مشهد ما نه تنها خاستگاه و زادگاه بسیاری از نویسندگان و شاعران یک سده اخیر است بلکه ناشرانی مطرح در سطح کشور را نیز معرفی کرده است. در این نوشته، از سه ناشر بلندآوازه خواهیم گفت که از مشهد سر برآوردند و سپس کار خود را در پایتخت دنبال کردند. این افراد پایه گذار انتشاراتیهایی شدند که شماری از کتابهای خوب و سودمند و خواندنی ادبیات را چاپخش کردند؛ و امروز به رغم گذشت چندین سال از فوت هر سه بنیادگذار انتشاراتیهایی که نام خواهیم برد، گوتنبرگ و زوار و توس سر پا و فعال برای دوستداران فرهنگ، به ویژه ادبیاتی ها، کتاب چاپخش میکنند.
برگزیدن نام کسی که صنعت نوین چاپ در جهان وامدار ابتکار اوست، به راه اندازی انتشارات گوتِنبِرگ انجامید. البته پیش از آن کتاب فروشی گوتمبرگ - که بسیاری در ایران آن را گوتَمبِرگ تلفظ کرده اند - در مشهد آغاز به کار کرد. صاحب کتاب فروشی، محمود کاشی چی، در کنار فروش کتاب، آثاری را هم منتشر کرد که نخستینِ آن «شعر در ایران» به قلم ملک الشعرا محمدتقی بهار بود. کاشی چی در سال ۱۳۳۰ بی آنکه کتاب فروشی مشهدش را تعطیل کند، راهی تهران شد و آنجا هم کتاب فروشی و انتشارات به راه انداخت. کتاب فروشی گوتنبرگ در خیابان منوچهری کم کم گسترش پیدا کرد و تبدیل شد به یکی از فروشگاههای بزرگ کتاب در ایران طی دهههای سی و چهل خورشیدی.
محمود کاشی چی که هوش اقتصادی بالایی داشت، مبتکر چاپ کتاب ارزان در ایران است. او داستانهایی از ادبیات روس و داستانهای تاریخی ایرانی و آثاری دیگر را با شمارگان بالا - حتی به بیست هزارتا هم رساند - و به شکل جزوههای کم ورق پنج ریالی منتشر میکرد و از این راه، نقش ویژهای در ترویج کتابخوانی ایفا کرد. همچنین ایده فروش کتاب کیلویی را اجرا کرد که حرف و حدیثهایی را موجب شد. این ناشر نام دار تا سال ۱۳۹۳ که جان به جان آفرین تسلیم کرد، در مشهد و تهران کار فرهنگی اش را ادامه داد.
یکی از برجستهترین فعالیتهای انتشارات زوار چاپ نسخههای وزینی از دیوانهای شعر فارسی است. نسخه کامل کلیات سعدی (از پیش از انقلاب تا امروز، کمابیش هیچ یک از نسخههای موسوم به کلیات سعدی کامل نیست مگر نادر نسخههایی از جمله همین چاپ زوار) و دیوان حافظ (نسخه معتبر تصحیح محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی) و دیوان خاقانی شروانی و جز اینها کتابهای فاخری هستند که نام نشان انتشاراتیِ نام برده بر جلد آنها نقش بسته است.
تاریخ این بنگاه فرهنگی برمی گردد به پیامدهای انقلاب مشروطه و راه اندازی کتاب فروشی زوار در مشهد به دست حاج نوروزعلی زوار. در ادامه فعالیتهای این مغازه، فرزند بانی آن، حسین زوار، کار پدر را دنبال کرد و همچنین چاپخانه زوار را به راه انداخت. او سرانجام سال ۱۳۲۲ در پایتخت، انتشارات زوار را در خیابان باب همایون بنیاد گذاشت و پسرش اکبر زوار به اداره آن همت کرد. حسین زوار سال ۱۳۵۹ درگذشت، اما فرزندانش تا امروز در مشهد و تهران در حوزه کتاب فروشی و چاپ و نشر مشغولند.
محسن باقرزاده نوجوان بود که بنا به رسم آن روز، باید سه ماه تعطیلی به شاگردی مشغول میشد تا شغلی بیاموزد. او اوایل دهه سی نزد یک فروشنده طلا و نقره سرگرم کار شد، اما همسایگی با کتاب فروشی گوتنبرگ کار دستش داد!
به زبانی دیگر، او سر و کار داشتن با کتاب در قبال دستمزد کمتر را ترجیح داد و شاگرد کتاب فروشی شد. او طی سالها به تجربه خود در این حرفه افزود و ضمن آن با محافل ادب مشهد ارتباط و دوستی پیدا کرد و همچنین نوشتههایی مطبوعاتی با محتوای اجتماعی و انتقادی از خود منتشر ساخت. سرانجام زمانی که پنج هزار تومان وجه نقد از یکی از نزدیکانش به دستش رسید، تصمیم به چاپ کتاب گرفت.
باقرزاده به سراغ دوستانی، چون محمدرضا شفیعی کدکنی در انجمن قهرمان رفت و از آنها خواست برایش گزیدهای از سرودههای شاعران خراسانی گرد آورند و این اتفاق افتاد و سال ۱۳۴۲، انتشارات توس با نخستین کتابش «شعر امروز خراسان» در مشهد متولد شد.
نام این بنگاه نشان از مِهری دارد که صاحب آن به مشهد و خراسان و بزرگانی، چون فردوسی توسی میورزید. پس از چاپ چند کتاب، مشکلات پیش آمده سبب شد این ناشر راهی تهران شود. در آنجا او در محیطهای فرهنگی همچون بنیاد فرهنگ ایران تجربه خود در زمینه نشر را تقویت کرد و سپس دوباره کار انتشارات توس را دست گرفت. از جمله کتابهای مهمی که این بنگاه به چاپ رساند، مجموعه مفصل آثار آنتون چخوف با ترجمه سروژ استپانیان است. باقرزاده سال ۱۳۹۳ درگذشت. همسرش ناهید کاشی چی مترجم ادبیات روس و دختر محمود کاشی چی - صاحب انتشارات گوتنبرگ - است.
منابع:
۱. تاریخ و تحول نشر. عبدالحسین آذرنگ. خانه کتاب. چاپ دوم، ۱۳۹۶.
۲. «زوار» به تهران میآید. ندا زندی. روزنامه همشهری. دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۹.
۳. گفت وگوی عبدالحسین آذرنگ با محسن باقرزاده. تارنمای انتشارات توس.