به گزارش شهرآرانیوز؛ انتخاب پنج کارآگاه خصوصی از بین خیل کاراکترهایی که در جهان ادبیات متولد شده اند و پا به دنیای سینما گذاشته اند کار ساده ای نیست اما می توان مشهورترین و ماناترین آنها را انتخاب کرد.
شرلوک هولمز بی تردید مشهورترین کاراگاه خصوصی جهان در طی ۱۲۰ سال گذشته بوده است. سر آرتور کنان دویل پزشکی که دکتر واتسون نماینده داستانی وی در سلسله ماجراهای شرلوک هولمز است خود دویل است که شخصیت هولمز را از استاد بسیار تیزهوش خود به عاریه گرفت.
روزی در زمان دانشجویی هنگامی که دویل و دانشجویان پزشکی در محضر استاد بودند مردی وارد مطب می شود و استاد دویل از ظواهر وی حدس می زند که وی یک نظامی پیاده نظام دور از وطن است که همسرش به تازگی فوت کرده و یک پسر و یک دختر دارد که سن پسر بیشتر از دختر است و این که مرد به نوعی مالاریای مناطق حاره مبتلاست!
مرد آشفته می شود و به استاد دویل تهمت می زند که جاسوس وی را می کند. استاد با آرامش به وی می گوید که همه اینها را از ظواهر وی دانسته و تاکنون حتی او را ندیده است! وی چنین توضیح می دهد: وقتی وارد شدی کلاه از سر برنداشتی پس فهمیدم نظامی هستی چون نظامی ها عادت دارند کلاه بر سر داشته باشند و سلام دهند. کراوات مشکی زده ای که نشانه عزادار بودنت است و چون در یک دست عروسک و در دست دیگر کتابی ماجرایی داری و برای همسرت چیزی نیاورده ای حدس زدم که زنت فوت کرده و برای دخترت عروسک و برای پسرت که با توجه به محتوای کتاب باید بزرگتر از دخترت باشد هدیه گرفته ای. صورتت نیمه برنزه است پس پیاده نظام باید باشی چون صواره نظام رفت و برگشت دارد و هر دو سوی صورتش برنزه می شود و عهمین برنزه شدن نشان می دهد در منطقه ای گرم و دور از وطن خدمت می کنی!
دویل از این همه هوش استاد یکه می خورد و پس از آن شرلوک هولمز را به وجود می آورد که در شماره ۲۲۱ بیکر استریت زندگی می کند و برای کمک به وی دکتر واتسون را می آفریند. هولمز را برخی از نویسندگان بزرگ دنیا بزرگترین شخصیت ادبی می دانند و فرانسوا موریاک به وی لقب «مخلوق ادبی همه اعصار» داده است.
نقش هولمز را تاکنون افراد بسیاری بازی کرده اند که مشهورترین آنها بازیل راتبورن در سینمای کلاسیک و جرمی برت در سریال های تلویزیونی هستند. در دهه اخیر این دو جای خود را به داونی جونیور و کمبربیچ داده اند با این حال هیچ بازیگری نتوانسته بازی فوق العاده جرمی برت را داشته باشد.
هرکول پوآرو پس از هولمز مشهورترین کاراگاه در سینمای جهان است. بهترین بازی در نقش این کاراگاه کله تخم مرغی بلژیکی که انگلیسی ها وی را مضحک می بینند و انضباط و اشتهای وی نوعی حالت غلوشده گی محض را به نمایش می گذارد توسط آلبرت فینی در فیلم سیدنی پولاک با عنوان قطار سریع السیر شرق انجام شده اما بی تردید این دیوید ساچت است که با بازی عالی خود در نقش این کاراگاه عجیب آن را ماندگار کرد.
نکته جالب اینجاست که آگاتا کریستی نویسنده ماجراهای پوآرو کاراکتر وی را از روی هولمز برداشت کرده منتها آن را کاملا عکس کرده است.
فیلیپ مارلو پس از هولمز از شاخص ترین کاراگاهان خصوصی سینما به شمار می رود. ریموند چندلر هفت داستان بلند دارد که کاراکتر اصلی همه آنها مارلوست و تاکنون از شش رمان وی هشت فیلم درست شده است و از پودل اسپرینگ سریالی با نام مارلو ساخته اند.
خواب ابدی، بانوی دریاچه، خداحافظی طولانی، خواهر کوچیکه، پنجره مرتفع و بدرود محبوبهام این فیلم ها هستند که در آنها همفری بوگارت، الیوت گلد، رابرت میچم و رابرت مونتگمری نقش مارلو را بر عهده داشته اند.
در این میان خواب ابدی ساخته هوارد هاوکز بهترین نسخه سینمایی اقتباسی از آثار چندلر به شمار می رود که در آن بوگارت نقش مارلو را بر عهده دارد. کاراگاه خسته سرسختی که باج نمی دهد و سعی دارد با تمام سیاهی های اطرافش شوالیه ای شریف باقی بماند. جامعه پیرامون مارلو غرق در فساد است و وی برای دستیابی به حقیقت باید با تبهکاران، پلیس های فاسد و قاضی های رشوه گیر و دکترهای تاجر مبارزه کند و همین وی را هر روز فرسوده تر از قبل می کند.
مارلو مولود جامعه خشن امریکایی پیرامون چندلر در زمان رکود اقتصادی و اوج گانگستریزم است. نویسنده در چهل سالگی به دلیل رکود اقتصادی از کارش که مدیریت یک شرکت نفتی است برکتار می شود و رو می آورد به نوشتن و خلق مارلو. البته تاثیرات بزرگترین نویسنده رمان واقعگرای پلیسی جهان یعنی دشیل همت را نباید در این مورد نادیده گرفت.
سام اسپید سه بار پا به سینمای جهان گذاشت و هر سه در یک داستان بود: شاهین مالت. دوبار در دهه سی که به دلیل ساختار نامناسب فیلم ها شکست خورد و بار دیگر در سال ۱۹۴۱ که با نبوغ جان هیوستن در اولین فیلمش با همین نام درخشید و در سینما جاودانه شد.
دشیل همت مرد ساکت و کاراگاه خصوصی مستعفی بیزار از سرمایه داری امریکایی، سرباز جنگ های اول و دوم جهانی و مبارز همیشگی با فقر عمومی که بعدها در کمیته مک کارتی بدون مدرک شش ماه زندانی شد و پس از ضبط اموال به دلیل سل حاصل از دوران جنگ در اوج فقر درگذشت، خالق این کاراگاه موذی و صورت زردی است که با وجود علاقه شدید به ثروت وجدانش را زیر پا نمی گذارد و دستیابی به حقیقت را به هرچیز ترجیح می دهد.
بازی بوگارت در این فیلم در نقش سام اسپید از ماناترین بازی های سینما در طول تاریخ خود است و پس از آن بسیاری از بازیگران سعی کردند تا در شکل و شمایل وی این راه را ادامه دهند اما هیچیک موفقیت مثلث چندلر، هیوستن و بوگارت را به دست نیاوردند.
لو آرچر کاراگاه خصوصی نویسنده ای با نام راس مک دانلد است که به دلیل شغلش همسرش ترکش کرده است و وی با توجه به تجربیاتش از زندگی از جامعه سرمایه سالاری که در آن زندگی می کند فراری است و ترجیح می دهد فقط برای کار با مردم در ارتباط باشد برای همین دوستی ندارد و آشناهایش افراد اداره پلیسند و بس.
نقش وی را در سینما پل نیومن در چند فیلم بازی کرده و البته نام وی در فیلم به هارپر تغییر کرده است و عمده فیلم هار ا استوارت روزنبرگ کارگردانی کرده است.
منبع: هنر ام روز