خاطرم هست روزی با مادر بزرگوار شهیدی گفتگو میکردم. از او پرسیدم با علم به مرگبار بودن جنگ و حضور در جبهه، چگونه به فرزند شانزدهسالهاش اجازه داده است برود و بجنگد. آیا پس از شهادت تنها پسرش، پیش نیامده است از این تصمیم در خلوت خود پشیمان باشد؟ جملهای ماندگار گفت که جان این فداکاری و پذیرش عمری رنج دوری را برایم روشن ساخت.
«اگر هر مادری فقط برای حفظ فرزند خودش چشم از باقی فرزندان آب و خاکش بپوشد، هم فرزند خود و هم دیگری را با دست خویش به دشمن سپرده است. آن روز به تصمیم پسرم برای دفاع از میهن دل دادم و امروز از مقامی که نزد خدا یافته است دلشادم.»
سخن گهربار امام خمینی (ره) که «از دامن زن، مرد به معراج میرود» بهخوبی نشان میدهد که عامل سربلندی و رشادت بسیاری از مردان در هر جامعهای زنان هستند و تا زنان در نقشهای مختلف خود از مادری و همسری تا خواهری و فرزندی و حتی آموزگاری نخواهند و نکوشند، پسران و مردان به مقام و مرتبهای درخور دست نمییابند.
از کسب مقامات دنیایی تا مراتب ارزشمندی، چون شهادت، همگی، از مسیر رشادت بزرگزنانی میگذرد که رنجهای زیادی را به جان میخرند و از بسیاری حق و حقوق خود چشم میپوشند تا مردان زندگیشان در طریق معنوی خود به پیروزی دست یابند. چه بسیار دیده و شنیدهایم که بزرگانی به کمک و همیاری همسران خود چه قلل با شکوهی را فتح کردهاند و چه ثمرات چشمگیری برای اسلام به دست آوردهاند.
اگر همسران شهدا مسئولیت سنگین دوری و جدایی از همسر و نگهداری از فرزندان در نبود او و پس از وی را به جان نمیخریدند، آیا مردان میتوانستند قید دنیا و خانواده را چنین سبکبال بزنند و بدون هیچ نگرانی، چنان جانانه به دفاع از کیان مملکت خود بپردازند؟ به یقین هر مردی باید خیالی آسوده از سوی زن و فرزندش داشته باشد که بتواند با فراق بال به راهی برود که بازگشتی از آن برای خود متصور نیست.
پای درد دل همسران شهدا که بنشینید و اندکی از رنجهای سالهای پس از شهادت همسرانشان را بشنوید، به عمق و ارزش فداکاری این بزرگزنان تاریخ کشور پی خواهید برد. در کنار آنان، همسران فداکار جانبازان را داریم که تصور چند روز مراقبت از یک عزیز بیمار در خانواده، کافی است تا ایثار آنها در سالهای طولانی پرستاری و همراهی با همسری جانباز را دریابید.
بارها شنیدهایم که «پشت سر هر مرد موفقی زنی توانمند ایستاده است.» از این رو، باز هم تأکید میکنیم که بسیاری از مردان بزرگ از روز ازل نامآور نبودهاند و بهیقین همسران فداکاری داشتهاند که همراه با آنان سختیها، مشکلات، گرفتاریها و دشواریها، فقر و نداری، بدهکاری و آوارگی را تحمل کرده و طعم تلخ شکست را چشیدهاند. این زنان پابهپای همسران خود جنگیدهاند، در تلاش و کار آنان مشارکت داشته و بار خانه و فرزندان را با هزار مشقت به دوش کشیدهاند.
این مصادیق را در هر جامعه و قشری میتوان یافت، اما در میان خانوادههای شهدا و جانبازان وفور و نمود بیشتری دارد که هرگز نباید از نظر مردمی که با آسایش و امنیت در کشور خویش روزگار به آرامش میگذرانند دور بماند. همچنین افزون بر قدرشناسی از این بانوان رشید، میطلبد تا نسل جدید دخترانمان را با اهمیت این منش و روش آشنا و با این فرهنگ ارزشمند مأنوس کنیم.