به گزارش شهرآرانیوز؛ اکنون که در ایام جام جهانی فوتبال هستیم، تماشای فیلمهای فوتبالی سرگرمی کافی را برای شما و خانواده فراهم میکند و همچنین شما را به انجام این بازی تشویق میکند. با تماشای انواع فیلمهای مرتبط با فوتبال آگاهی مربوط به همه جنبههای این ورزش را به دست خواهید آورد. اگر عاشق فوتبال هستید، باید فیلمهای فوتبالی را تماشا کنید تا به شما انگیزه و انرژی بدهد.
در این فیلم فوتبالی رزمی یک داستان ساده به روشی غیرمعمول گفته میشود که میتواند ترکیبی قدرتمند باشد. فوتبال شائولین، به کارگردانی و بازی استفن چاو، داستان استاد کونگ فو شائولین سینگ را به تصویر میکشد. سینگ پس از ملاقات با ستاره فوتبال هنگ کنگ، فانگ، پنج استاد همکار خود را دوباره جمع میکند تا از مهارتهای هنرهای رزمی آنها برای بازی فوتبال و آوردن کونگ فو به تودههای درونی یک لیگ فوتبال استفاده کند. جالب است بدانید در زمان اکران، فوتبال شائولین موفقترین فیلم تاریخ سینمای هنگکنگ بود، پیش از اینکه کمدی هنرهای رزمی بعدی چاو، یعنی Kung Fu Hustle، در صدر قرار گیرد.
این فیلم درام کن لوچ در سال ۲۰۰۹ با عنوان: به دنبال اریک، به خود فوتبال مربوط نمیشود بلکه به رابطه بین فوتبال و هوادارانش و انسانیت افراد مشهوری که تولید میکند مربوط میشود. اریک کانتونا تا زمان اکران این فیلم تقریباً ۱۵ سال در سینما و تلویزیون ظاهر شده بود و عملکرد اسطوره منچستریونایتد با استقبال گستردهای از جانب مخاطبان و منتقدان روبرو شد. داستان فیلم از این قرار است که پس از کشیدن حشیش دزدیده شده از پسرخواندهاش، اریک بیشاپ که یک پستچی است، با نصیحتی که از توهم شخص کانتونا، فوتبالیست تبدیل به فیلسوف شده، دریافت میکند، به مسیر اصلی خود باز میگردد. فیلم لوچ خط باریکی را بین فرار از فوتبال و تلخی واقعیت میپیماید و به خوبی آن را باهم ترکیب میکند.
یکی از اولین فیلمهای بلندی که حول محور فوتبال دیده میشود، «معمای استادیوم آرسنال» است. فیلمی که یک معمای قتل در زمین سابق آرسنال تحت عنوان هایبری اتفاق میافتد. این فیلم با حضور جورج آلیسون، مدیر افسانهای توپچیها در کنار تعدادی از بازیکنان و کارکنان، معمای قتلی در یک بازی علیه تیم ساختگی تروجانها را دنبال میکند. یکی از بازیکنان تروجانها در جریان بازی مقابل آرسنال با مسمومیت جان خود را از دست میدهد، و این هسته مرکزی این فیلم است. این فیلم با نماهای گرفته شده از بازی توپچیهای لندن در سال ۱۹۳۹ مقابل برنتفورد (آخرین بازی آنها قبل از جنگ جهانی دوم) فضای فوتبال را بر محتوای فیلم بیشتر حاکم میکند. در این بین هم تیمیهای بازیکن مقتول و معشوقه سابق او توسط بازرس کارآگاه اسلید در حین حل معما مورد بازجویی قرار میگیرند.
همه فیلمهای فوتبالی به اتفاقات داخل زمین نمیپردازند. برخی از محبوبترین عناوین چند سال اخیر ترجیح میدهند جنبه تاریک این بازی را برجسته کنند: در این فیلم جنبه تاریک هولیگانها هستند. کارخانه فوتبال یک داستان واقعی از هولیگانیسم فوتبالی را به تصویر میکشد. داستان فیلم حول محور چهار مرد (تامی، بیل، بیلی برایت و زبردی) است که به طبقه کارگر کشور انگلستان تعلق دارند. به طور ساده فیلم «Football Factory» نوعی وسواس انگلیسی ترکیب شده با خشونت درون هواداری فوتبال است. خواهید دید که این مستند همه چیزش درباره مردی به نام چلسی است. زندگی چلسی حول محور خشونت، الکل، مواد مخدر، سکس و فوتبال میچرخد. یک مطالعه سخت در مورد خشونت مردی که از زندگی خود خسته شده است و احساس تعلقی که توسط تماشای هفتگی فوتبال دارد، همه چیز زندگی اوست.
وینی جونز و جیسون استاتهام در این اقتباس از کمدی فوتبال آمریکایی The Longest Yard محصول ۱۹۷۴ بازی میکنند. جونز در نقش دنی میهان معروف به «ماشین بدجنس»، کاپیتان سابق تیم فوتبال انگلیس بازی میکند، که قبل از اینکه به دلیل حمله در حالت مستی به یک جفت افسر پلیس زندانی شود، به دلیل تبانی از بازیهای فوتبالی نیز محروم شده است. میهان به تدریج خود را با زندگی پشت میلههای زندان وفق میدهد و شروع به مربیگری تیمی از زندانیان برای مسابقه با تیم نگهبانان میکند. این فیلم که هیچ کمبودی در نمایش خشونت زندان و کلیشه فیلمهای زندان محور ندارد، حضور کوتاهی از رایان گیگز بازیکن سابق منچستر یونایتد را نیز در خود ثبت کرده است.
سه گانهای از فیلمهای فوتبالی که قسمت دوم و میانی آن را کارگردان فیلم ابرقهرمانی Black Adam کارگردانی کرده است. به طور کلی تماشای چنین اثری بسیار موقعیت جالبی را ایجاد میکند. این فیلم سری فیلم با کار مستقیم با فیفا تولید شده است، بنابراین تماشای درام و دیدن آنچه در طول چندین سال برای یک فوتبالیست رخ میدهد، ایده جالبی است. این یک سه گانه است که دیدن آن برای افرادی که کاملاً از فوتبال لذت میبرند بسیار منطقی است، در غیر این صورت ممکن است برای دیگران کمی بیش از حد عجیب باشد. حداقل با تماشای اولین فیلم آن را امتحان کنید و سپس در مورد فیلمهای بعد از آن تصمیم بگیرید.
در این سه گانه، یک پسر فقیر مکزیکی، به نام سانتیاگو مونز، سرزمین خود را به مقصد نورهای روشن نیوکاسل ترک میکند؛ و حتی در این مسیر به رئال مادرید نیز میرسد. سفر مونز به اوج با اصطکاک با هم تیمیهای جدیدش، مبارزه مخفیانه او با آسم و مرگ پدرش در ایالات متحده بیشتر از پیش اوج میگیرد. در این فیلم که با همکاری فیفا ساخته شده است، دهها فوتبالیست واقعی از جمله دیوید بکهام، زین الدین زیدان، رونالدو، تیری هانری به علاوه بخشهای بزرگی از تیمهای نیوکاسل و لیورپول نیز حضور دارند که در چند مسابقه بزرگ ساختگی به مصاف هم میروند. این سهگانه همچنان در میان طرفداران فوتبال محبوبیت بالایی دارد.
برایان کلاف، سرمربی افسانهای انگلیسی، تقریباً به همان اندازه که به خاطر درخشش از روی نیمکت به یاد میآید، به خاطر خلق و خوی بیثبات و غیرعادیاش نیز در یادهای عاشقان فوتبال باقی مانده است. یونایتد لعنتی سعی میکند هر دو طرف مربی سابق ناتینگهام فارست و دربی کانتی را به تصرف خود درآورد و بر یکی از تاریکترین دوران حرفهای کلاف تمرکز دارد.
این فیلم داستان ۴۴ روزی است که کلاف به عنوان سرمربی لیدز یونایتد در سال ۱۹۷۴ سپری کرد، دورانی که به عنوان یکی از بدنامترین و بحث برانگیزترین جادوهای تاریخ فوتبال شناخته شد. روشها و شخصیت تهاجمی سرمربی جدید که قبلاً چهرهای نامحبوب در بین بازیکنان و هواداران الند رود محسوب میشد، به جنگی تقریباً آشکار در رختکن منجر شد، قبل از اینکه او فقط یک ماه پس از اقامتش در آن مکان اخراج شود.
مایکل شین به رهبری کارگردان برنده اسکار تام هوپر در نقش اصلی این فیلم میدرخشد و پرخاشگری و جنجالهای کلاف را در حالی که در باشگاه جدیدش با چالشها مبارزه میکرد در حالی که جنبه انسانی خود را دست نخورده نگه میداشت، آشکار میکند.
این فیلم به کارگردانی امیر کاستاریکا درباره زندگی یک فوتبالیست پرشور و برتر در سراسر جهان است. دیگو آرماندو مارادونا بازیکن مشهور فوتبال دهه ۱۹۸۰ میلادی کشور آرژانتین. او به دلیل عملکرد عالی خود در تاریخ فوتبال به شهرت زیادی دست یافت. او برترین بازیکن فوتبال آرژانتین بود که همیشه عملکرد خود را در زمین فوتبال با خصوصیات اخلاقی رنگارنگش به خطر میانداخت. همه چیز این فیلم مستند درباره سفر مارادونا به عنوان یکی از بهترین بازیکنان فوتبال جهان است.
بهعنوان مسلماً بزرگترین بازیکن فرانسوی تاریخ فوتبال، شاید اجتنابناپذیر بود که دیر یا زود زینالدین زیدان نیز تحت پوشش یک مستند در کشورش قرار گیرد. با این حال، نتیجه پرتره قرن ۲۱ دور از تحسین یک طرفه این ستاره سابق رئال مادرید است.
زیدان داستان سوژه خود را به تنها یک بازی در دوران حرفهای خود تقلیل میدهد، یک درگیری خاص در لیگای اسپانیا مقابل ویارئال در سال ۲۰۰۵، جایی که این هافبک به خاطر نقش خود در یک نزاع از زمین اخراج شد. زیزو در هر دقیقه از مسابقه توسط ۱۷ دوربین هماهنگ شده دنبال میشود و فیلمسازان به پرترهای نفسگیر از بازیکن دست مییابند که پیش از این در هیج دوربینی ثبت نشده است. به این جلوههای بصری باشکوه یک موسیقی متن آکوستیک را هم اضافه کنید، در نتیجه یک قطعه قدرتمند از سینمای هنری خواهید داشت که ارزش دیدن را دارد.
داستان فیلم درباره پسر فقیری است که در یک محله زاغهنشین برزیل زندگی میکرد. پله از آنجایی که فقیر بود، همه کارها را برای تغذیه خوب خانوادهاش انجام داد. او نه تنها نان آور خانوادهاش بود، بلکه عاشق فوتبال بود. پله میخواست استعدادها و مهارتهای خود را در فوتبال دنبال کند. هدف نهایی زندگی او تبدیل شدن به یک بازیکن و نماد بین المللی بود. پله تسلیم نشد و به زودی تلاشهای او به ثمر نشست. پله کوچک با مهارتها و پشتکار قدرتمند فوتبالی خود به یک نماد بین المللی تبدیل شد.
در مورد فیلمی که در اردوگاه اسیران جنگی نازیها اتفاق میافتد و سیلوستر استالونه، پله و مایکل کین در آن بازی میکنند، چه میتوانید بگویید؟ ممکن است این فیلم شیکترین اثری نباشد که تا به حال به پردهی بزرگ سینما زیبایی بخشیده است، اما Escape to Victory برای کسانی که مایلند تا حدودی ناباوری خود را به حالت تعلیق درآورند، لذت زیادی را فراهم میکند. فرار به سوی پیروزی تنها چیزی است که یک عاشق فوتبال دوست دارد در بین بهترین فیلمهای فوتبالی تماشا کند.
در طول جنگ جهانی دوم، مسابقهای بین اسرای جنگی و آلمانیها برگزار شد. اسرا این چالش را پذیرفتند و با قدرت کامل بازی کردند. دو گزینه برای اسرای جنگی وجود داشت که یا شکست بخورند و در سوئیس آزادی بگیرند یا در مسابقه پیروز شوند و با شلیک شدید گلولهها به سمت خود روبرو شوند. این جذابترین فیلم تمام دوران نیست، اما ارزش آن را دارد که تمام ستارههایی را که در آن ظاهر میشوند بررسی کنیم.
شاید این اثر یک فیلم سینمایی نباشد؛ اما بدون شک تاثیر گذارترین اثر فوتبالی بین آثار نمایشی همین انیمه کارتونی است. همیشه قلقلک دادن حس نوستالژی و فلش بک زدن به دوران قدیم، برای خود من کار لذتبخشی بوده است. به هر حال همه ما یک سری تجربهها در زندگی داریم که برای همیشه، در خاطراتمان ثبت شدهاند و مرور آنها، مزه خاص و شیرینی دارد. نمیخواهم خیلی سراغ بحثهای کلیشهای مقایسه نسلها بروم، اما واقعیت این است که سرگرمیهای بچههای دهه ۶۰ و ۷۰ همین فوتبالیستها بود. به واقع خیلیها با همین اثر میل و علاقهشان به فوتبال چند برابر شد.
در ظاهر فوتبالیستها روایتگر داستان رقابت چند تیم فوتبال یا چند بازیکن فوتبال با یکدیگر بود، اما در باطن، این انیمه تمهای داستانی عمیقتری هم دارد که آن را، از یک اثر سطحی و تکلایه به اثری با پیچیدگیهای خاص تبدیل میکنند. بدون شک یکی از مهمترین درونمایههای فوتبالیستها، «امید» است. در طول این انیمه، ما با کاراکترها یا تیمهایی روبهرو میشویم که با وجود بودن در موقعیت ضعف، به پیروزی و رسیدن به چیزی بهتر باور و امید دارند و فوتبالیستها از این طریق، بینندگانش را هم به داشتن امید به فردایی بهتر، با وجود تمامی مشکلات موجود، دعوت میکند.
منبع: ویجیاتو