معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز - حتما عکس ها، فیلمها و گزارشهایی را که چندسال پیش از مدرسههای ژاپنی در فضای مجازی دست به دست میشد، به خاطر دارید. در این مدرسهها کودکان از همان سنهای پایه کنار خواندن و نوشتن، مهارتهای زندگی و شهروندی را هم فرا میگرفتند؛ از جمع کردن زبالهها و تمیزکردن میز و نیمکتها تا شست وشوی ظرف ها. آموزشهایی که تحسین خیلی از ما را برانگیخت و تازه متوجه علت آن همه قانون مداری، سخت کوشی، فروتنی، هم گرایی و اتحاد زیاد ژاپنیها در جامعه شان شدیم. مهارتهایی که جای خالی آنها در نظام آموزشی و رسانههای ما هم به شدت احساس میشود. البته ناگفته نماند که نقش خانوادهها هم در این بین، اگر بیشتر از این نهادها نباشد، کمتر هم نیست، یعنی بچهها بخش زیادی از مهارتهای این چنینی را که به حوزه رفتارشناسی و اخلاق اجتماعی برمی گردد، باید در محیط خانواده فرا بگیرند تا میزان قانون پذیری در آنها هنگام ورود به جامعه افزایش یابد و ما شاهد جامعهای یکدست از شهروندانی قانون مدار باشیم. موضوعی که امروز و به مناسبت روز جهانی کودک قصد داریم درباره آن با شما صحبت کنیم.
اگر آموزشهای فرهنگ شهروندی را به مثابه یک جورچین در نظر بگیریم، خانواده نقش همان بستر را دارد که قرار است هر قطعه آموزشی روی آن سوار شود و درنهایت تکمیلش کند. بچهها تا پنج شش سالگی که شخصیتشان قوام لازم را پیدا میکند، زیرنظر مستقیم خانوادهها هستند؛ بنابراین انتظار غیرمعقولی است که بخواهیم در زمینی که دانهای در آن کاشت نشده است، حتی با آموزشهای صددرصدی و برنامه ریزی شده در نظام آموزشی، چیزی از آن برداشت کنیم. این یعنی اینکه اگر خواهان داشتن جامعهای ایدئال در آیندهای نزدیک هستیم، باید از همین امروز و از محیط خانواده آموزش به کودکانمان را شروع کنیم.
«بچهها همان میشوند که ما هستیم، نه آنچه ما میخواهیم.» این جمله معروف و پرتکرار همه روان شناسان حوزه کودک و نوجوان است. مصداق ضرب المثل «به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست». بنابراین، اگر تصمیمی جدی برای آموزش کودکانمان داریم، باید این کار را از خودمان شروع کنیم. بچهها پند و اندرز را نمیپذیرند، بلکه پا جای پای ما میگذارند. پس حواسمان به رفتارهایمان باشد. اگر دروغ میگوییم، صحبت کردن از زشتی دروغ و انتظار راست گویی از بچهها تلاشی بی معناست. اگر در جامعه بداخلاقی و قانون گریزی میکنیم، انتظار داشتن رفتار اخلاق مدارانه از بچهها بازهم تلاشی بی معناست. همچنین، انتظار احترام به قانونهایی که خودمان آنها را برای بچهها وضع کرده ایم.
بخشی از آموزشهایی که قرار است به بچهها بدهیم، جنبه تئوری دارد؛ یعنی باید از راه گفتن و شنیدن آنها را یاد بگیرند. منظورمان گفت وگوی مستقیم در قالب پند و اندرز و سخنرانی نیست، بلکه قالبهای غیرمستقیم مانند بازی، نمایش و قصه گویی است که بچهها عاشق آنها هستند و میتوان آنها را در مقابل رفتارهای درست قهرمانان قصهها یا نقشهای بازیها قرار داد یا با بازیهایی مانند مارپله و منچ، رفتارهایی مانند نوبت و احترام به حقوق دیگران را به آنها یاد داد. بیشتر بازیهای سنتی که ما در کودکی آنها را با هم سن وسالان خودمان انجام میدادیم، قانونها و پیامهایی از این دست در خود دارند. برای انتخاب کتاب داستان هم کافی است به کتاب فروشهای حوزه کودکان سری بزنیم و از راهنماهای کتاب در این بخشها کمک و مشورت بخواهیم. همچنین با جست وجوی کوتاهی در فروشگاههای مجازی کتاب میتوانیم به فهرست بلندبالایی از کتابهای خوب در این زمینه برسیم.
افزون بر زمانهایی که با بچهها در خارج از خانه هستیم و باید شش دانگ حواسمان به رفتارهایمان باشد، بد نیست زمانهایی را هم برای آموزش مستقیم به بچهها در نظر بگیریم. منظور، نیت کردن برای این موضوع و همراه کردن بچهها با خودمان برای آموزش دادن است؛ درست مانند جلسههای آموزش رانندگی که باید بخشی از آنها عملی و پشت فرمان و در شهر باشد. برای نمونه میتوانیم این برنامه ریزیها را در نظر بگیریم:
یک روز با کودکتان قرار بگذارید که باهم به یکی از ایستگاههای آتش نشانی بروید. در راه به او درباره اهمیت کار آتش نشانی و مسئولیت آتش نشانان بگویید. درباره اینکه وقتی ما به شماره ۱۲۵ زنگ میزنیم، چه اتفاقی میافتد و اگر کسی بدون دلیل این شماره را اشغال کند، امکان دارد سبب چه آسیبهای زیادی شود. درصورت امکان از یک آتش نشان بخواهید درباره حوزه کاری اش برای او توضیح بدهد. بد نیست درباره آموزش شمارههای مهم دیگری مانند اورژانس هم همین رویه را در پیش بگیرید.
فرهنگ رانندگی در جامعه ما از آن حوزههایی است که زیاد باید روی آن کار شود. میتوانید یک روز پیاده و یک روز با خودرو کلاس آموزشی تان را برگزار کنید و درباره موضوعهای مهمی مانند اخلاق یک راننده هنگام رانندگی و بایدونبایدهای لازم در این زمینه، وظیفه دیگر سرنشینان یک خودرو به ویژه کودکان، بستن کمربند ایمنی و عبورکردن از خیابان و توجه به چراغ راهنمایی با او صحبت کنید.
فروشگاههای بزرگ، شهربازی و اتوبوس و قطارشهری از جمله فضاهایی هستند که میتوانید برای آموزش فرهنگ صف و رعایت نوبت به کودکتان به آنها سری بزنید. بچهها باید بدانند که رعایت نوبت یک وظیفه است و عمل نکردن به آن به معنای زرنگی نیست؛ به ویژه اینکه افرادی مانند سالمندان و بیماران هم در بین مردم هستند که انتظار، بیش از اندازه برایشان آزاردهنده است.
این بار سوار اتوبوس یا قطارشهری شوید. درباره افراد زیادی که هم زمان با شما وارد این وسایل حمل ونقل عمومی میشوند، برایش حرف بزنید و اینکه در چنین جاهایی خیلیها هستند که برای نشستن روی صندلی نسبت به ما اولویت دارند؛ مانند سالمندان، مادران باردار یا دارای فرزند خردسال و افرادی که بیمار یا معلول اند. بهتر است که در چنین وقتهایی درباره ارزش کار خوب از نظر دینی بیشتر برایشان توضیح بدهیم.
یکی از کلاسهای درس مهمی که باید برای کودکانتان بگذارید، آشناکردن آنها با مصادیق حق الناس و بیت المال در جامعه است و اهمیت توجه به آنها چه از نظر قانونی و چه شرعی. بچهها باید بدانند که رعایت نکردن برخی موضوعها در جامعه حقی بزرگ بر گردن ما باقی میگذارد که گاهی امکان جبران برخی از آنها نیست؛ مانند صدمه زدن به وسایل و امکانات عمومی، ریختن زباله در شهر، آسیب رساندن به درختان و گیاهان و حتی راه رفتن روی چمن ها، بوق زدن بی مورد، باصدای بلند صحبت کردن در محیطهای بسته، سبقت گرفتن بی مورد، پرداخت نکردن هزینههایی مانند بلیت اتوبوس و قطارشهری و توهین و تحقیر دیگران.
رعایت نظافت شخصی وقتی که در فضایی عمومی حضور داریم یا نوع پوششی که باید برای هرکجا انتخاب کنیم، همه از زیرمجموعههای فرهنگ شهروندی است و واژههایی مانند «آزادی» یا «این طور راحت ترم» به ما این اجازه را نمیدهد هرطور که دلمان میخواهد در جامعه و فضاهای همگانی مانند مدرسه، بازار، باشگاه ورزشی یا ادارات بگردیم. درواقع، هرکدام از این فضاها قانونهای نانوشته خودشان را برای اعضایشان دارند و ما موظفیم همه آنها را رعایت کنیم.
رعایت نظافت شخصی وقتی که در فضایی عمومی حضور داریم یا نوع پوششی که باید برای هرکجا انتخاب کنیم، همه از زیرمجموعههای فرهنگ شهروندی است
اگر خواهان داشتن جامعهای ایدئال در آیندهای نزدیک هستیم، باید از همین امروز و از محیط خانواده آموزش به کودکانمان را شروع کنیم
اگر تصمیمی جدی برای آموزش کودکانمان داریم، باید این کار را از خودمان شروع کنیم