آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ از جلوههای مهم بیانات امام رضا (ع)، تصویری است که ایشان از توحید جلوه داده اند؛ تصویری واضح و شفاف که عبور از دالان پرپیچ و خم تاریخ کمترین گردی بر آن ننشانده و محکی است برای همه یکتاباوران تا در چرخه روزمرگی ها، مرزهای خداباوری را زیر پا نگذارند و در دام شرک گرفتار نشوند.
از مهمترین اتفاقات در جریان هجرت امام رضا (ع) به ایران، سخنرانی آن حضرت (ع) در نیشابور و ایراد حدیثی بود که به حدیث سلسله الذهب (زنجیره زرین) معروف شد. این حدیث کوتاه که رابطه امامت و توحید و به نوعی فلسفه سیاسی تشیع را تبیین میکند حاوى یک دوره کامل معارف و عقاید، به ویژه درس توحید و یکتاپرستى خالص است. به ویژه آنجا که میفرمایند: «کَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی».
امام رضا (ع) در این حدیث شریف، دژی مستحکم و پناهی بی بدیل به انسان معرفی میکند، آن هم نه فقط برای انسانهای عصر و زمانه خویش، بلکه تا ابدیت راهی را پیش پای بشر میگذارد تا در سرگشتگیها و دست و پنجه نرم کردن با ترس از بیماری، مرگ و آینده و ... دلگرم به خدا باشد. مهم آنکه عالم آل محمد (ص) بر مسئلهای دست میگذارد که ریشه همه مشکلات بشر به غفلت از آن بازمی گردد؛ چراکه همه انذارهای قرآن انذار از شرک است، همه عقوبتهای دنیوی و اخروی ریشه در شرک دارد، همه بشارتهای دنیوی و اخروی قرآن، بشارت نسبت به توحید است، یعنی همه دین در «لااله الاالله» خلاصه و اصلاً همه اصول ذیل توحید تعریف میشود.
مهم آنکه امام مهربانیها فقط به نشان دادن مقصد اکتفا نکرده، بلکه راه را نیز راهنما بوده است و کلید و شرط ورود به دژ مستحکم الهی را با رأفتی که از امام رئوف (ع) انتظار میرود، در اختیار ما قرار میدهد. وقتی با هوشمندی و کیاست در فراز پایانی حدیث سلسله الذهب امامت را شرط توحید معرفی کرده و میفرماید: «بِشُرُوطِها وَ انَا مِنْ شُرُوطِها؛ با شرایطش و من از آن شرایط هستم»! تأمل در این فراز نورانی نشان میدهد پذیرش رهبرى ائمه (ع)، ضامن بقای خط توحید و روش اصیل اسلام و ادامه عمل صالح است. به عبارت دیگر، مسئله امامت در کلمه توحید درج است، چون توحید شاخه هایى دارد که مهمترین آنها توحید در حاکمیت و ولایت و رهبرى است.
امام رضا (ع) پیوند توحید و امامت را در بیانی دیگر نیز یادآور شده و فرمودند: «.. امام امینى است یار و پدرى است مهربان، برادرى است دلسوز و پناه بندگان، در موقع ترس و پیشامدهاى بد، امام امین خداى عزّوجل است در میان خلقش و حجت او است بر بندگانش و خلیفه او است در بلادش و دعوت کننده به سوى خداى عزّوجل است و دفاع کننده از حقوق خداى جل جلاله است. امام کسى است که از گناهان پاک است و از عیوب برکنار ...»؛ آنچه حضرت (ع) درباره امام تبیین میکنند آیینه اسماء و اوصاف الهی است همانها که در دعای جوشن کبیر نیز هزار بار تکرارشان میکنیم؛ اگر درباره خدا میخوانیم: «یا حَبیبَ مَنْ لا حَبیبَ لَهُ» امام را نیز یاری امین میدانیم.
علاوه بر روایات و احادیث، توحید از اصلیترین محورهای مناظرات امام رضا (ع) با بزرگان ادیان و مکاتب است؛ چنان که در مناظره عِمران صابی چنان کردند که او به اسلام گروید! ... عمران سؤالاتی همچون «آفرینش خدا چگونه است؟» یا «آفرینش چه معناها و اقسامی دارد؟» یا «آیا خداوند در مخلوقات است یا مخلوقات در اویند؟» را در محضر ثامن الحجج (ع) مطرح کرد؛ پس از آنکه امام رضا (ع) پاسخ همه پرسشهای او را میدهد، عمران قانع میشود و عرضه میدارد: بله، سرورم، فهمیدم و گواهى مى دهم که خداوند تعالى همان گونه است که توضیح دادى و به یکتایى وصفش نمودى، و گواهى مى دهم که محمّد (ص)، بنده اوست که به نور هدایت و دین حقّ مبعوث شده است. آنگاه رو به قبله، به سجده افتاده، اسلام میآورد. این حدیث در کتابهای توحید و عیون اخبارالرضا (ع) نوشته شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ق) آمده است.
در مناظرهای دیگر که امام رضا (ع) با شخصی کافر داشتند، حضرت (ع) سه استدلال درباره وجود خدا مطرح میکند؛ نخست آنکه اگر خدایی وجود نداشته باشد، پس از مرگ، وضعیت کافران و مؤمنان یکسان خواهد بود؛ اما اگر خدایی باشد، کافران به جهنم خواهند رفت و مؤمنان به بهشت؛ حضرت (ع) در استدلال دوم فرمود: با توجه به جسم خودمان، میبینیم نمیتوانیم چیزی از آن بکاهیم یا به آن بیفزاییم.
همچنین خوشیها و ناخوشیهایی بر ما عارض میشود که خود توان دور کردن یا به دست آوردنشان را نداریم. از این مسئله پی میبریم که ساختمان بدن سازندهای دارد و در نهایت آنکه گردش آسمان ها، پیدایش ابر و باد و حرکت خورشید و ماه و ستارگان و دیگر نشانههای عجیب و محکم، نشان دهنده این است که کسی هست که اینها را آفریده است.
نتیجه آنکه امام رضا (ع) که بحق لقب عالم آل رسول (ص) گرفته اند با موقعیت شناسی و استفاده از فضایی که مأمون با اجبار ولایت عهدی بر حضرت (ع) در مناظره و گشایش بحثهای علمی ایجاد کرد، توانست مهمترین اصل اعتقادی یعنی توحید را به شیوهای اثرگذار تبیین و امامت را شرط توحید اصل و بری از شرک معرفی کند؛ بابی که حضرت (ع) گشود و تا قیامت مسیر یکتاپرستان را برای ورود به دژ مستحکم خدا هموار کرده است.