نخستین بنای میدانی دائمی برای بزرگداشت غدیر در جهان اسلام در نجف افتتاح می‌شود تجهیز بقاع متبرکه برای ایجاد فضایی مناسب و جذاب برای زائران اربعین | سرویس‌دهی در اعتاب مقدسه رو به بهبود است فراخوان پویش ملی «غدیر به روایت همراه» ویژه دهه ولایت و امامت منتشر شد رشد جمعیت در میان مسلمانان سالانه به ۲ درصد می‌رسد صدور ویزای حج عمره از سر گرفته شد (۲۰ خرداد ۱۴۰۴) برگزاری ویژه‌برنامه دهه ولایت ۱۴۰۴ در بیش از ۱۰۰ بقعه متبرکه خراسان رضوی فراغت تابستان، فصل نسل‌سازی برگزاری عید غدیر به سبک اهل بیت(ع) | یک راهنمای عملی برای داشتن یک عید ماندگار روایت‌های تصویری طلبه‌ها از شوق زیارت | گزارشی از نمایشگاه عکس «در مدار شوق» در مشهد برگزاری همایش بین‌المللی «غدیر و مقاومت» در مشهد | میزبانی از علمای مقاومت و نخبگان حوزه و دانشگاه برنامه‌های سلسله‌جشن‌های دهه ولایت و امامت ۱۴۰۴ در حرم امام‌رضا(ع) اعلام شد جوان ۲۴ساله روسی در حرم امام‌رضا(ع) مسلمان شد اهدای پرچم متبرک حرم حضرت علی (ع) به آستان قدس رضوی ثبت بالاترین آمار اعزام زائران حج ۱۴۰۴ در فرودگاه مشهد معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ: نیازمند تحول در حوزه فعالیت‌های قرآنی هستیم | مؤسسات قرآنی موازی‌کاری نکنند بازگشت کاروان حجاج ایثارگر در ۲۳ خرداد۱۴۰۴ | تدابیر لازم برای رفاه حال جانبازان از ابتدا تا پایان سفر نقش محوری هوش مصنوعی و پهپاد‌ها در مدیریت و ایجاد امنیت حج ۱۴۰۴ شرکت آبفای خراسان جنوبی آماده تأمین آب برای زائران اربعین ۱۴۰۴ باشد از خطابه غدیر تا جهاد تبیین | نقش الگویی غدیر برای ساخت جامعه‌ای متعهد و اخلاق‌محور سازمان حج ایران جایزه لبیتم عربستان را دریافت کرد
سرخط خبرها

قدم قدم تا کربلا

  • کد خبر: ۱۲۵۷۵۲
  • ۲۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶
قدم قدم تا کربلا
سید محمدرضا هاشمی - روزنامه نگار

یکهو از بلندگوهای حسینیه صدای مداحی پخش شد، بعد یکی از مسئولان دانشگاه که همراه ما به عراق آمده بود، میکروفون را گرفت دستش و گفت: صبح بعد از نماز پیاده راه می افتیم سمت کربلا ، هنوز هوا گرگ و میش بود که بچه ها یکی یکی آمدند و خیلی منظم همه راه افتادیم تا خود را شب اربعین به کربلا برسانیم. رو به حرم حضرت علی(ع) سلام دادیم و یاعلی به سمت کربلا.

همیشه شنیده بودم که مردم عراق به خصوص در شهرهای نجف و کربلا در روزهای منتهی به اربعین همه زندگی شان را تعطیل می کنند تا در خدمت زائران باشند. اما چیزی که من در آن سفر دیدم، فراتر از آن بود. خدمت به زائران حسین(ع) برای عراقی ها سن مشخصی ندارد، هرکسی هرکاری از دستش بر بیاید، انجام می دهد. حتی شده بسته دستمال کاغذی بگیرند دستشان وسط پیاده روی بایستند.

عمودها نشانه راه بودند، دانه به دانه می شمردمشان. ظهر که شد خبری از بچه های دانشگاه نبود، بچه ها دو سه نفری افتاده بودند در راه و می رفتند سمت کربلا. چای عراقی و قهوه به سبک عراقی ها بهانه ای بود تا هر چند ساعت دم یکی از موکب ها بایستیم تا گلویی تازه کنیم.

آدم هایی که در مسیر پیاده روی بودند، هرکدامشان در حال و هوای خاص خود بودند. یکی با خانواده، یکی با دوستانش، یکی با فرزندش اما همه یک هدف داشتند، بین الحرمین. وقتی به شب اول رسیدیم و مجبور بودیم یک جا بایستیم و استراحت کنیم، حساب قدم هایمان دستم آمده بود. من، یوسف و خاشعی اگر با همین سرعت ادامه می دادیم، فردا ۶ عصر کربلا بودیم.

صبح روز دوم نزدیکی ظهر بود که گمشان کردم. نزدیک ساعت ۸  رسیدم کربلا. یکی شان را پیدا کردم. باهم رفتیم سمت حرم.

به یک خیابانی رسیدیم که گفتند، بپیچی گنبد و گلدسته حرم آقا قمر بنی هاشم دیده می شود، همین که پیچیدم، دستم را بردم بالا و شعر مرحوم سید حسن حسینی تنها چیزی بود که به زبانم آمد: به گونه ی ماه نامت/ زبانزد آسمان ها بود/ و پیمان برادری ات با جبل النور/ چو آیه های جهاد محکم...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->