ابتلا به این بیماری‌ها می‌تواند خطر افسردگی را دو برابر کند پرهیز از ایجاد شوک دمایی در اولین لحظات گرمازدگی هشدار نارنجی هواشناسی برای سه استان کشور صادر شد (۱۵ تیر ۱۴۰۴) تکرار حماسه مدافعان سلامت در جنگ ۱۲ روزه | لزوم بازنگری در سرمایه انسانی حوزه بهداشت استخدام ۲۰۰ عضو هیئت علمی قراردادی در دانشگاه فرهنگیان تصویب شد اعلام جزئیات ترم تابستانی دانشگاه فرهنگیان پیش‌بینی هواشناسی امروز (۱۵ تیر ۱۴۰۴) | رگبار و رعدوبرق در شمال و شمال‌غرب کشور پرواز‌های «هما» از اهواز و شیراز به مقصد دبی برقرار شد هشدار سازمان هواپیمایی: فروش بلیت برای پرواز‌های ساعات شب جعلی و غیرمجاز است بازگشایی فرودگاه شهید مدنی تبریز | نخستین پرواز استانبول انجام شد (۱۴ تیر ۱۴۰۴) + فیلم تأمین قطار‌های فوق‌العاده برای ایام تاسوعا و عاشورای حسینی ۱۴۰۴ فرمول مراقبت از پوست صورت در تابستان برای دادن غذا و نوشیدنی نذری از این ظرف‌ها استفاده نکنید مراقب گرمازدگی در داخل خانه باشید آیا زیاد خوردن لبنیات، کابوس شبانه می‌آورد توصیه‌های تابستانی برای مادران باردار پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی (۱۴ و ۱۵ تیر ۱۴۰۴) پروازهای شرکت‌های عربی به ایران از سر گرفته شد ۱۷ مصدوم در حادثه آتش‌سوزی مجتمع تجاری درگهان (۱۳ تیر ۱۴۰۴) هشدار رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران: آثار روانی و اجتماعی جنگ نیازمند توجه و سیاست‌گذاری فوری است ۲۵ استان با تنش آبی مواجه هستند استاد دانشگاه فردوسی مشهد: سران صهیونیستی و آمریکایی شمر و یزید زمان ما هستند تمدید مهلت ثبت اعتراض آزمون‌های نهایی پایه دوازدهم ویدئو | ازسرگیری پروازها در فرودگاه‌های اصفهان و تبریز ۱۱ کشته در حادثه ریزش ساختمانی در پاکستان نخستین پرواز خارجی در فرودگاه امام خمینی (ره) به زمین نشست (۱۳ تیر ۱۴۰۴) ۲۵ سال حبس در انتظار ارسال کنندگان فیلم و تصویر به شبکه‌های معاند فعالیت فرودگاه‌های کشور به حالت عادی بازگشت (پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

درباره ملال و تازگی

  • کد خبر: ۱۳۰۴۸۷
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۲
درباره ملال و تازگی
ما نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و هم ازاین روست که آنچه می‌بینیم، همیشه برای ما نامطلوب است.

ما نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و هم ازاین روست که آنچه می‌بینیم، همیشه برای ما نامطلوب است. شناخت آن جوهر شگفتی است که همه چیز را تازه نگه می‌دارد. اما ما گمان می‌کنیم باید به دنبال ناشناخته‌ها باشیم و غریبه‌ها و غریب ها؛ اما شناخت است که ما را از ملال دور می‌کند.

شناخت در ذات خود بی نهایت را دارد. هرچه را درست بشناسیم، می‌بینیم که درست نشناخته ایمش و همین کیمیا و اکسیر شناخت است که ما را مدام می‌برد و برمی گرداند. با خودمان و با هر چیز غریبه می‌کند و آشنا می‌کند. در آشنایی با هر پدیده تازه ما با خودمان هم آشنایی نوی به دست می‌آوریم و آن گاه برای خود غریب می‌نماییم.

پدر وقتی تا نصفه شب بر بالین فرزند بیمار بیدار می‌ماند، به واسطه شناختن نوزاد تازه و دردهایش با خود روبه رو شده است و حالا خود شگفت دیگری را در خود پیدا می‌کند که او را هیجان زده و شگفت زده می‌کند. داماد در چشم عروس عشقی را می‌بیند که وجود خود او را آینگی می‌کند و این آینگی او را مدام می‌برد و بازمی گرداند. نگهداری از یک بوته گیاه و توجه به یک گل هم همین قدر ما را با بی نهایت روبه رو می‌کند.

انگار آن نگار نازدار پنهان شده است از ما و همه چیز در ما و همه چیز مدام خودی می‌نمایاند و می‌گریزد و ما، چون گربه‌ای بازیگوش که به دنبال انعکاس نوری می‌دویم. به جست وجوی آن عزیز می‌دویم و از این آینه به آن آینه می‌شتابیم. ملال ناشی از فراموش کردن است و فراموش کردن از نوعی آشنایی نادقیق برمی خیزد. آشنایی عمیق و دقیق، اما شنایی در موج‌های ابدیت است و جزرومد‌های مداوم معرفت میان ما و هرچیز مدام ما را با خودی بزرگ‌تر و دقیق‌تر و ظریف‌تر روبه رو می‌کند.

جهان مدرن با تکثیر مداوم آینه‌ها و با جادوی خط تولید و تولید انبوه راز را از همه چیز گرفته است. دیگر نه کاسه گلین بوی نفس کسی را دارد و نه در لیوان‌های بسته بندی شده در خط تولید‌هایی که از نوازش انگشت‌های آدمی دور و دورتر شده اند، شمیمی از شربتی و شرابی ازلی هست که دماغ جان ما را تازه کند.

تولید انبوه سعی کرده است که انسان را و آن لحظات مأنوس شدن انسان با آینه و دیدار خود در آینه و هرچیز را از مسیر تولید حذف کند و این است که دیگر ما به یخچال سایدبای ساید، هر چقدر هم پولش را داده باشیم، دل بسته نمی‌شویم.

آن کوزه گلین، اما که انگشت‌های مادر به دورش کیسه‌ای نخی می‌کشید و نم دارش می‌کرد تا آب را بهتر سرد کند، همیشه انگار جزئی از مهربانی مادر بود که ما را سیراب می‌کرد. حالا، اما همه چیز هست. تالار آینه‌ای بسیار بزرگ‌تر فراهم شده است، اما چشمکی و نگاهی و عطری و رازی در میان نیست.

ما آمده ایم که همه چیز را مصرف کنیم، نیامده ایم که ببینیم و بشنویم و بچشیم و دیدار کنیم. آمده ایم که تمام کنیم و بعدی را برداریم و مصرف کنیم. تفاوتی میان گوساله و کالباس هست که به این راحتی‌ها پر نمی‌شود. کشتن و خوردن و بلعیدن و مصرف کردن راحت‌تر شده است و حالا ما بدون دیدار آینه می‌سازیم و آینه می‌خریم و آینه می‌شکنیم و درنهایت این مسیر چیزی به جز شیئی‌وارگی و چیزشدن انسان نیست.

ما چیز‌هایی هستیم که هستیم، چیز‌هایی بی چیزتر از همیشه و غرق در چیز‌های بسیاری. تا کدام چشم که این درد را ببیند و این تالار چرک وچیل آینه را با نگاهی روشن کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->