فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

راپورت‌های اندرونی

  • کد خبر: ۱۲۷۸۵۲
  • ۱۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۷
راپورت‌های اندرونی
حقیقت امر اینکه من بعد فوت ترمه خاتون همدم و همسر و عزیز دلمان که در فقره کرونا همان اول که نه واکسنی بود و نه مداوایی که به رحمت خدا رفتند، دل و دماغ هم انگار رفت و هیچ دل خوشی نداشتیم.  

حقیقت امر اینکه من بعد فوت ترمه خاتون همدم و همسر و عزیز دلمان که در فقره کرونا همان اول که نه واکسنی بود و نه مداوایی که به رحمت خدا رفتند، دل و دماغ هم انگار رفت و هیچ دل خوشی نداشتیم.  

قلم را بوسیدیم و کاغذ را تا کردیم و در اندرونی گذاشته چهار قفله کردیم و عزم بر این داشتیم من بعد ذلک دیگر چیزی قلمی نکنیم، اینکه عمری نوشتیم و نگاشتیم چه حاصلمان آمد الا اینکه بیشتر دانستیم و هر چه بیشتر دانستیم بیشتر آه کشیدیم و غصه خوردیم که مولایمان ابوتراب فرمود: دانایی اندوه می‌آورد. حالا نه که حقیر علامه باشم و بیلم گلی ور دارد و گوسفندمان دنبه‌ای داشته باشد، ولی خب به قاعده خودمان از احوالات آفاق و انفس درکی داریم و فهمی و همین خود موجب درد است.

همشیره جانمان از خراسان کاغذ فرستاده اند و بعد از حال و احوال فرمودند که گذشته‌ها گذشته، خدا رحمت کند ترمه خاتون مرحومه را. مجدد گنجه باز کنید قلم تراش بدهید. دوات به لیقه بچکانید و کتابت کنید که طراوت روح است. در ادامه فرموده بودند که نبشتن تداوی روح است و نشاط و آگاهی. بدهید و بستانید.

پدرسوخته خوب به قول امروزی‌ها مخمان را زد. علی‌ای حال آناً جواب ندادیم، کاتبی که خودش و قلمش کرشمه نداشته باشد و ناز نکند بارش روی دستش می‌ماند. فرمودیم خبر می‌دهیم. عصری بعد از نماز مغرب سیدجلال را دیدیم. خوب استخاره‌هایی می‌گیرد. فرمودیم استخاره کند.

کلام ا ... وا کرد و لبخندزنان فرمود: امر کتابت است؟ گفتیم بلی فرمودند: بنویسید که یقینا کله خیر ... حجت بر ما تمام شده بود. گفتیم از کی شروع کنیم ساعت ببینید قمر در عقرب نباشد. عارض شدند صبر کنید صفر و نحوستش را رد کنید من بعد ذلک بسم ا... کنید، در بادی امر هم یک خروس سر ببرید به ثواب اقرب است.
این همه گفتیم و نبشتیم تا به مخلص کلام برسیم و آن اینکه من یومنا هذا الی هر وقت که دل و دماغش بود و این جریده فخیمه برقرار بود.

در همین صفحه و همین جا زانو به زانوی جناب شما از ممالک محروسه و احوالاتش می‌نویسیم.

شما هم مرحمت کنید به گاه خواندن این ستون یک پیاله چای نبات با هل و گلاب دم دستتان باشد گاهی اگر تلخ نوشتیم کامتان را نیازاریم ... هرچند وجیزه و سیاهه را با خداحافظ و والسلام شروع می‌کنند، اما از آنجایی که هیچ چیزمان به آدمیزاد نرفته بدین گونه تمام می‌کنیم ... بسم ا... الرحمن الرحیم ...

به قلم میرزاابراهیم خان شکسته نویس
* به سبزه روییده به دو طرف جوی آب می‌گویند به لهجه مردم کویر بم

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->