افتخارات طلایی هادی رضایی دارنده نشان مشهدالرضا (ع)؛ از معلولیت تا قهرمانی جهانی برگزیده نشان مشهد الرضا (ع) در سال ۱۴۰۲: این رویداد فضایی برای معرفی افراد سرآمد است هوای امروز مشهد، برای گروه‌های حساس ناسالم است (۳ دی ۱۴۰۳) | برای مقابله با آلودگی هوا باید برنامه‌محور پیش برویم افزایش چشمگیر آلاینده‌ها در مشهد | هوای کلانشهر مشهد امروز هم آلوده است (۳ دی ۱۴۰۳) هشدار خودمراقبتی برای شهروندان کلانشهر مشهد صادر شد | مشهدی‌ها ماسک تنفسی بزنند (۳ دی ۱۴۰۳) «کافه بازی»، «کافه علم» و «کافه کارآفرینی» ویژه دختران مشهدی احداث می‌شود شهردار مشهد: بوستان‌های «بهشت» و «آفتاب» ویژه بانوان به زودی به بهره‌برداری می‌رسد مبدا تعیین مسافت شهر مشهد از سایر شهر‌ها کجاست؟ چهارمین کنفرانس بین‌المللی برنامه‌ریزی و مدیریت شهری در مشهد مقدس برگزار می‌شود نشان مشهدالرضا(ع) باعث رونق فعالیت‌های مردمی و جهادی می‌شود لزوم معرفی مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی دنیا روزشماری وقایع انقلاب اسلامی در مشهد، از اول تا چهارم دی‌ماه ۱۳۵۷ (بخش اول) | بیمارستان شاه‌رضا، پایگاه انقلاب مشهد آغاز هفته ملی مشهد با اجرای برنامه‌های ویژه فرهنگی، هنری و گردشگری جذب ۲۱ بانوی آتش‌نشان در مشهد ابلاغ برنامه‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ در مشهد از نیمه دی‌ماه هوای کلانشهر مشهد، همچنان آلوده است (۲ دی ۱۴۰۳) ناصحی: رویداد نشان مشهد الرضا(ع) باید در سطح ملی و بین المللی دیده شود نشان مشهد الرضا(ع)؛ فرصتی برای آشنایی نسل آینده با چهره‌های تاثیرگذار اقتصادی مشهد برگزاری اولین نشست کارگروه زیارت شورای عالی استان‌های کشور اختصاص ۱۳۰ تاکسی ون به تاکسیرانی مشهد (۲۸ اذر ۱۴۰۳) یادگارهای کوهسنگی مشهد در دل سازه‌های شهر
سرخط خبرها
 مروی کوتاه بر تأثیرگذاری شهرآرا برای حل و فصل مشکلات پایتخت معنوی ایران

با همه توان برای مشهد

  • کد خبر: ۱۲۸۱۰
  • ۰۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۷
با همه توان برای مشهد
شاید به زبان ساده به نظر برسد؛ اینکه ۳ هزار شماره دوام بیاوری و به شهادت اهل فن، بودنت هم غنیمتی باشد برای رفع برخی مشکلات و گرفتاری‌های شهر و شهروندان.

مهدی عسکری- شهرآرانیوز،  اصلا مسئله خودشیفتگی درمیان نیست؛ «ما» ۳ هزار شماره است که مستمر و بدون وقفه، فارغ از جنگ گرانی کاغذ و مشکلات متعددی که پیش رویمان بوده، دوام آورده ایم و قرار هم نیست پا پس بکشیم. در این ۱۰ سال و نیم بار‌ها به سراغ شما آمده ایم، بار‌ها از مشکلات مردم و شهر نوشته ایم و بار‌ها به دلیل همین پیگیری، جواب گرفته ایم. در طول مدت تردیدی نداریم که نواقص بسیاری هم داشته ایم، اما برای ما جای خوشحالی نیز دارد که در راه با شما بودن، شما پذیرفته اید که روزنامه شهرآرا، روزنامه‌ای خنثی و بی تأثیر نیست؛ و همین برای ما که روز و شب در تلاش برای تغییر به سود مطلوب‌ها هستیم، کافی است.


روزی که «ما» ساختیمش


پرونده روز ملی مشهد اگر چه طی یک سال اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده و هر کدام از رسانه‌ها تلاش می‌کنند با پیشنهاد روزی خاص به نام این روز، نام خود را به عنوان پیشنهاد کننده اصلی این روز به ثبت برسانند، اما واقعیت این است در تنها رسانه‌ای که بر ضرورت نام گذاری یک روز به نام روز مشهد تأکید کرد، فقط «ما» بودیم. اولین بار و درست در روز‌ها و ماه‌هایی که رسانه‌های قدیم و جدید استان هیچ کدام هوای روز مشهد را نداشتند و به روایتی این روز فرقی هم برای اولویت‌های کاری شان نداشت، ۲۱ آذر سال ۸۹ بود که سیدجلال فیاضی به عنوان مدیر مسئول اسبق شهرآرا دست به قلم شد و در مورد روز ملی مشهد نوشت. او در مطلبی با عنوان «روز ملی مشهد؛ عامل هویت و افتخار» از ضرورت‌ها برای داشتن روزی به نام روز ملی مشهد در تقویم گفت. همان تاریخ بود که ما در صفحه ۲ روزنامه از تمام شهر‌هایی که روزی در تقویم به نامشان وجود دارد نوشتیم؛ چند روز بعد از ما بود که شورای سوم شهر هم پای کار آمد و در اولین بررسی شورای شهر (۲۸ آذر در صحن علنی شورا) روز مشهد مورد بررسی نمایندگان پارلمان شهری مشهد قرار گرفت. اعضای شورا البته صرفا به همین مسئله بسنده نکردند و در آن مقطع حتی برای انتخاب روزی به نام روز ملی مشهد، فراخوان هم برگزار کرد. آن سال تنور روز ملی مشهد خیلی خوب گرم شده بود؛ این را نه از صفحات روزنامه‌ها و خبرگزاری های، بلکه از اظهار نظر بسیاری از مسئولان می‌شد به خوبی فهمید؛ آیت ا... واعظ طبسی، نماینده فقید، ولی فقیه در استان، از نام‌گذاری این روز به عنوان دغدغه همه مردم مشهد یاد کرد. عباس شیرمحمدی رئیس وقت شورای شهر برای روز ملی مشهد پیشنهاد بودجه‌ای ویژه را مطرح کرد، امیرحسین قاضی‌زاده، نماینده مشهد در مجلس پیشنهاد کرد این روز، روزی باشد که از آن بتوان به عنوان منشأ کار و خدمت به مردم مشهد و زائران باشد.
ما حتی به این‌ها هم بسنده نکردیم و برای پیگیری همه جانبه دغدغه‌ای که باید خیلی زودتر از این پیگیری می‌شد، به سراغ رئیس مجلس شورای اسلامی هم رفتیم و علی لاریجانی در گفتگو با شهرآرا وعده حمایت همه جانبه مجلس از این نام گذاری را اعلام کرد. خدا را شکر که مردم هم با ما همنوا شدن و ضمن تماس و ارسال پیامک‌های بی شمار، در گفتگو‌های خود با خبرنگاران ما در گوشه و کنار شهر، حتی انتقاد می‌کردند که چرا این نام گذاری و پیگیری روزی به نام روز مشهد تا این اندازه دیر آغاز شده است. در نهایت از میان پیشنهادات مردمی، تعدادی از اسامی را تدوین به استانداری و شورای فرهنگی عمومی استان ارسال کردیم، مواردی از این قبیل؛ ۱۰ دی و یکشنبه خونین مشهد، شهادت امام رضا (ع)، ولادت امام رضا (ع)، روز ورود امام رضا (ع) به توس، روز زیارتی امام رضا (ع) و ... و اعضای شورای فرهنگی عمومی نیز با روی خوش به این موضوع، کار تدوین مجموع پیشنهادها، نام گذاری و بررسی اولیه را به شورای شهر سپرد.
بررسی‌ها در شرایطی که انتظار می‌رفت بطور جدی دنبال شود، در کمال ناباوری در محاق فراموشی فرو رفت و این فراموشی تا سال ۹۴ بطول انجامید و در شرایطی که ما باید خیلی زودتر از این‌ها پرونده روز ملی مشهد را می‌بستیم، آنقدر تعلل کردیم که در سال ۹۶ تهرانی‌ها هم صاحب یک روز ملی برای خودشان شدند.
اگر به دامنه پیگیری‌ها در این مورد بازگردیم، ۴ سال قبل بود که شورای فرهنگ عمومی استان طی جلسه‌ای به کلیات انتخاب روز ملی مشهد رأی مثبت دادند. اتفاقا در همان جلسه استاندار سابق خراسان رضوی به عنوان رئیس شورای فرهنگی عمومی استان مقرر کرد کمیته‌ای تخصصی برای تعیین مصداق روز ملی مشهد تشکیل شود و ظرف ۳ ماه نتیجه نهایی را برای تعیین تکلیف به شورای فرهنگ عمومی استان ارجاع دهد. سال گذشته حتی اعضای کمیته یاد شده به ۱۰ پیشنهاد اولویت دار در این زمینه نیز رسیدند؛ پیشنهاد‌هایی که مهم‌ترین آن‌ها روز شهادت و ولادت امام رضا (ع) و برخی حوادث انقلابی مشهد بود. آنگونه که سال گذشته احسان اصولی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر به شهرآرا اعلام کرد، طرح روز ملی مشهد تدوین شده و آماده ارائه و تصویب در شورای شهر نیز بود. این اظهارات در حالی مطرح شد که پیگیری روز ملی مشهد دوباره به شورای شهر مشهد واگذار شده بود. اما از احوالات امسال بررسی این روز می‌توان به جلسه روز‌های ابتدایی شهریور ماه اشاره کرد؛ جایی که سه پیشنهاد نهایی برای روز ملی مشهد از سوی مرکز پژوهش‌های شورای شهر مطرح شد و قرار بود در آذر ماه امسال رأی گیری نهایی در این مورد انجام شود. اگر چه جلسه شورای فرهنگ عمومی استان در این مورد و برای تعیین نهایی روز ملی مشهد هنوز تشکیل نشده است، اما آنچه مشخص است این راه به آخرین ایستگاه خود بسیار نزدیک شده و خیلی طول نخواهد کشید که روز ملی مشهد نیز به فرجام انتخاب برسد؛ روزی که افتخار بزرگ انتخابش برای روزنامه شهرآرا می‌ماند؛ روزنامه‌ای که آغاز کننده این راه بود.


آبروی حریم؛ آبروی مشهد


همه چیز از یک تصمیم گیری عجولانه آغاز شد؛ مناطق ییلاقی مشهد (طرقبه و شاندیز) در حالی که بر اساس قانون، شرایط تبدیل بخش به شهرستان را نداشتند، به شهرستان تبدیل شدند! تبدیلی که تحقق آن، به لطایف الحیل صورت گرفت؛ بخش‌های زیادی از حریم مشهد برای طرقبه-شاندیز در نظر گرفته شد و بخش‌های زیادی از بولوار وکیل‌آباد، جاهدشهر، قاسم‌آباد و اراضی گسترده‌ای از این محدوده با اجرای این تصمیم، در عمل باید زیرمجموعه شهر طرقبه قرار می‌گرفت؛ اتفاقی که موجب آزردگی خاطر بسیاری از اهالی این مناطق شد. اردیبهشت ۹ سال قبل بود که معاون اول رئیس‌جمهور سابق این مصوبه را ابلاغ کرد و به دنبال آن، در آخرین روز از سومین ماه همان سال با قطعی شدن این جدایی، این بار نیز ما در شهرآرا به تنهایی پرچمدار اعتراض به این تغییر شدیم و بسیاری از نشریات سابقه دار استان حتی زحمت بررسی شرایط را هم نکشیدند! چه برسد به اینکه از رویه این تغییر انتقاد هم بکنند. همان زمان هدف انتقادات شدیدی هم قرار گرفتیم که چرا برای این شهرستان خط و نشان می‌کشیم! از امام جمعه طرقبه تا نماینده سابق این شهرستان تندترین انتقاد‌ها را نثار ما کردند، اما آیت ا... علم الهدی امام جمعه مشهد یکی از اصلی‌ترین طرفداران حفظ حریم مشهد بود و در گفتگویی اختصاصی با شهرآرا به انتقاد از این اقدام پرداخت. دامنه این تغییرات البته در برخی موارد بسیار مضحک و غیر قابل فهم بود؛ فکرش را بکنید، در اولین وضع تقسیمات یاد شده، شهرک صنعتی توس که مهم‌ترین کانون اقتصادی استان بود، به شهرستان طرقبه-شاندیز واگذار شده بود، اداره ورزشگاه سی هزار نفری ثامن‌الائمه نیز در عین اینکه طبق تقسیمات جدید در محدوده طرقبه-شاندیز بود، به عنوان یک جزیره، به مشهد واگذار شد و خلاصه اینکه با این تقسیم‌بندی، دومین کلان‌شهر کشور و اولین کلان‌شهر مذهبی جهان باید بخش‌هایی از حریمش، فدای شهرستانی تازه تأسیس می‌شد که با تک‌ماده به شهرستان تبدیل شده بود. ما، اما وارد گود شدیم تا این رویه پایدار نباشد و هر چند قانون تقسیمات کشوری (بازگشت طرقبه – شاندیز به حالت سابق) قابل تغییر نبود و نیست، اما به هر حال پرچمدار دفاع از حریم مشهد شدیم. البته با تعیین تکلیف طرح تفصیلی مشهد و احقاق حق مشهد در این طرح، مسئولان این دو شهرستان از تغییر برخی رویه‌ها به نفع مشهد گله دارند. با این حال و به دلیل برخی مصلحت اندیشی ها، در حال حاضر ماجرای برخی تغییرات به نفع مشهد مسکوت مانده است و معلوم هم نیست چه زمان تغییرات جدیدی ایجاد خواهد شد. با این حال به خود می‌بالیم که اگر روزنامه شهرآرا وارد ماجرای حریم مشهد نمی‌شد، شاید امروز وضعیت آنچه برای مشهد مانده، خیلی غم انگیزتر از وضعیت فعلی می‌بود.


تلخی یک کارخانه قدیمی!


کارخانه قند آبکوه از آن کارخانه‌هایی بود که با گسترش شهر و شهرنشینی، در دل شهر قرار گرفت. همین مسأله باعث شد تا از یک سو آرام آرام غزل خداحافظی این کارخانه سروده شود و از سویی دیگر، قدیمی و فرسوده بودن این کارخانه و افزایش آلایندگی آن نیز مزید بر علت شود تا پیگیری رسانه‌ها برای تعطیلی این کارخانه جدی‌تر شود؛ پیگیری مداومی که نقش شهرآرا در انتشار اخبار متعدد و تأکید بر تعطیلی این کارخانه را بسیار پررنگ‌تر از دیگر رسانه‌ها کرده بود، به گونه‌ای که این پیگیری از سال ۸۷ تا زمان تعطیلی کارخانه قند آبکوه در سال ۹۵، بسیار پرشمار ادامه داشت. کارخانه قدیمی و فرسوده «قند آبکوه» در محله جانباز مشهد قرار دارد و ۸۴ سال قبل، توسط شرکت «اشکودا» چکسلواکی تأسیس شد. ۹ بهمن سال ۸۷ بود که به دنبال انتشار خبر هفته نامه شهرآرا در مورد این کارخانه، کمیسیون بند ۲۰ برای بررسی چگونگی نحوه انتقال این مجموعه به خارج از شهر و تعطیلی بنای مذکور تشکیل جلسه داد. همان زمان مسئولان این کارخانه مدعی بودند تلاش زیادی انجام داده اند و فیلتر‌های ضد آلودگی گران قیمتی در این کارخانه نصب کرده اند. البته بنای آن‌ها این بود که نَفس مشکلات عدیده ناشی از حضور این کارخانه در دل شهر را به مشکلات زیست محیطی محدود کنند تا در نهایت رأی به نفع ماندن این کارخانه در محل فعلی اش صادر شود. با این حال پیگیری‌های رسانه‌ای ادامه داشت و کمیسیون بند ۲۰ در اردیبهشت سال ۸۸ از مسئولان کارخانه قند خواست زمان بندی مشخصی را برای انتقال این کارخانه اعلام کنند. در همین مقطع شهرآرا با اشاره به اولین اخطار ارائه شده برای تعطیلی کارخانه یاد شده در اردیبهشت سال ۸۱، خواستار پیگیری و به سرانجام رسیدن وضعیت این کارخانه شده بود. یکی از اصلی‌ترین علل تعطیلی این کارخانه انتشار بیش از یکصد خبر و گزارش از سوی روزنامه شهرآرا مبنی بر ضرورت تعطیلی این کارخانه بود (اواخر سال ۹۵). از تاریخ تعطیلی این کارخانه قدیمی تاکنون نیز تنها خبر قابل ذکر برای این مجموعه، ۱۷ شهریور امسال اتفاق افتاد. آتش سوزی در فضای باز این کارخانه متروک که فقط خار و خاشاک این کارخانه را نابود کرد و هیچ خسارتی نیز در پی نداشت.


سهم «ما» از کشف رود


در کنار پرونده‌های متعددی که شهرآرا در به ثمر رسیدن آن‌ها، نقش محوری داشت، پای پرونده‌های بی‌شمار دیگری نیز در میان بود که شهرآرا دوشادوش دیگر رسانه‌ها، مطالبات مردم مشهد را تا رسیدن به نتیجه مطلوب پیگیری کرد. مواردی همچون پرونده کشف‌رود که از سال ۸۸ تاکنون با انتشار بیش از ۴۰۰ خبر، گزارش و گفتگو، تلاش کردیم برای زدودن ناپاکی از دل این رودخانه اساطیری، ایفای نقش کنیم؛ تلاشی که البته تا رسیدن به سرمنزل مقصود، راه درازی در پیش دارد، اما تاکنون روز‌های خوبی همچون قلع و قمع مزارع کشت سبزی‌های آلوده، قطع اتصال موتورتلمبه‌های فاضلاب به زمین‌های کشاورزی، آزادسازی حریم و بستر کشف‌رود از چنگ سودجویان و کاشت صنوبر در بخش‌هایی از این رودخانه را به دنبال داشته است. (صنوبرکاری البته جزو طرح‌های شکست خورده در راه احیای کشف رود بود) خوشبختانه امسال و با ورود استاندار و مدیریت شهری به پرونده کشف رود و اختصاص اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومانی، حتی اگر وعده بر زمین مانده دولت برای اعتبار ۱۶۰ میلیاردی کشف رود نیز محقق نشود (که البته امیدی هم به تحقق آن نیست) باز می‌توان امیدوار بود که مدیریت شهری در این راه کارکرد ویژه‌ای را دنبال خواهد کرد.


شاهنامه‌ای که دوباره به فردوسی رسید


صبح یکی از روز‌های خرداد سال ۱۳۹۰ بود؛ شهروندانی که هر روز در میدان فردوسی و در امتداد آن با تصاویر شاهنامه در بزرگ‌ترین نقاشی دیواری کشور دیدار می‌کردند، با دیواری مواجه شدند که شبانه و با حضور بیش از ۴۰ کارگر، سفید شده بود و در نهایت با تهدیدی مکتوب بر روی دیوار مواجه شده بودند که تأکید می‌کرد این دیوار موقوفه امام رضا (ع) است و هر گونه تغییر در آن با تعقیب و پیگیری همراه خواهد بود! اینکه چرا مدیریت وقت اداره املاک و اراضی آستان قدس بعد از مدت‌ها متوجه شده بود این دیوار موقوفه رضوی است و جای «دیو»‌های شاهنامه نیست! خدا می‌داند، اما هر چه بود دل بسیاری از هنردوستان و اهالی مشهد از تسویه حساب خاص این مدیر در آستان قدس به درد آمده بود. با این اقدام و از اولین شماره پس از انتشار اخبار این رویداد، روزنامه شهرآرا با اخباری پرشماره به نقد عملکرد یاد شده پرداخت و به همراه دیگر رسانه ها، موج خبری بزرگی را پیگیری کرد. البته ماجرای این دیوار بیش از ۶ سال به فراموشی سپرده شد تا اینکه از اواخر سال ۹۶ تصویرگری دوباره این نقاشی آغاز شد و حالا مدت‌ها است مردم مشهد سیمای شاهنامه را در شکلی جدید بر روی این دیوار‌ها مشاهده می‌کنند.
ما در راه ایفای وظیفه خود، به لطف پیگیری‌های خبرنگاران در بسیاری از پرونده‌های دیگر هم مشارکت داشته ایم؛ پرونده بولوار نماز که برای راهگشایی اش، درست از اولین روز مسدود شدن این بولوار پای کار بودیم، تا روزی که این مسیر دوباره به روی مردم باز شد. برای پرونده انتقال گاز به توس نیز از سال ۸۸ تعداد پرشماری خبر و پیگیری داشتیم؛ درست همانند دیگر رسانه‌ها تا اینکه آبان ۸۹ و به دستور استاندار وقت خراسان‌رضوی (محمود صلاحی) گاز به توس رسید و خوشحالی اهالی توس را در پی داشت، برای پروژه باغ‌موزه و به فرجام رسیدن آن، هنوز زمان زیادی باقی مانده است، اما از سال ۸۹ برای باغ‌موزه می‌نویسیم. از روز‌هایی که هنوز زمین نداشتیم، تا روز‌هایی که بزرگ‌راه امام علی (ع) و در نزدیکی کال چهل‌بازه زمینی برای این منظور در نظر گرفتند و ما به دلیل موقعیت خاص باغ‌موزه، جزو منتقدان اصلی احداث باغ‌موزه در آن زمین بودیم، تا روز‌هایی که بالأخره رأی به جایگاه فعلی در کوهسنگی داده شد، ما برای کتابخانه مرکزی مشهد، جلوگیری از تخریب خانه‌های تاریخی، حاشیه شهر مشهد، بافت اطراف حرم، احداث شهرک پسماند‌های ویژه و صنعتی، اجرایی شدن طرح کاداستر اراضی ملی، ایجاد پایگاه مدیریت بحران استان، قطار برقی مشهد-تهران و ده‌ها عنوان نیز تلاش‌های بسیاری کردیم. به لطف خدا صفحه تریبون شهر را برای پیگیری مستقیم مشکلات مردم در قالب تماس‌ها پیامک هایشان راه اندازی کردیم؛ صفحه‌ای که با اقبال فزاینده شهروندان مواجه شد و وسوسه ایجاد صفحه‌ای مشابه در روزنامه‌های دیگر را نیز باعث شد. در این صفحه با پیگیری گزارشات محلات مشهد در قالب «تریبون محله» و نیز سلسله گزارشات «سرزده» برای بررسی مشکلات دستگاه‌های دولتی و رسیدگی به گله‌های مردمی، باز هم راهی پرافتخار را آغاز کردیم و دیگر رسانه‌ها دنباله رو ما در این مسیر شدند. به لطف خدا سلسله گزارش‌های با اصناف را هم برای پیگیری مشکلات اصناف مشهد راه اندازی کردیم تا قدمی هر چند کوچک برای تحقق رفع موانع و مشکلات اصناف برداشته باشیم. ما در روزنامه شهر امید و زندگی، همپای اجرای طرح پلمب مراکز توزیع مواد مخدر در مناطق حاشیه شهر مشهد، دو سال خبر نوشتیم و گزارش منتشر کردیم.
به هر تقدیر، تا سه هزارمین شماره، همپای شما بوده ایم و قرار نیست دست از دست مهربان و دل از الفت بی مثال شما خوانندگان صدیق این روزنامه برداریم؛ و امیداریم در این مسیر، همچنان همراه ما باشید؛ با تمام کاستی‌ها و با تمام کمبودها. 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->