در اواخر حکومت بی کفایت و خودکامه قاجاریه، تحول خواهی در امور مختلف از جمله فرهنگ بسیار پررنگ بود. رخداد بزرگ مشروطه و سر بر آوردن دگراندیشان و فرهیختگانی که اوضاع را برنمی تابیدند، سنگ بنای دگرگونیها در دهههای پس از آن شد. ترجمه نوشتههای غربیها در ایران که از زمان عباس میرزا، ولیعهد لایق فتحعلی شاه، آغاز شده بود نیز از این موج برکنار نماند.
برگردانهای ادبی میرزا حبیب اصفهانی (۱۲۵۱- ۱۳۱۱ قمری)، یکی از خادمان نثر فارسی در اواخر قاجار، نمونههایی از این ترجمه هاست که همچنان تفکربرانگیز است.
این ادیب و مترجم ایرانی در خطه چهارمحال و بختیاری زاده شد و در همان منطقه و بعد در تهران و بغداد به تحصیل مشغول شد. او ادبیات و چند زبان را فرا گرفت و در ادامه پس از انجام فعالیتهایی علیه قاجاریه در پایتخت، به قلمرو عثمانی فرار کرد.
میرزا حبیب اصفهانی به نوعی پدر دستور زبان فارسی امروزی است و کتابهایی برای آموزش دستور تألیف کرده است. این ادیب باذوق، برگردانهایی از ادبیات غرب دارد که در ادامه دو عنوان آن را معرفی میکنیم. اکنون شناخته شدهترین کار میرزا حبیب، کتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» است.
نویسنده کتاب یک مأمور انگلیسی در ایران به نام جیمز موریه است که ادعا کرده کتابش سرگذشت واقعی یک ایرانی است که خود او برایش آن را شرح داده و موریه خاطرات او را به زبان انگلیسی برگردانده است. بااین حال، احتمال میرود این ادعا نوعی شگرد واقع نمایی برای باورپذیری رمان در نزد خواننده باشد.
سیدمحمدعلی جمالزاده که مقدمهای بر ترجمه فارسی کتاب نوشته نیز با نظر کسانی که اصل داستان را به قلم نویسنده ایرانی میدانند مخالف است و آن را ساخته و پرداخته خود موریه میداند. در هر صورت، کتاب ماجراهای فرزند یک دلاک اصفهانی را نقل میکند که نزد تاجری ترک به کار گمارده میشود و سپس در پی از سر گذراندن رخدادهایی به دربار راه پیدا میکند. حاجی بابا ضمن روایت اتفاقاتی که برایش روی میدهد، وضعیت نابسامان سیاسی و اجتماعی آن روزگار را به زبانی شوخ و طناز به تازیانه نقد مینوازد.
در جایی از کتاب، راوی از زبان فردی به نام شیرعلی میگوید: «داداش، شاه مواجبی نمیدهد، اگر هم چیزی بدهد دوای درد نمیشود، مزد ما بسته به خدمت ماست و باید از پهلوی قولوق و رشوت و نسق بها و چیزهای دیگر از این قماش به دست بیاید، سگ را به صاحبش میشناسند و من و تو هم باید به رئیسمان تأسی نمائیم.»
میرزا حبیب اصفهانی ترجمهای آزاد بر پایه ترجمه فرانسوی این کتاب به دست داده و کاملا به متن خارجی وفادار نبوده است، اما نثر شیرین و روان او به رغم برخی اصطلاحات آن روزگار که امروز به گوش خواننده ناآشنا مینماید، همچنان خواندنی و به ویژه برای اهل قلم آموزنده است. کتاب دیگری که او به فارسی درآورد، «سرگذشت ژیل بلاس» اثر آلن رُنه لوساژ، نویسنده فرانسوی، بود.
این رمان شرح رویدادهایی است که ماجراجوی کلاش و بی سروپایی به نام ژیل بلاس در اسپانیا پشت سر میگذارد. قهرمان رند داستان مدام از آنچه اتفاق میافتد درس میگیرد و تجربه میاندوزد و از این رهگذر، نویسنده تعالیمی را که از دید خودش برای خواننده مفید است، به او انتقال میدهد. میرزا حبیب اینجا نیز همچون «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» با نثری روان و برابرگذاریهای هماهنگ با فرهنگ ایرانی و سود بردن از ابیات و کنایهها و مَثَلهای فارسی، متنی گیرا فرا روی مخاطب ایرانی میگذارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «پس به نزد وزیر رفتیم. در تالاری بزرگ، به عرض دادخواهان میرسید. در دیوانخانه او بیش از دربار شاهی آدم بود. از ضباط و عمال و غلام و سواره و مباشر و نوکرباب و اهل نظام جمعی کثیر گرد آمده، از فرمانفرمایان و بیگلربگیان شکایت میکردند. مغان از موبدان، راهبان از کشیشان، کهان از مهان، مهان از مهتران، مهتران از مهترینان داد و فریاد داشتند.» گویا خود میرزا حبیب همچون قهرمان این کتاب فردی رند بوده و شاید با انتخاب هایش برای ترجمه، نیشی هم به حکومتهای جبار قاجار و عثمانی زده که در هر دو حکومت مغضوب واقع میشود.
*برای نگارش این مطلب، افزون بر منابع اینترنتی از مقدمه و متن دو کتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» (مؤسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر. ۱۳۴۸) و «سرگذشت ژیل بلاس» (به اهتمام غلامحسین میرزاصالح. انتشارات معین. چاپ دوم، ۱۳۸۸) بهره گرفته شده است.