برخی مسلمانان با استناد به بعضی روایات صوفیانه که نمیتواند هیچ ارتباط اصیلی با متون دینی داشته باشد، قرنهای متمادی تفریح کردن و نشاط را برای یک مسلمان نقطه ضعف معرفی میکرده اند. ولی با بررسی آیات و روایات دینی به این نتیجه میرسیم که مطلب این چنین نیست.
پیغمبر دستور صادر کرده بود که همه نیروها برای شرکت در مبارزه علیه کفاری که به سرزمین اسلامی هجوم آورده بودند، بسیج شوند. عدهای با بهانههای مختلف از شرکت در جنگ خودداری کرده بودند. در این وضعیت، آیات قرآن بر پیغمبر نازل میشود و میگوید: لعنت خدا بر این کسانی که دیدند پیامبرشان با انبوه مسلمانها به میدان نبرد میرود، اما بازهم علاقه به زندگی، آنها را وادار کرد که از فرمان خدا و رسول تخلف کنند. به دنبال آن و به عنوان یک نفرین میگوید: از این پس این گروه نافرمان کم بخندند و بسیار بگریند. این را به عنوان یک نفرین بر گروه نافرمان میگوید. از این آیه میفهمیم که در نگاه اسلام، زندگی بانشاط، نعمت و رحمت خداست و زندگی همراه با گریه و زاری، خلاف رحمت و نعمت خداست.
اصولا تفریح یکی از نیازهای زندگی انسان است. نه فقط به عنوان تجدید قوا، بلکه اصولا به عنوان یکی از نیازهای اصلی مطرح است. انسان غذا میخورد. هدف از خوردن غذا این است که آن مقدار از کالری که بدن مصرف کرده است، مجدد از راه خوردن غذا تولید شود و این نیازی طبیعی است، نه نیازی ارادی. خدا خواسته است که انسان با احساس احتیاج به تفریح، همواره نشاط زندگی کردن داشته باشد. یک نظام اجتماعی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری کند. چه کسی میتواند درباره اسلام بگوید اسلام دین غم و اندوه و بی نشاطی است؛ درحالی که خدا به صراحت میگوید: قل من حرم زینة ا... التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة کذلک نفصل الآیات لقوم یعلمون.
چه کسی این زیباییهایی را که خدا از درون طبیعت برای بندگانش بیرون کشیده، حرام کرده است؟ بگو این مواهب، این زیبایی ها، برای مردم باایمان در همین زندگی دنیاست. در زندگانی جاوید و آخرت هم همین زیباییها و همین مواهب برای مردم باایمان است؛ با این تفاوت که در این دنیا زیباییها به زشتیها آلوده است و شادیها به غم آمیخته، ولی در رستاخیز این زیباییها و این مواهب پاک برای مردم باایمان به صورت خالص وجود دارد.
اصولا اسلام به بهره مندشدن از زیبایی ها، مواهب زندگی و عوامل نشاط آور اهمیت میدهد. البته نشاط و شادی خالص در دسترس هیچ کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه میدهد، مردم باایمان میتوانند از آن بهرهمند شوند و متعلق به آن هاست. اما در روز آخرت به شرط ایمان و نیکوکاری، شادی بدون غم نصیب انسان میشود. بیش از چندصد آیه از قرآن کریم، مردم مسلمان را به ایمان و راستی و درستکاری دعوت میکند و میگوید که اگر در این دنیا پاک بودید، به شما بهشت میدهیم.
مگر صدها آیه مردم باایمان را به بهشت نوید نمیدهد؟ خب بهشت چیست؟ تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم میکند، یک زندگی سراسر نشاط و بهرهمند از همه زیباییهای خالص و پاک را نشان میدهد. آیا مذهبی که به مردم باایمان و درستکار میگوید سرانجام پاداش شما در دنیای جاوید چنین زندگانی است، میتواند مذهبی ضدنشاط باشد؟! مسلما نه. مذهب ما نشاط و تفریح را به عنوان نعمت تلقی میکند و آن را به صالحان وعده میدهد. در مقابلش، غم و اندوه را به عنوان عذاب نافرمانان در کتاب حکیمش مطرح میکند.