تولیت آستان قدس رضوی: تجاوز رژیم صهیونیستی با پاسخ کوبنده ایران روبه‌رو می‌شود تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن کار امکان‌پذیری است نماز خوب، زندگی خوب می‌سازد نخ تسبیح همبستگی اجتماعی | شهرآرا برخی از کارکردهای فراوان نماز در زندگی افراد را بررسی می‌کند نمایش بزرگ میدانی «۱۸۰۰۱» تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴ تمدید شد | استقبال بی‌نظیر مشهدی‌ها از یادواره شهدا از دیدگاه قرآن، شهدای مقاومت چه ویژگی‌هایی دارند؟ حاجت شهید باقری که امام رضا(ع) زود برآورده کرد پیکرهای شهدای تازه‌تفحص‌شده دفاع مقدس فردا (۱۳ مهر ۱۴۰۴) وارد کشور می‌شوند «بارگاه خورشید»؛ روایتی مستند از تاریخ و معماری حرم امام‌رضا(ع) آغاز پیش‌ثبت‌نام حج تمتع ۱۴۰۵ در نیمه دوم مهرماه امسال خدمات ویژه خادمان حرم مطهر امام‌رضا(ع) به زائران نابینا اوحدی: آزمون ویژه استخدامی ایثارگران برگزار می‌شود (۱۱ مهر ۱۴۰۴) سلام بر بانوی باکرامت قم اولین سوگواره «اخت‌الرضا(س)» در میدان شهدای مشهد برگزار شد مشهد، میزبان کنگره بزرگداشت ۱۸ هزار شهید خراسان رضوی برگزاری شب‌شعر کریمه‌اهل‌بیت(ع) با مشارکت بنیاد بین‌المللی امام‌رضا(ع) در شهر قم سی‌ودومین اجلاس سراسری نماز برگزار می‌شود | فناوری‌های نوین در خدمت ترویج نماز بیش از ۳ هزار و ۷۰۰ شهید روحانی در دفاع مقدس تقدیم انقلاب کردیم عیادت خادمان امام رضا(ع) از کودکان بیمار + فیلم زائران مکه امکان نزدیک‌شدن به کعبه را ندارند + علت
سرخط خبرها

پرستاری به توان مادر

  • کد خبر: ۱۳۷۲۷۶
  • ۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۲
پرستاری به توان مادر
گاهی وقت‌ها دیدن، با ندیدن همه‌چیز است مثل مادر که تو را دید و چشم بر همه سختی‌ها بست.
طیبه ثابت
خبرنگار طیبه ثابت

پلک اول

سلام احمد. همکارم گفته است که برایش از مادر بنویسم و از تو در روز پرستار. برای اینکه تو را به وضوح بیشتری ببینم، چشم‌هایم را می‌بندم. گاهی وقت‌ها دیدن، با ندیدن همه‌چیز است مثل مادر که تو را دید و چشم بر همه سختی‌ها بست و پرستار شب‌های چهار سال آخر آماده شدن برای پروازت شد، مثل مادر که با پرستاری از پاره وجودش به مقام «شکر» رسید و ما داریم او را هرروز با تو، با اینکه تو رفته‌ای می‌بینیم.

خیال نمی‌کنم. مادر خودش گفته است وقتی همه خواب بودیم برایت همان لالایی‌هایی را خواند که در کودکی‌ات می‌خواند. مادر می‌دانست بچه‌اش را چطور از درد‌های سهمگین موج انفجار و شیمیایی نجات بدهد، آرام کند و بخواباند. من که فکر می‌کنم این تو بودی با همه نگاه‌های آسمانی‌ات که بالا‌تر از هر روان‌شناسی بود، ذهن مادر را تازه کرده بودی و الان ما داریم می‌بینیم که مادر همه شعر‌های دوبیتی و مثنوی‌های بی‌شمار فراموش‌شده دوران بچگی و نوجوانی و جوانی‌اش را به یادآورده است.

پلک دوم

حتما وقتی طرف سمت چپ بدنت لمس شده بود و نمی‌توانستی درآن تخت سفید روبه‌روی پنجره اتاق وسطی در همه آن ساعت‌هایی که کند می‌گذشتند از این پهلو به آن پهلو بشوی، مادر حواسش به تو بود. وقتی زبانت دیگر حتی درست به خواندن نماز نمی‌چرخید، این مادر بود که پرستاری‌اش را تمام می‌کرد و مهر بر پیشانی‌ات می‌گذاشت و خودش با زبان خودش به جای زبان از کلام مانده تو، بعد از هر اذان و سر موقع نماز می‌خواند. مادر حواسش به همه قرص‌هایت بود. مادر حواسش به صدای نفس‌هایت بود وقتی «لوله ایر ویت» را با آن چشم‌های همیشه بیدار نگاه می‌کرد و «حدیث کسا» می‌خواند.

پلک سوم

احمدجان، آن سال آخری را که بر اثر آتروفی‌های مغزی مکرر و آب رفتن گوشت و غضروف صورت قشنگت فکت هرهفته درمی‌رفت و تریاژ‌های بیمارستان امداد و امام‌رضا (ع) تو را می‌شناختند یادت هست؟ یادت هست که وقتی فکت را جراحی کردند و برایت پروتز گذاشتند مادر خوشحال شد؟ ما خوشحال شدیم که مادر در پرستاری‌های شبانه‌اش از تو، دست‌کم نگران یک قلم از درد و رنج‌های همیشگی‌ات نباشد.

می‌دانم وقتی فقط چشم‌هایت برای مادر مانده بودند و می‌توانستند دو پنجره برای دیدن و ارتباط با ما باشند، همه آن لحظه‌های بی‌تابی مادرانه برای سلامتی‌ات، برای آن همه راز و نیاز‌های شبانه با خدا و برای همه نفس‌هایت که با سختی و لوله پلاستیکی نایت دارو و غذا را به خوردت می‌داد را عاشقانه دیدی، اما تو آن‌قدر سبکبال شده بودی که برای پرواز لحظه‌شماری می‌کردی. این مادر بود که در پرستاری اول شده بود و این تو بودی که در مقام شهادت برآمده‌بودی. پرستاری به توان مادر را پرستاران می‌توانند درک کنند، نه ما.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->