تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟ سرمایه ادبی ایران | درباره سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و محقق به بهانه زادروزش فصل ایران باستان سریال «سلمان فارسی» کلید خورد لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در فیلم جدید اسکورسیزی هم‌بازی می‌شوند نقدی به رئالیتی شو «اسکار» مهران مدیری آیا عکس جدید احسان علیخانی در فضای مجازی، واقعی است؟ + عکس برنامه‌های بزرگداشت سعدی اعلام شد | گردهمایی سعدی‌پژوهان در شیراز انتقاد کمدین کهنه کار به نسل کشی رژیم صهیونیستی نخل طلای افتخاری کن به استودیو جیبلی ژاپن اعطا می‌شود فیلم‌های سینمایی آخر هقته تلویزیون (۳۰ و ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان رضا رشیدپور: دیگر نمی‌خواهم مجری برنامه سرگرم‌کننده تلویزیونی باشم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنج‌شنبه ۳۰ فروردین۱۴۰۳
سرخط خبرها

آیا خواندن کتاب‌های انگیزشی زندگی‌ شما را از این‌رو به آن‌رو می‌کند؟

  • کد خبر: ۱۲۳۲۴۶
  • ۰۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۲
آیا خواندن کتاب‌های انگیزشی زندگی‌ شما را از این‌رو به آن‌رو می‌کند؟
محبوب شدن کتاب‌هایی با محتوای انگیزشی، خودیاری، موفقیت و ... و اینکه آیا مردم باید به آن‌ها استناد کنند یا نه، همیشه محل بحث بود هم میان مخاطبانی که در جست‌وجوی این مفاهیم هستند و هم میان نویسندگان این حوزه و افرادی که درباره آن تحقیق و مطالعه می‌کنند.

محبوبه عظیم‌زاده | شهرآرانیوز؛ گفتند پای یک راز در میان است. یک راز خیلی خیلی بزرگ. رازی که درک کردن و هم‌سو شدن با آن، می‌تواند همه‌چیز را زیرورو کند و معجزه‌وار آنچه را که در طلبش هستیم دو دستی تقدیممان کند. عده‌ای نشستند روبه‌روی‌مان و از این گفتند که ما این راز را کشف کرده‌ایم و حالا هم اراده و تصمیم‌مان بر این شده تا آن را با سراسر ساکنان کره زمین به اشتراک بگذاریم. اما چه رازی؟ اینکه هرجایی و در هر موقعیت و شرایطی هستیم، فقط کافی است بگوییم چه می‌خواهیم. گفتن هم نه حتی، فقط به چیزی که می‌خواهیم فکر کنیم و تمام.

اصلا هم مهم نیست آرزو و رؤیایی که دنبالش هستیم چقدر بزرگ است و دور از ذهن. ما فقط باید با تمام وجود کلی انرژی و اشعه خوب به کائنات و به دنیای پیرامون ساطع کنیم و چاکراه‌ها را باز کنیم و در مقابل، کائنات هم آنچه می‌خواهیم را برای‌مان خیلی آرام و بی‌سروصدا به ارمغان می‌آورد. مفصلِ این صحبت‌ها را، سال‌ها پیش خیلی‌های‌مان در کتاب «راز» خواندیم و در یک مستند دوبله شده هم با همین عنوان تماشا کردیم.

رازی که نام دیگرش قانون جذب بود و در یک بازه زمانی با شدت و حدت زیادی نقل بسیاری از محافل عمومی و خصوصی بود. چیزی که به نظر می‌رسد در روزگار ما، سرآغاز جدی بحث‌های انگیزشی و مبتنی بر موفقیت شد و همه کتاب‌ها و سخنرانی‌های بعد از آن. «راز» بعد از این استقبال جهانی به ۴۴ زبان ترجمه شد و بیش از ۲۱ میلیون نسخه در جهان فروخت. حالا از آن روز‌ها بسیار گذشته و آمار‌ها هم می‌گوید استقبال از کتاب‌های انگیزشی رفته‌رفته بیشتر می‌شود. اما واقعا چرا؟ چرا خیلی‌ها گمان می‌کنند با خواندن چند جمله از این کتاب‌ها زندگی‌شان تکان شدید می‌خورد و می‌توانند به قوّت بیشتری، دست‌کم در ذهنشان، زندگی کنند؟ آیا چنین چیزی اصلا با این کتاب‌ها ممکن است؟

دوقطبی موافقان و مخالفان کتاب‌های انگیزشی

محبوب شدن کتاب‌هایی با محتوای انگیزشی، خودیاری، موفقیت و ... و اینکه آیا مردم باید به آن‌ها استناد کنند یا نه، همیشه محل بحث بود هم میان مخاطبانی که در جست‌وجوی این مفاهیم هستند و هم میان نویسندگان این حوزه و افرادی که درباره آن تحقیق و مطالعه می‌کنند.

عده‌ای می‌گویند این کتاب‌ها می‌توانند سرلوحه و سرمشق خوبی برای زندگی باشند و توجه به آن‌ها، ما را هم در مسیر موفقیت قرار می‌دهد. در مقابل برخی هم معتقدند، این صحبت‌ها فقط شمایل بزک شده یک زندگی آرمانی است فارغ از واقعیت‌های موجود و هدفش هم سرکیسه کردن مردم است و منتظر نگه‌داشتن آن‌ها در مسیر رسیدن به اهدافشان که حالا شاید در این میان به صورت تصادفی چندتایی هم محقق شد! به هر حال، دیدگاه‌های متضاد بسیاری وجود دارد. پایگاه ترجمان علوم‌انسانی، تا کنون مقالات متعددی را در این باره منتشر کرده است.

در یکی از آن‌ها، رامی گابریل، دانشیار روان‌شناسی و نویسندۀ کتاب ذهن عاطفی، مقاله‌ای نوشته با عنوان «آیا کتاب‌های خودیاری فایده‌ای هم دارند؟» و در بخشی از آن می‌گوید: کتاب‌های خودیاری امروزی رنگی از خرافاتِ روزگار قدیم را دارند، کتاب‌هایی پر از توصیه‌هایی که تنها در تجربۀ شخصی نویسنده ریشه دارند و هیچ تحقیق روشمند علمی آن‌ها را تأیید نکرده است. در مقابل، الیزابت سوبودا، نویسنده و خبرنگار، در مقاله‌ای با عنوان «آیا هیچ کتابی می‌تواند ما را از تاریکی‌های درونمان نجات دهد؟» سعی می‌کند بین تأثیر آثار مبتنی بر پژوهش‌های علمی و دستۀ دیگری از کتاب‌های خودیاری که بر ادعا‌های غیرعلمی و بی‌پایه و اساس مبتنی هستند تفاوت قائل شود.

به نظر سوبودا، «کتاب‌درمانی» با کتاب‌های خودیاری، اگر در چارچوب علمی و معقول باقی بماند، می‌تواند مشکلات شخصی و اجتماعی ما را تا حدودی برطرف کند و حتی در درمان بیماری‌هایی نظیر افسردگی و اضطراب اجتماعی، به‌ویژه در مراحل اولیۀ درمان، مؤثر باشد. مارک منسن نیز یکی از نویسنده‌ها و چهره‌های شاخص حوزه کتاب‌های خودیاری که «هنر ظریف بی‌خیالی» اش در کشور ما با استقبال زیادی روبه‌رو شده، معتقد است صنعت خودیاری مبتنی بر نیاز‌های بازار است نه پژوهش و تحقیق.

اعداد و ارقام چه می‌گوید؟

ویترین بسیاری از کتاب‌فروشی‌ها، کتاب‌های ردیف شده دست‌فروش‌ها در حاشیه خیابان و ایستگاه مترو، بستر‌های ارائه و فروش کتاب‌های صوتی و ... که مملو از کتاب‌هایی با موضوع موفقیت است، حکایت از گرایش زیاد مردم در سال‌های اخیر به چنین موضوع‌هایی دارد، اما آمار چه می‌گوید؟ مجله تحلیلی دقیقه، فروردین ۱۴۰۰ آماری منتشر کرد مبتنی بر داده‌های خانه کتاب و ادبیات ایران. طبق این آمار، سهم کتاب‌های موفقیت از کل عنوان‌های منتشر شده در کشور در سه دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته و از حدود ۰٫۱% در اواخر دهه۶۰ و اوایل دهه ۷۰، با افزایش ۸ برابری به حدود ۰٫۸% درصد در اواخر دهه ۹۰ رسیده است.

علاوه بر این میزان استقبال مخاطبان از موضوع‌های مختلف موفقیت هم در این مدت تغییر کرده است. به عنوان مثال سهم تیراژ کتاب‌هایی با موضوع‌های روابط انسانی در دهه‌های ۷۰، ۸۰ و ۹۰ پیوسته بیشتر شده است. موضوع‌های مرتبط با موفقیت تحصیلی نیز در ده‌های ۷۰ و ۸۰ به شدت با استقبال مواجه شده، اما در دهه ۹۰ کاهش چشمگیری داشته است. نکته مهم اینکه این تحولات با تغییرات هرم سنی کشور و آمار بیکاری تحصیل‌کرده‌ها رابطه دارد، یعنی بیشتر جمعیت جوان کشور که در دهه‌های۷۰ و ۸۰ دغدغه موفقیت تحصیلی داشته‌اند در دهه ۹۰ وارد بازار کار شده‌اند و به موفقیت شغل و کسب‌وکار بیشتر توجه می‌کنند.

همیشه پای پخته‌خوار‌ها در میان است

بحث مافیای کتاب و انتشاراتی‌های پخته‌خوار در روز‌های پیش مطرح شد، اما هنوز هم داغ است. داستانی که گریبان کتاب‌های حوزه موفقیت را هم بدجوری گرفته است. ترجمه اصلی و اولیه تعداد زیادی از کتاب‌هایی که در دسته روان‌شناسی و خودشناسی قرار می‌گیرد نظیر جادوی فکر بزرگ، تئوری انتخاب، کیمیاگر، نیمه تاریک وجود، بیندیشید و ثروتمند شوید و... بار‌ها و بار‌ها فقط با دستکاری‌های کوچک به نام انتشاراتی‌ها و نویسنده‌های جعلی به بازار عرضه شده است.

نکته جالب اینکه این عنوان‌های ترجمه‌شدۀ حوزه موفقیت، در مجموع محبوبیت بیشتری نسبت به موارد تألیفی دارد. در سه چهار دهه اخیر، حدود ۶۳% از کتاب‌های موفقیت که تجدید چاپ شده، ترجمه بوده است. لیلا صبوحی، نویسنده، در این باره می‌گوید: «مافیای نشر هر زمان احساس می‌کند می‌شود بیشتر فروخت و بیشتر سود به جیب زد، آستین‌هایش را بالا می‌زند و بازار را قبضه می‌کند. روان و سلامت آدم‌ها هم برایش اهمیتی ندارد. درباره کتاب‌های درسی و آموزشی این موضوع را می‌توانیم به خوبی ببینیم.

آن‌ها به قیمت تباه کردن و نابودی سلامت روانی آدم‌ها دارند جیبشان را پر می‌کنند.» احمد به‌پژوه، روان‌شناس نیز در گفت‌وگویی که چندی پیش با ایلنا داشت از این گفته بود که: «به بسیاری از این ترجمه‌ها، باید با شک و تردید نگاه کرد، هم به لحاظ علمی و مستند بودن و هم به لحاظ صحت ترجمه. همین‌قدر که برخی مؤسسه‌ها و سازمان‌ها با فراغ بال و آسودگی خاطر، چنین کار‌های بی‌ارزشی را منتشر می‌کنند و از قضا کسی هم با آن‌ها کاری ندارد، باید گفت که حتما موضوعی پشت پرده وجود دارد.»

وقتی می‌خواهیم ره صدساله را یک‌شبه طی کنیم.

اما چرا؟ علت گرایش زیاد مردم به خواندن این کتاب‌ها چیست؟ چرا بسیاری به جای مطالعه کتاب‌های تاریخی یا رمان یا مستند ترجیح می‌دهند به سراغ این کتاب‌ها بروند؟ علل جامعه‌شناختی چه می‌گوید؟ دکتر امیری گنجه، جامعه‌شناس، معتقد است یکی از علت‌های استقبال مردم از این دست کتاب‌ها، این است که خیلی‌ها دوست دارند ره صدساله را یک‌شبه طی کنند، حالا یا برای کسب ثروت یا موفقیت‌هایی در عرصه خانوادگی یا اجتماعی: «این کتاب‌ها یک نیروی مثبت را به مردم القا می‌کنند و در اثر همین القا، یک الگوی فکری و ذهنی در وجود آن‌ها شکل می‌گیرد که فرد مدام در فکر این است که به جایی برسد. غافل از اینکه پیشرفت و ترقی و رسیدن به هر مقام و منزلتی یک شبه اتفاق نمی‌افتد.» صبوحی نیز معتقد است بخشی دیگر از علت این ماجرا را شاید باید در سستی نسل کنونی جست‌وجو کرد. اینکه جوان‌های این دوره و زمانه مثل پدرانشان، عزم قوی و اراده‌ای استوار برای رسیدن به خواسته‌های‌شان ندارند و همیشه دنبال راه‌های میان‌بر و آسان هستند.

سرخوردگی اجتماعی در کمین است

امیری گنجه با ذکر این نکته که چنین موضوع‌هایی فقط مختص به دوره و زمانه کنونی نیست و پیش از این هم با شکل و شمایلی دیگر وجود داشته است، می‌گوید: «این یک نوع استثمار است. جامعه‌ای که رها شده باشد و بستر مناسبی برای اتکای فکری و اندیشه نداشته باشد، معمولا بیشتر به سمت بحث‌های انگیزشی گرایش پیدا می‌کند.»، اما آیا نتیجه هم‌سو شدن با این تفکرات موفقیت صددرصدی و تضمینی است؟ بدیهی است که خیر. آیا عواقب دارد؟ بدیهی است که بله.

اصلا آیا باید اصل این داستان را یک نکته مثبت تلقی کرد یا خیر؟ امیری گنجه معتقد است: «این شور ذهنی و اجتماعی که به انسان‌ها انگیزه پیشرفت کردن می‌دهد به خودی خود مقبول است، اما حالت ایده‌آل این است که ذهن اراده را تحریک کند و اراده به سمت تعالی برود، یعنی بتوانیم برای مؤلفه‌های ذهنی‌مان عینیت پیدا کنیم. در غیر این صورت، یک نوع ناکامی و سرخوردگی اجتماعی ایجاد می‌شود.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->