پیش دبستانی باید باعث کاهش شکاف‌های آموزشی شود تسهیلات ویژه استان گلستان برای احداث تصفیه‌خانه و تولید انرژی پاک جزئیات جدید درمورد نحوه احراز هویت رانندگان تاکسی اینترنتی ورود جدی دادستانی مشهد به موضوع سگ‌گردانی | از برخورد با فروشگاه‌های فروش محصولات مرتبط با حیوانات تا ممنوعیت صدور مجوز جدید برای کلینیک‌های دامپزشکی کاهش چربی شکم به کمک ماده‌ای شیرین! شناسایی ۱۲۲ مبتلا به تب دنگی در کشور | صید پشه آئدس در ۸ استان (۱۹ خرداد ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (دوشنبه، ۱۹ خرداد ۱۴۰۴) | بارش‌های رگباری در روز‌های سه‌شنبه و چهارشنبه هفته جاری پلیس فتا: با ترویج‌دهندگان خشونت در فضای مجازی به شدت برخورد می‌شود درباره شیر شتر و خواص بی‌نظیرش | سلامتی با طلای سفید صحرا ۳۰ هزار پایگاه اوقات فراغت تابستانه برای دانش‌آموزان برپا می‌شود بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی در انتظار صدور فیش‌های حقوقی خردادماه ۱۴۰۴ چند نفر در آزمون کارشناسی ارشد ۱۴۰۴ انتخاب رشته کردند؟ | فرصت دیگر تمدید نمی‌شود آماده باش مدیریت بحران ۱۳ استان کشور در پی شرایط جوی خطرناک (۱۹ خرداد ۱۴۰۴) تشدید مراقبت‌های بهداشتی در پی بازگشت حجاج برای بیدارماندن دیگر نیازی به قهوه نیست! متهم به قتل در نزاع مسلحانه روستای کنه‌بیست مشهد: برای فرار شلیک کردم پیوند موفقیت آمیز پای یک نوجوان ۱۸ ساله در بیمارستان طالقانی مشهد (۱۹ خرداد ۱۴۰۴) کشف و ضبط ۱۵ هزار قلم انواع پودر‌ها و محصولات شوینده غیرمجاز (۱۹ خرداد ۱۴۰۴) هندوانه، محبوب‌ترین میوه در فصل گرم سهم ۱۰ درصدی خراسان رضوی در ارائه آموزش‌های مهارتی‌ و فنی در کشور وزارت بهداشت: کرونا بومی شده و سویه‌های کنونی خطرناک نیستند پیش‌بینی هواشناسی کشور امروز (۱۹ خرداد ۱۴۰۴) | وزش باد و بارش باران در ۱۸ استان طی امروز حدود ۱۵۰ هزار نفرشب ظرفیت اقامت رسمی خراسان رضوی میزبان زائران در تعطیلات عید غدیر ۱۴۰۴ ۱۸ مصدوم در پی واژگونی اتوبوس در آذربایجان شرقی (۱۸ خرداد ۱۴۰۴) حق سرانه درمان بیمه‌شدگان صاحبان مشاغل آزاد ۲۳۵ هزار تومان اعلام شد ماجرای مفقودشدن زن جوان در بولوار توس مشهد چه بود؟ قتل همسایه به‌خاطر پول شارژ! تذکر ۵۵ نماینده مجلس به وزیر تعاون درباره کمک هزینه معیشت معلولان انجام نخستین عمل جراحی ضایعه عروقی مغز از طریق ورید چشمی در بیمارستان قائم(عج) مشهد
سرخط خبرها
روزنوشت‌های شهری (۴۱)

همه‌‌ش تقصیر خودشونه

  • کد خبر: ۱۳۴۹۶
  • ۱۲ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۰
همه‌‌ش تقصیر خودشونه
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
شنبه
توی ایستگاه اتوبوس، متصدی ایستگاه با مردی جوان بحث می‌کند: فقط کارت، فقط کارت! از طرف می‌پرسم: می‌خواهی سوار شوی؟ و ادامه می‌دهم: دیروز خودم همین وضع رو داشتم و کارتم خالی بود و یکی پیدا شد برایم کارت کشید. بعد در حالی که کارتم را دوباره می‌کشم به او می‌گویم: بفرما، من دارم بدهی دیروزم رو پرداخت می‌کنم!‌
نمی‌دانم باورش نمی‌شود یا به دلیل دیگری مردد است. دوباره می‌پرسد: می‌تونم سوار شوم؟ متصدی ایستگاه به او می‌گوید: حاجی برات کارت کشید دیگه. برو!
یکشنبه
پیرمرد با لباس مندرس می‌گوید برای شهیدمان هفته‌ای یک اتوبوس می‌دادند که خانواده‌های شهدای محل برویم بهشت زهرا. مشتی پیرمرد و پیرزن ویلچری و عصا‌به‌دست می‌رفتند سر قبر بچه‌هایشان و برمی‌گشتند. شد ماهی یک بار و بعد شد ۲ ماه یک بار و حالا شده ۳ ماه یک بار مینی‌بوس و تازه می‌گویند دیگر بودجه همین را هم ندارند!
دوشنبه
توی اتوبوس، آرام روی صندلی می‌نشینم. جلو من
۲ مرد میان‌سال نشسته‌اند و بحث داغشان طبق معمول رسیده به اوضاع مملکت! سرم را نزدیک می‌کنم و آهسته می‌گویم: تقصیر این آخوندهاست دیگه! آن‌که پیرتر است سرش را به نشانه تأیید تکان می‌دهد و هم‌زمان هر‌دو
برمی گردند تا من را ببینند! بنده‌های خدا بحثشان کلا قطع می‌شود و تا ایستگاه بعد که پیاده شوم در سکوت مشغول تماشای خیابان هستند!
سه‌شنبه
پسرک با چرخ دستی واکسی در کنار من پشت چراغ قرمز می‌ایستد و منتظر سبز شدن چراغ عابر پیاده می‌ماند. از ظاهرش معلوم است مجبور بوده تحصیل را رها کند و به کار بپردازد. در همان حال جوانان دانشجو با کیف و کتاب و اطوار و ادای خاصشان بی‌اعتنا می‌گذرند و از لابه‌لای خودرو‌ها عبور می‌کنند!
توی همین فاصله یک پاشنه‌کش پلاستیکی از او می‌خرم به ۵۰۰۰ تومان. می‌پرسد: واکس نمی‌خواهی؟
چهارشنبه
در پیاده‌رو دارم یکی از مطالب همین روزنوشت‌ها را توی تلفن همراه تایپ می‌کنم (مجبورم نکات اصلی را سریع یادداشت کنم تا فراموش نشود و بعدا بتوانم کامل بنویسم) که ناگهان وسط هوا و زمین معلق می‌شوم. کتاب‌ها و پایان نامه‌ای که در دست دارم یک طرف پخش می‌شود و گوشی تلفن یک طرف می‌افتد. دستم به‌شدت درد گرفته و عبایم خاکی شده.
دو سه نفر به کمکم می‌آیند. یکی با محبت کتاب‌ها را جمع می‌کند و یکی گوشی را به دستم می‌دهد. وقتی
پشت سرم را نگاه می‌کنم تازه برآمدگی بخشی از سطح پیاده رو را که ندیده بودم می‌بینم. به یاد راننده ماشینی می‌افتم که لحظه‌ای پیش موقع عبور از خط‌کشی عابر پیاده از کنارم گذشت و توی حرکت آهسته موقع پیچیدنش توی فرعی نگاه تند و تلخی کرده بود. ۲ نمای حرکت اسلوموشن عبور خودرو و حرکت سریع افتادنم را پشت سر هم مرور می‌کنم!
پنجشنبه
سر میدان مردی میان‌سال که کلاه پشمی‌اش را توی صورتش کشیده جلو می‌آید. با لهجه‌ای شیرین از بیکاری می‌نالد و توضیح می‌دهد که ۲ هفته است به تهران آمده و کار پیدا نمی‌کند. با همان لهجه با او حرف می‌زنم. وقتی می‌فهمد همشهری هستیم خوشحال می‌شود و حرف‌هایش گل می‌اندازد. ۲ رفیق دیگرش که دورتر ایستاده‌اند ساک‌دستی‌های پاره و پوره‌شان را جابه‌جا می‌کنند و جلو می‌آیند. پیرمرد از او می‌پرسد: آخه حاجی چه‌کار می‌تونه بکنه؟ می‌گوید: سر نمازش که می‌تونه دعامون کنه! شب جمعه برایشان دعا می‌کنم. کاش کاری بیشتر از دستم برمی‌آمد!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->