وکیل پژمان جمشیدی: موکلم وثیقه را خودش داده و ممنوع‌الکار نیست درخشش خبرنگاران شهرآرا در سومین جشنواره مطبوعات شرق کشور | شهرآرا، سرمایه فرهنگی مشهد است برگزیدگان جشنواره ملی عکس زعفران معرفی شدند + تصاویر برگزیده مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (جمعه، ۹ آبان ۱۴۰۴) صوت | آهنگ جدید علیرضا قربانی با نام «گیسوی باران» + لینک دانلود رسانه‌ها چگونه بر تصمیمات و ادراکات ما اثرگذارند؟ | بررسی اثر رسانه‌ها بر شناخت و روان انسان اکران «هلو کیتی» کمپانی وارنر برادرز در تابستان ۲۰۲۸ «قیصر امین‌پور» مرتبه‌ وجودی متفاوتی داشت گای ریچی و جیسون ششمین فیلم اکشن را با هم می‌سازند نسیم ادبی «اتاق فرار» را روی صحنه تئاتر می‌برد زمان انتشار فصل پنجم سریال پسران مشخص شد «کج‌پیله» پیشتاز سینمای ایران صوت | آهنگ جدید محمد معتمدی با نام «عاشقم» + لینک دانلود دیوید تنانت در سریال «دختران گیلبرت» بازی می‌کند؟ توقیف فیلم‌های «پژمان جمشیدی» تکذیب شد
سرخط خبرها

یادی از ابوالقاسم حالت، هم زمان با سالروز درگذشتش | بحر طویلی از فکاهیات

  • کد خبر: ۱۳۱۱۸۵
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۷
یادی از ابوالقاسم حالت، هم زمان با سالروز درگذشتش | بحر طویلی از فکاهیات
ابوالقاسم که همه او را با تخلص «حالت» می‌شناختند، نام آشنایی در میان مطبوعات دهه ۲۰ بود. سال ۱۳۲۵ به دعوت کمپانی اورگرین پیکچر برای دوبله چند فیلم راهی هند شد؛ زیرا دستی هم بر ترجمه داشت.

آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ شبی از شب‌های انجمن ادبی ایران، جوانی لاغراندام و با عینکی گرد بر چشم ها، صدای نیمه لرزانش را صاف کرد و شعرش را برای حضار خواند. مصرع آخر که به پایان رسید، کسی از میان جمعیت گفت: شعر خودش نیست! جوانک، وقتی نشست، پرسید: آن آقا که بود؟ گفتند: آقای توفیق؛ سردبیر مجله توفیق. گذشت. یک روز که ابوالقاسم راهی باغ ملی شده بود تا کتاب بخواند، برای بار دوم با توفیق روبه رو شد. این بار توفیق با لبخندی گرم از او دعوت کرد برای نشریه اش شعر بنویسد.

ابوالقاسم گلایه کرد: شما که گفتید من شاعر شعر هایم نیستم. اما توفیق خواست از آن روز به بعد دستی به شعر طنز و فکاهی ببرد؛ چون دید استعداد واقعی اش اینجاست. این اولین همکاری رسمی ابوالقاسم عبدا...  فرد با یک نشریه بود. امضای بحرطویل هایش «هدهدمیرزا» بود و باقی اشعارش را گاهی با «خروس لاری» امضا می‌زد، گاهی با «ابوالعینک» و «شوخ» و «فاضل مآب». بعدتر جملات قصار حضرت علی (ع) را در قالب رباعی‌هایی برای مجله آیین اسلام می‌نوشت.

شاید خودش هم گمان نمی‌کرد شاعری، محل رزق و روزی او شود. از بخت خوب، هم دوره آدم حسابی‌های ادبیات بود. ملک الشعرای بهار کنگره نویسندگانی را تاسیس کرده بود که بین اعضایش از جلال آل احمد و صادق چوبک بود تا علی اکبر دهخدا و نیما یوشیج. ابوالقاسم هم به دعوت بهار وارد انجمن شده بود؛ جایی که در آن، علاوه بر نقد اوضاع فرهنگی جامعه، به مرور رسالت حقیقی قلم و جانبداری از حق و عدالت می‌پرداختند تا با هنرشان، دشمنی خود با ستم و زشتی را علنی کنند.

ابوالقاسم که همه او را با تخلص «حالت» می‌شناختند، نام آشنایی در میان مطبوعات دهه ۲۰ بود. سال ۱۳۲۵ به دعوت کمپانی اورگرین پیکچر برای دوبله چند فیلم راهی هند شد؛ زیرا دستی هم بر ترجمه داشت و یکی دو سال زندگی در هند را فرصت مغتنمی برای تکمیل زبان انگلیسی اش می‌دانست. فرانسه را هم بلد بود. وقتی برگشت ایران، مدتی با رادیو همکاری کرد. کمی بعد استخدام شرکت نفت آبادان شد. پس تهران را ترک کرد و در آبادان، وارد اداره روابط عمومی شد. نشریات شرکت نفت را اداره می‌کرد و پس از ملی شدن صنعت نفت با تعلیق ادارات، مشغول فراگیری زبان عربی شد.

یک بار هم که برای تعطیلات برگشت تهران، دلباخته دایی زاده اش احترام خانم شد. اغلب غزلیاتش را هم در دوران فراق همسرش سروده بود. سال ۱۳۵۲ بازنشست شد. اواخر عمرش را باوجود کهولت سن با مجله گل آقا همکاری کرد. سرود «پاینده بادا ایران» را در همین ایام آفرید که اولین سرود ملی ایران بعد از انقلاب بود. می‌گفت روزی که احساس کنم دیگر شعری برای سرودن و مقاله‌ای برای نوشتن ندارم، آن روز تمام شده ام. اما سوم آبان ۱۳۷۱ که به خاطر سکته قلبی در بیمارستان ایرانمهر از دنیا رفت، هرگز تمام نشد و نامش در زمره شاعران طنزپرداز ایرانی ماندگار شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->