تسهیلات ویژه فراجا به شهروندان به مناسبت هفته نیروی انتظامی سقف‌بگیران بازنشستگان تأمین اجتماعی بین ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان مستمری دریافت می‌کنند ۳ کشته و ۷ مصدوم در تصادف مرگبار خودرو حامل اتباع غیرمجاز در مرز تایباد (۱۴ مهرماه ۱۴۰۴) آیا جرم‌گیری باعث فاصله بین دندان‌ها می‌شود؟ جزئیات دستورالعمل سفارش‌های آنلاین دارو اعلام شد توصیه‌هایی به زنان بالای ۵۰ سال برای حفظ تناسب و تعادل هشدار وزارت بهداشت: تتو و پرسینگ مسیر تازه انتقال HIV و هپاتیت نگاه طب ایرانی به سالمندی و تدابیری برای زندگی آرام، سبک و سالم برگزاری دادگاه جنجالی «موبایل موسوی»، با ۱۲۷ شاکی | شکات خواستار اشد مجازات (۱۳ مهر ۱۴۰۴) مرحله چهارم وام قرض‌الحسنه بازنشستگان تأمین اجتماعی واریز شد (۱۳ مهر ۱۴۰۴) خبر خوب برای سالمندان محله قاسم‌آباد مشهد | اجرای آزمایشی طرح ملی «سلام» در مشهد از هفته آینده ۶۵ درصد مخازن سد‌های کشور خالی است (۱۳ مهر ۱۴۰۴) کشف لاشه ۵۴ فک خزری از ابتدای سال تاکنون (۱۳ مهر ۱۴۰۴) صبحانه چه نانی بخوریم؟ | این افراد برای صبحانه عسل و سیاهدانه نخورند هشدار درباره پاییز سخت آبی در مشهد | قرارگاه پایش آب برای مقابله با بحران کم‌آبی فعال شد برگزارکنندگان قهوه‌پارتی کیش دستگیر شدند + جزئیات (۱۳ مهر ۱۴۰۴) ۱۰۰ فقره کلاهبرداری توسط ۲ فروشنده سیار در مشهد شروع بارورسازی ابر‌ها از شمال غرب ایران مشق طولانی ممنوع | تکالیف در خانه باید مهارت‌محور باشد شینا انصاری: موضوعات محیط زیستی نباید تحت تأثیر تحریم‌ها قرار گیرد هزینه کاروان عمره دانشگاهیان اعلام شد + جزئیات نحوه اعزام رئیس سازمان نوسازی مدارس: هنوز از استاندارد‌های عدالت اجتماعی فاصله داریم | ساخت ۱۲ هزار کلاس درس برای سال تحصیلی جاری تقویت مهارت خوش‌نویسی در مدارس با تدوین محتواهای جدید دستگیری ادمین بزرگ‌ترین کانال تلگرامی رمزارز‌های جعلی (۱۳ مهر ۱۴۰۴) وضعیت ریاست دانشگاه آزاد فردا (۱۴ مهر ۱۴۰۴) تعیین تکلیف می‌شود هشدار! وجود یک بیماری خطرناک در برخی مناطق کشور | جزئیات برنامه وزارت بهداشت برای ریشه‌کنی آن نقش مؤثر فلفل سبز در سلامت قلب و عروق گزارشی از چالش‌های سرویس مدارس با گذشت ۱۲ روز از آغاز سال تحصیلی | مِهر در گرو سرویس! تکذیب استفاده از هورمون برای پرورش مرغ در خراسان رضوی + فیلم
سرخط خبرها

لطفا نمک به زخم مردم نپاشید

  • کد خبر: ۱۲۳۷۶۲
  • ۱۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۴
لطفا نمک به زخم مردم نپاشید
شیما سیدی - روزنامه نگار

دست برقضا، درست در روزی که تقویم به نام داروساز مهر خورده بود و دوستان داروسازمان در استوری‌های اینستاگرامشان به محبت‌های دیگران با گل و قلب پاسخ می‌دادند، من در جست وجوی یک داروی نایاب از این داروخانه به آن داروخانه می‌رفتم.

در طول نیم ساعت به حدود شش داروخانه سر زدم و وارد هر داروخانه که شدم یک صحنه پیش چشمم تکرار شد. در داروخانه اول پیرمردی با لباسی ژولیده برای کم کردن از تعداد دارو‌ها و پایین آمدن قیمت، مشغول چانه زنی با دکتر بود. بار غم انگیز این صحنه آن قدر بالا بود که مرا تحت تأثیر قرار داد و وادارم کرد برای پرداخت هزینه پیشقدم شوم.

اما با شنیدن جواب دکتر درجا میخکوب شدم و قدرت نشان دادن واکنش از من گرفته شد. پیرمرد که معلوم بود دارد در ذهنش هزینه‌های زندگی تا پایان ماه را بالا و پایین می‌کند، یکی یکی دارو‌ها را از پلاستیک روی پیشخوان بیرون می‌کشید و از دکتر می‌پرسید این چند؟ بعد اگر رقمش از حد قابل قبول در ذهنش بیشتر بود می‌گفت «این رو نمی‌خوام پول اینو کم کن»، اما برای دکتر انگار این صحنه بیشتر به یک فیلم کمدی می‌ماند، در کمال تعجب می‌خندید و می‌گفت «مگر بقالی است پدر جان؟ نمی‌شه یکی شو بخوای یکی شو نخوای!» بعدتر که انگار دیگر حوصله اش سررفته باشد و به کلاس کارش لطمه خورده باشد با عصبانیت گفت: «اصلا اگر پول نداشتی دکتر نمی‌رفتی!» در نهایت پیرمرد که شرمنده شده بود اول چند قدم به سمت در خروجی رفت و باز برگشت و گفت: «بیخیال همه شو بده!» و این همه اش چقدر بود؟ صد هزار تومان! پیرمرد که کارت عابربانکش را داد، دکتر باز بامزه بازی اش گل کرد و گفت: «دیدی تو هم مثل من پول داری، اما دلت نمیاد خرج کنی!»

تا به حال شده از تعجب چنان خشکتان بزند که هیچ کاری نتوانید بکنید؟ با خودم می‌گفتم چطور ممکن است فردی از تماشای این صحنه ناراحت نشود و حتی بخندد؟! دست کم اگر نمی‌توانید دردی دوا کنید، نمک به زخم مردم نپاشید! آن قدر در ذهنم درگیر واکاوی این صحنه شدم که من هم نتوانستم کمکی به پیرمرد کنم! نتوانستم بگویم من حساب می‌کنم و از این بابت حسابی از خودم دل گیر بودم. وارد داروخانه بعدی که شدم دوباره بیمار و دکتر داروسازی در حال تکرار صحنه چانه زنی بر سر قیمت بودند.

این بار دیگر مکث نکردم جلو رفتم و گفتم هزینه دارو‌ها چقدر می‌شود؟ هم زمان کارتم را هم بیرون کشیدم. اما به محض شنیدن رقم مغزم چنان سوتی کشید که قوانین فیزیک را هم جا به جا کرد و مثل یک قطار بی دنده عقب، به سمت در خروجی عقب عقب رفتم! مغز من بر اساس رقم بیمار قبلی آماده پرداخت هزینه‌ای تا حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بود و توانایی هضم رقم ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را نداشت. به همین دلیل ترجیح داد به پاهایم فرمان دهد تا می‌تواند به سمت عقب پیش رود و هر چه سریع‌تر در افق محو شود.

بعدتر مغزم رفتار دکتر داروساز را این طور تحلیل کرد؛ فراوانی تماشای چانه زنی بیماران بر سر قیمت باعث شده فروشندگان دارو حساسیتشان را به قسمت غم بار این موضوع از دست بدهند و برایشان یک صحنه تکراری شود.

آن‌ها می‌دانند هر روز آن قدر مراجعه کننده از قشر ضعیف جامعه دارند که اگر بخواهند هم نمی‌توانند به همه آن‌ها کمک کنند، بنابراین سعی می‌کنند اصلا به ماجرا ورود نکنند. با این همه، همچنان بخش دوم سؤالم بی جواب مانده است؛ «اگر نمی‌توانید دردی دوا کنید، لااقل نمک به زخم مردم نپاشید.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->