد از ۲۰۱۴ از افغانستان خارج شود.
مسئله اویغورها و مسلمانان استان سینکیانگ چین که هممرز با افغانستان هستند، از مسائل مهم امنیتی در این کشور است.
در سال ۲۰۱۴ آشوب در این منطقه تشدید شده بود که به حمله میدان تیان آنمن و ایستگاه قطار ارومچی ختم شد. در همین زمان رئیسجمهور چین، شی جینگ پینگ، این حوادث را با افغانستان مرتبط دانست و راهبردی تازه از سوی این کشور روی دست گرفته شد.
بر این اساس، چین علاوه بر تقویت رابطه با دولت افغانستان همزمان تماسهایش را با طالبان تقویت کرد تا بتواند نقشی فعالتر ایفا کند. زمانی که اشرف غنی در سال ۲۰۱۴ رئیسجمهور افغانستان شد، پکن را بهعنوان مقصد اولین سفر خارجی خود انتخاب کرد.
از سال ۲۰۱۵ چین نقش بیشتری در مذاکرات صلح دولت با طالبان داشت، بهنحویکه در می ۲۰۱۵ هیئت عالیرتبه طالبان با چهرههای شورایعالی صلح در ارومچی ملاقات کردند. در ادامه آن نشست دیگری در پاکستان برگزار شد که بازهم چین نقشی برجسته در برگزاری آن داشت.
تا زمان مرگ ملا محمد عمر، رهبر وقت طالبان، در سال ۲۰۱۵ چین اهدافش را در افغانستان و سیاست آن را با تسهیلگری در برپایی مذاکرات بین دولت و طالبان تعقیب میکرد.
اما با افزایش تنش میان کابل و اسلامآباد و مشخصنبودن جانشین ملاعمر در طالبان، چین اندکی از این مسیر دور شد و کوشش کرد نظارهگر مسائل باشد. درعینحال، مقامات چین روابطشان با طالبان را حفظ کرده بودند.
روابط چین و افغانستان در چند سال بعد نسبتا قوی باقی ماند، اما در روزهای پایانی دولت اشرف غنی، آشفتگی فزایندهای بین دو کشور بهوجود آمد. نخستین مسئله تصمیم آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ برای حذف جنبش اسلامی ترکستان شرقی از فهرست سازمانهای تروریستی بود. این تصمیمی بود که کابل با آن موافق نبود و باعث اصطکاک و تنش با چین شد.
سپس در دسامبر ۲۰۲۰ یک رسوایی جاسوسی رخ داد که بهادعای دستگاه امنیت ملی افغانستان مربوط به شبکهای متشکل از ۱۰ تبعه چینی بود. دولتهای افغانستان و چین تلاش کردند این خبر را از رسانهها دور نگه دارند و برای بازگرداندن جاسوسان با یک جت شخصی وارد عمل شوند. آنها همچنین همهچیز را تکذیب کردند، اگرچه این داستان با جزئیات قابل توجهی در رسانههای هندی افشا شد.
دولت افغانستان درباره نحوه برخورد با این رسوایی بسیار مراقب و محتاط بود، زیرا میدانست که به حفظ روابط کاری با پکن نیاز دارد. بعدها فاش شد که روابط ضدتروریسم آنها نیز تحتتأثیر تنش قرار گرفته است و کابل ظاهرا بازگرداندن منظم ستیزهجویان اویغور را که در میدان جنگ دستگیر کرده بود، متوقف کرده است. این موضوع زمانی علنی شد که در پی سقوط کابل بهدست طالبان، اخباری منتشر شد که حدود سی نفر از اویغورهایی که در بازداشت به سر میبردند، آزاد شدند.
از زمان بهقدرترسیدن طالبان در آگوست ۲۰۲۱ چین از کشورهای خوشنام در افغانستان است. در روزهای ابتدایی حضور طالبان در کابل، درحالیکه بسیاری از کشورها سفارتخانههای خود را تخلیه میکردند، دیپلماتهای چینی در کابل باقی ماندند.
علاوه بر آن، تعدادی از تاجران چینی نیز ماندند و با بازرگانان افغان و حکومت طالبان تعامل اقتصادی داشتند. شرکتهای چینی نیز گفتگو درباره ازسرگیری پروژههایشان را شروع کردند. بهطور کلی میشود گفت که چین بعد از حضور طالبان در ارگ، در همه ابعاد روابطش را با این گروه حفظ کرده است، اما مانند سایر کشورها طالبان را به رسمیت نشناخته است.
چین کشوری بوده است که گاه در سایه و گاه در میدان سیاست افغانستان مستقیم حضور داشته است. بااینحال، در بیست سال گذشته این کشور تعاملات خود را با افغانستان به حضور آمریکا مینگریسته است، اما از زمان شروع گفتگوهای صلح بین دولت افغانستان و تقویت نیروی نظامی طالبان و قدرتگیری آنها، این کشور سعی کرده است ارتباطی گسترده با طالبان برقرار کند.
چین افغانستان را بخشی از پروژه «یک کمربند، یک جاده، یک راه» میداند، اما در کنار این موضوع نگرانیهای جدی از ناحیه سینکیانگ و اسلامگراهای افراطی دارد که تحت حمایت طالبان هستند و در صفوف طالبان با جمهوریت جنگیدهاند.
علاوه بر آن، آسیب دیگری که متوجه نگاه چین به افغانستان است، مسئله رابطه نزدیکش با پاکستان است و هرازگاهی مسائل افغانستان را از نگاه پاکستان مینگرد، چون در این بازه که طالبان با پاکستان چالشهای جدی دارد، امکان دارد این نوع نگاه بر رابطهاش با افغانستان و طالبان تأثیر بگذارد.