وقتی از مشهد دور و وارد شهر دیگری میشوی، در خیابانهای اصلی یا میدان مرکزی شهر ناخودآگاه چشمت دنبال گم شدهای میگردد به ویژه اگر شب باشد. بین آن همه چراغ و شلوغی و ازدحام به دنبال یک چراغ روشن در دل شهر میگردی تا به بهانه سلامی دل گرمی بگیری و بگذری، اما به خاطر میآوری که آن چراغ روشن، آن گنبد و گلدستهها و... مال مشهدند و آنجاست که دلتنگی و غربت انگار روی سرت هوار میشود.
این حس غربت، اما توأم با غرور شیرینی است که تو در شهرت حرمی داری که پناه همه مجاوران و زائران است. شهری با ریشههای تاریخی و مذهبی که به جز هم جواری با حرم مطهر رضوی در برهههای حساس تاریخی نیز مردمانش نقش آفرینیهای به سزایی داشته اند.
اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم و رویدادهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را مرور کنیم، وقایعی میبینیم که بارزترین آنها ۱۰ دی ۱۳۵۷ و نقطه عطفی در تاریخ مبارزات انقلابی مردم مشهد بوده است. تاریخی که نباید زنگار فراموشی بگیرد و باید نسل به نسل روایت شود تا آنچه هویت امروز مردم مشهد را ساخته است به فراموشی سپرده نشود. این یادآوری با اتفاق ارزشمندی همراه شد که نام گذاری یک روز ملی برای این شهر است.
روزی که ریشه تاریخی آن از خون شهیدانی قوام گرفته است که در یکشنبه خونین در زیر تانکها و رگبار مسلسل رژیم منحوس شاهنشاهی در دل کوچهها و خیابانهای این شهر به خاطر مقاومت و مبارزات انقلابی شان به شهادت رسیدند.
۱۰ دی روز ملی مشهد نام گذاری شد تا هر سال با مرور وقایع تاریخی که با هویت مذهبی و انقلابی و ولایت پذیری مردم پیوند خورده است با نگاه نخبگانی و برنامه ریزیهای کلان فرهنگی در راستای حفظ هویت تاریخی و اشاعه ارزشهای فرهنگی در میان مردم و به ویژه نسل جدید قدمی مؤثر برداشته شود. شهری که هم در آسمانش ستارهای روشن دارد و هم در دلش مردمانی تاریخ ساز.