صدور هشدار سطح نارنجی در پی پیش‌بینی تشدید آلودگی در برخی نقاط خراسان رضوی (یکشنبه، ۱۱ آبان ۱۴۰۴) چرا چاقی در میان دانش آموزان بیشتر شده است؟ مصرف این قارچ‌ها جانتان را تهدید می‌کند! اعتراض یک نماینده مجلس به نابرابری‌های آموزشی و محرومیت برخی از دانش‌آموزان از امکانات ضروری هزینه ۵ میلیارد ریالی خراسان رضوی برای طرح‌های مرتبط با پدافند غیرعامل پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۱۱ آبان ۱۴۰۴) | احتمال بارش برف در نواحی کوهستانی استان نصب بیش از ۳۰۰ کنتور آب هوشمند برای مشترکان پرمصرف خراسان رضوی طی یک سال گذشته یک جان‌باخته و ۵ مصدوم، حاصل بی‌احتیاطی‌های جاده‌ای خراسان رضوی در روز گذشته (۱۰ آبان ۱۴۰۴) آخرین مهلت ثبت‌نام آزمون دکتری نیمه‌متمرکز ۱۴۰۵، امروز (۱۱ آبان ۱۴۰۴) مدیریت آلرژی‌های پاییزی دانش‌آموزان با روش‌های طب سنتی رئیسی: تعداد تولد‌ها به زیر یک میلیون رسیده است هشدار جدی در مورد آب نبات های دودزا مهلت ثبت سفارش کتب درسی تک‌جلدی آغاز شد (۱۱ آبان ۱۴۰۴) + آدرس سایت آخرین وضعیت توزیع شیر در مدارس | اولویت با مناطق محروم است مشاوران املاک مشهد مانع اجرای قانون ثبت رسمی معاملات با اثرات پنهان قند بر بدن آشنا شوید سرماخوردگی در کودکان می‌تواند منجر به ایست قلبی شود ۹۵ درصد بیماران پروانه‌ای حاصل ازدواج فامیلی هستند انتقاد بازنشستگان فولاد از خدمات ناچیز بیمه تکمیلی | داروخانه‌ها و مراکز درمانی پاسخگوی بازنشستگان نیستند مشهد؛ در تقاطع فرونشست و  گسل | درباره تهدیدی انسان ساخت که تاب آوری شهر در برابر زلزله را کاهش می دهد قتل پیرمرد توسط دزد تبعه خارجی با همدستی زن جوان در اطراف مشهد! ۲ دختربچه در بندرعباس قربانی حریق خانگی شدند کل و بز ایرانی؛ گونه‌های در معرض خطر دیده می‌شوند + ویدئو آتش‌سوزی گسترده کارگاه گاز مایع در شیراز مهار شد پیش‌دبستانی در یک قدمی اجباری شدن ثبت ۱۲۸ زلزله در کشور طی یک هفته گذشته (۱۰ آبان ۱۴۰۴) | خراسان رضوی در صدر لرزه‌خیزترین استان‌ها جهان وارونه شد | سالمندان جلوتر از جوانان در ماراتن دیجیتال! توضیحات تأمین اجتماعی در خصوص کسر یک درصد از حقوق بازنشستگان صدور هشدار سطح زرد هواشناسی در پی پیش‌بینی رگبار باران در خراسان رضوی (۱۰ آبان ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

آقا طلبید

  • کد خبر: ۱۲۶۱۲۷
  • ۲۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۶
آقا طلبید
زهره رنگ آمیز - روزنامه‌نگار

یا رقیه‌جان، دل‌هوایی کربلا شده‌ام. از آغاز ماه صفر ذکر برداشته بودم که بطلبد و بد جوری دلم شکسته بود. یک هفته مانده به اربعین، همه‌چیز روبه‌راه شد و برات کربلا را گرفتم.

راهی سفری شدم که یک عمر انتظارش را کشیده بودم. فراز و نشیب هم کم نبود. کنار خیابان خوابیدیم. برای گرفتن غذای نذری در صف ایستادیم. برای نیاز‌های روزمره زندگی گاهی مستأصل شدیم. خیلی‌ها گفتند، نروید خطرناک است، نروید ناامنی است، نروید نروید، اما وقتی طلبیده باشد، برای رفتن سر از پا نمی‌شناسی و می‌روی.

شبانه شیب‌های جاده اندیمشک را که رد کردیم و به مرز مهران نزدیک شدیم، بغض چهل‌ساله‌ام ترکید. چقدر نزدیکیم به همان راهی که آرزو می‌کردیم باز شود، به راه کربلا، مثل همه دهه‌شصتی‌ها که دعای قنوت و پایان نمازشان بازگشایی راه کربلا بود، و حالا به لحظه استجابت دعایم نزدیک می‌شدم.

اول رفتیم نجف. ایوان نجف عجب صفایی داشت. مردم این شهر شیعه چقدر شبیه ما بودند و غریب نبودیم. خدمت‌رسانی به زائران در این شهر در سطح وسیعی با ایرانیان بود.

بعد از دو روز زیارت حرم امام علی (ع) راهی کربلا شدیم. از مسجد سهله تا کربلا، سیل جمعیت ما را با خود برد. خسته که شدیم، در کنار همه آن‌ها که نمی‌شناختیم ماندیم. زنی عرب که ما را نمی‌شناخت، برایمان چای آورد.

دخترک چشم‌وابرومشکی عراقی برایمان شام تعارف کرد. خانم بامحبتی برایمان بالشت آورد و ما زیر سقف آسمان و در پناه یک خیمه‌گاه، روی زمین سخت خوابیدیم. خوابیدیم مثل کودکی در آغوش مادر.

جانم برایتان بگوید اگر غریب‌ترین و تنهاترین هم باشی، اینجا در این مسیر، همه‌چیز با تو سرآشنایی و مهر دارد.

السلام علیک یا اباعبدا...! به ورودی عزیزترین شهر مسلمانان که می‌رسیم، تپش قلب می‌گیرم. ناخودآگاه صدا می‌زنم «عباس، عباس!» و بیش از همه، چشم‌انتظار دیدن آقاترین برادر دنیا هستم.

حالا رسیده‌ام به تاریخی‌ترین لحظه‌ای که می‌توانم در همه دوران زندگی‌ام تجربه کنم، روبه‌روی گنبد حرم قمر بنی‌هاشم. باشکوه‌ترین احساسات برایم رقم می‌خورد. صدایش می‌زنم. مثل یک رفیق شش‌دانگ حرف می‌زنم. درددل می‌کنم. گاهی گریه راه گلویم را می‌بندد. گاهی مات می‌شوم و خیره می‌مانم. هرچه هست، دارم بار سال‌ها سخت دویدن تا رسیدن را ذره‌ذره زمین می‌گذارم.

بین‌الحرمین را نمی‌شود توصیف کرد. فقط باید بیایید. باید بطلبد. باید وسط جمعیت ایرانی و عراقی بنشینی و زیارت عاشورا را با صدای بلند بخوانی. هیچ معادلی برای بین‌الحرمین پیدا نمی‌کنم. برای درک این زیبایی، فقط کوله‌تان را ببندید و دل به دریا بزنید.

القصه، در این سفر مردمی را دیدم که با همه کمبود زیرساخت کشورشان و با همه مشکلاتی که کشور جنگ‌زده‌شان داشت، با روی گشاده در خانه‌هایشان به رویمان باز بود و نه‌تن‌ها سفره‌های طعامشان که سفره‌های دلشان وسیع و گشوده بود. اینجا آغوش‌ها به مهر به روی شیعیان و محبان اهل‌بیت (ع) باز بود.

حالا که داریم برمی‌گردیم، من به سفر بعدی فکر می‌کنم و از امروز ذکر برداشته‌ام که باز هم بطلبد. این‌بار مشتاق‌ترم. آقاجان، منتظرم سال بعد هم برات کربلا برایم بفرستی.

آقا طلبید

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->