انفجار مین در سردشت یک مصدوم بر جای گذاشت (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) آیا رژیم غذایی پرنمک خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهد؟ زنان باردار در ماه‌های آخر بارداری تا حد امکان از رانندگی خودداری کنند برقراری ۷۲۸۰۰۰ تماس با اورژانس در نوروز توصیه‌های ایمنی برای سیزده بدر | در این مکان‌ها مستقر نشوید تصادف‌های صبح سیزده‌بدر در مشهد؛ ۱۴ مصدوم در دو حادثه رانندگی (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) معرفی ۲۲ هزار مرکز غیر بهداشتی به مراجع قضایی ۱۳ فروردین، بهانه‌ای برای آشتی با طبیعت است | مشهد، پرچمدار ترویج فرهنگ احترام به طبیعت باشد جان باختن ۷۴۷ مسافر نوروزی در ۱۸ روز استقرار ۳۹ آمبولانس و موتورلانس در بوستان‌های خراسان‌رضوی (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) گذراندن زمان در طبیعت، فواید بسیاری در حفظ سلامت روان دارد تولد نوزاد با وزن حدود ۴کیلو و ۹۰۰ گرم در قوچان  (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) ورود سامانه بارشی جدید از جمعه (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) ۱۳ فروردین، از افسانه پوریم تا جشن طبیعت ماهی های قرمز را فردا در رودخانه ها رها نکنید!+ویدئو تردد از تهران به شمال ممنوع شد (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) مقصران سانحه واژگونی اتوبوس کرمان _ مشهد شناسایی شدند ماجرای فرود اضطراری هواپیمای کویتی در فرودگاه زاهدان چه بود؟ ترافیک سنگین در جاده‌های شمال (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) شمار جان‌باختگان ناشی از تصادفات در نوروز ۱۴۰۴، به ۷۰۴ نفر رسید (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) پایان گروگان‌گیری پدر آیسان اسلامی بلاگر معروف پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی برای ۱۲ و ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ یک کنشگر محیط زیست: مردم در سیزده‌به‌در، جز ردپا چیزی در طبیعت باقی نگذارند آغاز موج بازگشت مسافران نوروزی | احتمال اعمال محدودیت‌های مقطعی در محور‌های شمالی پیش‌بینی بارش باران قابل ملاحظه در برخی نقاط کشور (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) کاهش ۱۵ درصدی آمار فوتی‌ها در تصادفات نوروزی خراسان رضوی (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) سه تصادف پیاپی در خراسان رضوی با ۱۶ مصدوم | ۲ مصدوم با بالگرد به بیمارستان منتقل شدند (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) توضیحات رئیس پلیس راهور فراجا درباره حادثه اتوبوس کرمان-مشهد آمار تلفات زلزله میانمار از ۲ هزار نفر عبور کرد بازگشایی دوطرفه جاده کرج - چالوس (۱۱ فروردین ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

درباره ملال و تازگی

  • کد خبر: ۱۳۰۴۸۷
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۲
درباره ملال و تازگی
ما نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و هم ازاین روست که آنچه می‌بینیم، همیشه برای ما نامطلوب است.

ما نمی‌دانیم چه می‌خواهیم و هم ازاین روست که آنچه می‌بینیم، همیشه برای ما نامطلوب است. شناخت آن جوهر شگفتی است که همه چیز را تازه نگه می‌دارد. اما ما گمان می‌کنیم باید به دنبال ناشناخته‌ها باشیم و غریبه‌ها و غریب ها؛ اما شناخت است که ما را از ملال دور می‌کند.

شناخت در ذات خود بی نهایت را دارد. هرچه را درست بشناسیم، می‌بینیم که درست نشناخته ایمش و همین کیمیا و اکسیر شناخت است که ما را مدام می‌برد و برمی گرداند. با خودمان و با هر چیز غریبه می‌کند و آشنا می‌کند. در آشنایی با هر پدیده تازه ما با خودمان هم آشنایی نوی به دست می‌آوریم و آن گاه برای خود غریب می‌نماییم.

پدر وقتی تا نصفه شب بر بالین فرزند بیمار بیدار می‌ماند، به واسطه شناختن نوزاد تازه و دردهایش با خود روبه رو شده است و حالا خود شگفت دیگری را در خود پیدا می‌کند که او را هیجان زده و شگفت زده می‌کند. داماد در چشم عروس عشقی را می‌بیند که وجود خود او را آینگی می‌کند و این آینگی او را مدام می‌برد و بازمی گرداند. نگهداری از یک بوته گیاه و توجه به یک گل هم همین قدر ما را با بی نهایت روبه رو می‌کند.

انگار آن نگار نازدار پنهان شده است از ما و همه چیز در ما و همه چیز مدام خودی می‌نمایاند و می‌گریزد و ما، چون گربه‌ای بازیگوش که به دنبال انعکاس نوری می‌دویم. به جست وجوی آن عزیز می‌دویم و از این آینه به آن آینه می‌شتابیم. ملال ناشی از فراموش کردن است و فراموش کردن از نوعی آشنایی نادقیق برمی خیزد. آشنایی عمیق و دقیق، اما شنایی در موج‌های ابدیت است و جزرومد‌های مداوم معرفت میان ما و هرچیز مدام ما را با خودی بزرگ‌تر و دقیق‌تر و ظریف‌تر روبه رو می‌کند.

جهان مدرن با تکثیر مداوم آینه‌ها و با جادوی خط تولید و تولید انبوه راز را از همه چیز گرفته است. دیگر نه کاسه گلین بوی نفس کسی را دارد و نه در لیوان‌های بسته بندی شده در خط تولید‌هایی که از نوازش انگشت‌های آدمی دور و دورتر شده اند، شمیمی از شربتی و شرابی ازلی هست که دماغ جان ما را تازه کند.

تولید انبوه سعی کرده است که انسان را و آن لحظات مأنوس شدن انسان با آینه و دیدار خود در آینه و هرچیز را از مسیر تولید حذف کند و این است که دیگر ما به یخچال سایدبای ساید، هر چقدر هم پولش را داده باشیم، دل بسته نمی‌شویم.

آن کوزه گلین، اما که انگشت‌های مادر به دورش کیسه‌ای نخی می‌کشید و نم دارش می‌کرد تا آب را بهتر سرد کند، همیشه انگار جزئی از مهربانی مادر بود که ما را سیراب می‌کرد. حالا، اما همه چیز هست. تالار آینه‌ای بسیار بزرگ‌تر فراهم شده است، اما چشمکی و نگاهی و عطری و رازی در میان نیست.

ما آمده ایم که همه چیز را مصرف کنیم، نیامده ایم که ببینیم و بشنویم و بچشیم و دیدار کنیم. آمده ایم که تمام کنیم و بعدی را برداریم و مصرف کنیم. تفاوتی میان گوساله و کالباس هست که به این راحتی‌ها پر نمی‌شود. کشتن و خوردن و بلعیدن و مصرف کردن راحت‌تر شده است و حالا ما بدون دیدار آینه می‌سازیم و آینه می‌خریم و آینه می‌شکنیم و درنهایت این مسیر چیزی به جز شیئی‌وارگی و چیزشدن انسان نیست.

ما چیز‌هایی هستیم که هستیم، چیز‌هایی بی چیزتر از همیشه و غرق در چیز‌های بسیاری. تا کدام چشم که این درد را ببیند و این تالار چرک وچیل آینه را با نگاهی روشن کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->