ابهامات حذف دهک‌بندی ایثارگران رفع شد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی: رضایت به فعل باطل، هم‌تراز انجام آن است فراخوان ثبت‌نام در «طرح ملی انسان مسئول» ویژه ماه مبارک رمضان، منتشر شد ریزش کاشی‌کاری‌های مسجد تاریخی سید اصفهان چهره سال همایش ملی سلامت معنوی اسلامی شناخته شد علی غلام آزاد، راهی مسابقات بین‌المللی قرآن الجزایر شد وزیر آموزش و پرورش: آسیب‌های دانش‌آموزان و دانشجویان از باورهای اعتقادی متناقض نشئت می‌گیرد درس‌نامه زندگی با آیه‌ها ویژه ماه مبارک رمضان روانه بازار شد رویداد ملی طبا، بستری برای درآمدزایی طلاب آیت‌الله علم‌الهدی: حوزه‌های علمیه خواهران، مولود انقلاب است | ضرورت تقویت رویش‌ها در جریان طلبگی خواهران ۷۲ زندانی حافظ کل قرآن شدند فراخوان انتخاب شعار نمایشگاه قرآن منتشر شد معاون سیاسی سپاه در مشهد: وضعیت سوریه به‌زودی تغییر می‌کند | شگفتانه‌های جدید از قدرت مقاومت در راه است مشهدالرضا (ع)، میزبان گردهمایی اساتید بسیجی حوزه‌های علمیه خواهران | فرهنگ، علم و تبلیغ، سنگر اصلی بسیج تأخیر طولانی پروازهای عمره و مشکلات جدی برای زائران خانه خدا کرونای ترک نماز! بررسی آثار حسادت بر سبک زندگی انسان بر اساس باورهای دینی | آتشی که خرمن زندگی را می‌سوزاند ویدئو | روایتی از طبخ غذا برای آوارگان سوری و لبنانی توسط مشهدی‌ها در آن سوی مرزها فرمانده سپاه امام رضا (ع)، درگذشت همسر شهید برونسی را تسلیت گفت «هُنر گمنامی»؛ رویدادی هنری برای تجلیل از مدافعان امنیت
سرخط خبرها

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

  • کد خبر: ۱۳۳۷۹۳
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۵
رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود
دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

یکی از روز‌هایی بود که توفیق زیارت نصیبم شده بود و در صحن آزادی بودم، یک باره متوجه شلوغی ورودی صحن شدم. معمولا علما برای زیارت از پایین پای حضرت (ورودی صحن آزادی) مشرف می‌شوند. به سمت ورودی رفتم تا ببینم چه شخصیتی وارد حرم شده است که همه به سمت ایشان می‌روند.

نزدیک‌تر که شدم، در حلقه خادمان و زائران، روحانی‌ای را دیدم که با قامت خم و سری پایین به آرامی قدم برمی داشت.

گاهی نیم نگاهی به چپ یا راست می‌انداخت و با همان حالتی که سرش پایین بود، زیر لب زمزمه‌ای می‌کرد. بالاخره بعد سال‌ها توفیق دیدار نصیبم شد. دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

بار‌ها عکس کوچه‌ای در قم را که صبح‌ها از آن برای نماز صبح به مسجد می‌رفتند و مردم فقط برای ابراز ارادت و التماس دعا جمع می‌شدند، دیده و از حالات عرفانی و معنوی شان خوانده بودم؛ برای همین همیشه شرم اینکه اگر چشمشان به من بیفتد، معلوم نیست در این جسم آدمیزادی چه ببینند، همراهم بود.

حقیقتش دلش را نداشتم به اندازه گفتن یک التماس دعا و گفتن حاجتی که در دلم داشتم، نزدیک‌تر بشوم. فقط آرزویم را نیت و تماشایشان کردم. آیت ا... از خیل زائران و مجاوران و خادمان عبور کردند و به سمت مضجع شریف رفتند. از آن روز، سال‌ها گذشت تا روزی که برای پر کردن فرم خادمی به صحن آزادی حرم رفتم تا اقدامات اولیه خادم شدنم را انجام بدهم. کنار حوض آزادی، خاطره آن روز و آن دیدار و آن حاجت نگفته برایم تداعی شد.
من آن روز به واسطه رزق دیدار ایشان در حرم، حاجتم را گرفته بودم؛ توفیق برای اینکه خدمتگزار کوچکی در آستان امام مهربانی‌ها باشم.

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->