دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: تقویت فرهنگ عمومی راهی برای افزایش هم‌بستگی اجتماعی است فرهنگ عمومی، زیربنای سلامت جامعه است درگذشت «کوئینسی جونز» تهیه‌کننده آثار مایکل جکسون در ۹۱ سالگی تسهیلات تبصره ۱۸ وزارت فرهنگ به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ اکران سیار «آسمان غرب» میلیاردی شد «سعیداسلام‌زاده» مدیر روابط عمومی معاونت هنری شد دلیل تعطیلی برنامه «شیوه» شبکه چهار چه بود؟ نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری نگاهی به ذات سیال «فرهنگ عمومی» و آیین‌نامه‌های بدون ضمانت اجرایی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ «دزدان دریایی کارائیب» جدید بدون حضور جانی دپ پیام رئیس انجمن بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منتشر شد انتشار نسخه مجازی آلبوم عاشقانه «نوازشگر» چرا «سفره ایرانی» کیانوش عیاری پس از ۲۰ سال هنوز اکران نشده است؟ حکایت آبی که صدراعظم نخورد درباره عکاسی تئاتر که پس از ۷ سال به جشنواره رضوان اضافه شد معرفی چند کتاب برای علاقه ­مندان به یادگیری وزن شعر | آراستن طبع موزون
سرخط خبرها

روایتی درباره طغرل افشار، اولین منتقد فیلم در ایران | اوراق رنگین

  • کد خبر: ۱۲۵۲۴۸
  • ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۲
روایتی درباره طغرل افشار، اولین منتقد فیلم در ایران | اوراق رنگین
سینمای دهه سی ایران به جوان‌مرگی چون طغرل افشار بسیار مدیون است. اگر کسی بخواهد سر از ریشه‌های نازک و شکننده و کم‌پهنای سینما در روز‌هایی آغازین دست‌وپازدنش برای ساخت فیلم سردربیاورد باید کتاب افشار بخواند که یکی از مهم‌ترین کتاب‌های سینمایی وطنی است.

حسام‌الدین نجفی | شهرآرانیوز - کتاب «در رنگین‌کمان سینما» مجموعه نقد‌های صریح افشار است. اهمیت طغرل این‌جاست که در آن برهوت بی‌منتقدی و تعارف و ابتذال او چه دیده و چرا تقریباً به تمام فیلم‌های آن دهه حمله کرده و آن‌ها را سرتاسر بی‌مایه دانسته است. او در مقدمه همین کتابش می‌نویسد: «همیشه در فکر آن بودم که به وسائل مختلف که جنبه عملی آن بیشتر و مؤثرتر باشد اقدام به معرفی و بیان صحیحی از این هنر بزرگ بنمایم تا شاید بدین‌وسیله افکار اجتماع درباره سینما آنطورکه لازم است روشن شده و دوستداران این شهر میدان بیشتری برای توسعه فکر و ذوق هنری خود پیدا کرده و مباحث و مطالب انتقادی هنری جایگزین مطالب مبتذل و پوچ سینمائی جراید گردد.»

کم بوده‌اند منتقدانی که در آن برهه بر سینمای ایران متمرکز شده‌اند و فیلم‌ها را در رسانه‌هایشان نقد کرده‌اند. آن روز‌ها منتقدان فرنگ‌رفته، سینمای ایران را داخل آدم حساب نمی‌کردند و ترجیح می‌دادند فقط درباره‌ فیلم‌های خارجی چیزی بنویسند. اما افشار که به‌صورت غریزی سینما را آموخته بود، بیشتر از هرچیز فیلم ایرانی می‌دید، هرچند هیچ‌کدام راضی‌اش نمی‌کرد و همچون دکتر هوشنگ کاوسی علیه این و آن سینما بود. او در نقدی به تاریخ فروردین ۱۳۳۳ در مجله «رنگین کمان سینما» با عنوان «سینما در ایران» می‌نویسد:

«.. تاکنون که بیش از سی فیلم فارسی برروی پرده آمده است، ما جز موضوعات یکنواخت و بدون هدف، صحنه‌های مکرر و خسته‌کننده، بازی بی‌حالت هنرپیشگان و حرکات تئاترال آکتر‌های تئاتر، صحنه‌های متشابه کاباره دو زندان و بالاخره رقص و آواز ایرانی که حتی در فیلم‌های دراماتیک نیز وجود پیدا کرده‌اند، چیز دیگری ندیده‌ایم...»

و البته تا زمان حیات کوتاهش هم چیز تازه‌ای نمی‌بیند. البته دوستان و رفقای مشهورش هم تا آخر عمرشان چه قبل از انقلاب و بعدش کم از این فیلم‌ها ندیدند. یکی‌اش دکتر هوشنگ کاووسی بود که خود برای اولین‌بار اصطلاح «فیلم‌فارسی» را برای سینمای بدنه آن دوران نامگذاری کرده بود که هنوز هم بر سر استفاده از این اصطلاح سینماگران و منتقدان با هم جدل می‌کنند. جالب‌تر این‌که افشار خود برای اولین و آخرین‌بار به‌عنوان بازیگر در یکی از همین فیلم‌فارسی‌ها به‌نام «بی‌پناه» به کارگردانی گرجی عبادیا (احمد فهمی) بازی می‌کند. او در واقع بیشتر از هرچیز می‌خواسته سم فیلم‌فارسی را اول روی خودش آزمایش کند. چرا که در نوشته‌ای به تاریخ هشتم آذر ۱۳۳۲ در مجله «سپید و سیاه» می‌نویسد: «

در فیلمی بازی کردم تا قدمی در این منجلاب گذاشته باشم، تا آنوقت بهتر بتوانم برای شما و کسانی که برای درک حقیقت هر چیز کوشش می‌کنند واقعیاتی را بیان کنم. آری منهم در فیلمی بازی کردم تا در آنجا شاهد نکات تلخ و دردناکی باشم... حسادت، کینه‌توزی، بدگوئی، سخن‌چینی و تحریک افراد علیه یکدیگر جریاناتی است که در استودیو‌های فیلم‌برداری تهران دیده می‌شود.»

افشار البته در کنار مجموعه‌نقدهایش مبدع اتفاق دیگری هم در سینمای ایران بود. براساس برخی مستندات اولین‌بار طغرل افشار در سال ۱۳۲۹، جشنواره کوچکی در سینما «کریستال» در خیابان لاله‌زار تهران برگزار کرد.

طغرل فقط ۲۵ سال داشت که ظاهرا بامداد روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۳۵ در ساحل بابلسر تنی به آب می‌زند، اما گرفتار امواج دریا می‌شود. جسدش را چند ساعت بعد از آب می‌گیرند و برای دفن به تهران می‌برند. او حالا در جنوبی‌ترین بخش از قطعه ۳۵ در ورودی در شماره پنج امامزاده عبدالله شهرری و زیر سایه درختی آرام گرفته است. روی سنگ قبرش نوشته‌اند «او نخستین منتقد سینمای ایران بوده است.»

سینمایی که هست؛ سینمایی که باید باشد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->