آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ حسین بهزاد از همان قلمدانیهایی که زمانی با دستهای کوچک هفت سالگی اش ساخته بود، روزی قلم برداشت و پایش را از عرصه هنر موروثی آباواجدادی اش یعنی قلمدان سازی بیرون کشید و وارد دریای بی انتهای نقاشی شد؛ دنیایی که آرام وقرارش را درمیان رنگها و خطوط باریک مینیاتور میدید. بیماری وبا که پدر و استادش را هم زمان از او گرفت، حسین نوجوان را با دنیای تنگدستی و تنهایی روبه رو کرد.
اما دشواری راه، او را طوری مستقل و صبور پرورش داد که در هجده سالگی توانست برای خودش کارگاه مستقلی دست وپا کند؛ کارگاهی که در آن بیش از اینکه به خلق آثار بدیع مشغول باشد، به بازخلق آثار قدما میپرداخت. اما زمانی که سرنوشت، موسیو رابینو، باستان شناس فرانسوی را بر سر راهش قرار داد، دریچه تازهای از زندگی حرفهای برابر دیدگان پرشور او گشود. موسیو رابینو که دست بهزاد را گرفت و با خود به اروپا برد، برای نخستین بار او را با آثار قدیمی و ماندگار در موزههای لوور و گیمه و ورسای آشنا کرد. در همان جا مشغول به کار شد و مطالعه را هم زمان ادامه داد.
این برش از زندگی حسین بهزاد، همان نقطه عطفی بود که باعث شد خودش را طور دیگری بشناسد. توانایی هایش را کشف و شیوه خاص خودش را در زمینه مینیاتور پیدا کند؛ شیوهای که روشهای مرسوم قدیمی را شکست و هنر ایرانی را با نگاهی نو به نقاشی روز جهان، بازآفرینی کرد. حالا تابلوهای مرسوم در قطع کوچک، جای خود را به تابلوهای بزرگ تری داده بودند. چهرهها و آداب ورسوم که همگی رنگ وبوی فرهنگ مغولی داشتند، به زیبایی ایرانیزه شدند. تعداد شخصیتها در تابلوها کم شد و به جای تعدد افراد در تابلو، احساسات درونی آنها به تصویر کشیده شد.
حسین بهزاد از اروپا که برگشت، کارهای تجاری را کنار گذاشت و مشغول خلق آثار بی نظیری همچون فتح بابل و ایوان مداین و شب قدر حافظ شد. حسین بهزاد در خانه ای، آثارش را خلق میکرد که محل آمدوشد چهرههایی نظیر بدیع الزمان فروزانفر و میرزاده عشقی و ملک الشعرای بهار بود. خانهای که بنا به وصیتش، تبدیل به آموزشگاه نقاشی شد و آن را درحالی به سوی خانه ابدی اش ترک میکرد که در هفتادوچهارسالگی بیش از ۴۰۰ اثر هنری خلق کرده بود و ۱۷ نمایشگاه در داخل و خارج کشور به نمایش گذاشته بود.
کاخ کرباسی در مجموعه سعدآباد، حالا چیزی قریب به ۲۸۹ اثر از آثار حسین بهزاد را در خود جای داده است؛ آثاری که ژان کوکتو، هنرمند فرانسوی، خالق آنها را «پیغمبری افسونگر از مشرق زمین داستان سرا» لقب داد و امضای ایران را بر سبک آثار مینیاتوری کشور، ماندگار کرد.