یکی از احادیث امام رضا (ع) که هیچ وقت از یادم نمیرود و انگار در مغزم سنجاق شده این است که ایشان فرموده اند: نیکی با مردم نیمی از خردمندی است. پارسال این روزها من کرونا داشتم و دورکاری میکردم. عجب روزهای سیاهی بود، حالا که به آن روزها فکر میکنم، با خودم میگویم چقدر خوب شد که آن روزهای تار گذشت.
چند روزی میشد که خبر بد شدن حال همکار روان شاد «المیرا منشادی» را شنیده بودم و دورادور پیگیر احوالاتش بودم. هنوز وقتی یاد حال زار خودم و اطرافیانم در لحظه تحویل سال ۱۳۹۹ میافتم، میترسم. کرونا زندگی همه انسانهای کره زمین را مختل کرده بود. ویروسی که آن روزها نمیدانستیم باید چگونه رفتار کنیم تا بتوانیم از ابتلایش دور باشیم. اما ظاهرا این ویروس کارش را خوب بلد بود.
بعد از ۱۰ روز از خانه زدم بیرون که بروم تست بدهم تا اگر این ویروس خیرندیده من را رها کرده، بروم سرکار. جواب تست مثبت بود و این یعنی ادامه قرنطینه. دلم برای خیابان، مردم و جریان زندگی تنگ شده بود. نشستم روی نیمکت ایستگاه اتوبوس، همین که اینترنت گوشی را وصل کردم، خبر درگذشت خانم منشادی را دیدم. آدم وقتی با چنین اتفاقات و واقعیتهای زندگی روبه رو میشود تازه میفهمد چقدر ناتوان است. دعا تنها کاری بود که در روزهای جنگیدن او با کرونا ما بچههای شهرآرا میتوانستیم انجام دهیم.
اما شاید مرگ برای او شفا بوده و دل مادرش تحمل دوری از دخترش را نداشته است. خانم منشادی آدم خوشرو و مهربانی بود. این حدیث امام رضا (ع) برای شخصیت و منش او به درستی صدق میکند. تا امروز که یک سال از نبودنش میگذرد، همیشه اگر با بچههای تحریریه نامی از او رفته به نیکی و مهربانی اش بوده است. من کسی را ندیدم که از او چیزی جز مهربانی و نیکی به خاطر داشته باشد. خدایش بیامرزاد.