به گزارش شهرآرانیوز، گاه ما به امری به عنوان دلیل خود برای دعوایی که در آینده مطرح میشود یا احتمال دارد مطرح شود، نگاه میکنیم. چنین دعوای ممکن است از سوی ما یا از سوی طرف مقابلمان طرح شود. در هر حال حفظ آنچه میتواند در چنین دعوایی مورد استناد ما قرار گیرد و موجب اثبات ادعا یا دفاع ما شود، واجد اهمیت است، زیرا ممکن است دلیل مزبور به هر علتی زائل شود یا امکان استفاده از آن از بین برود یا بسیار دشوار شود. به این ترتیب شخص برای اینکه امکان استفاده از دلیل مورد نظرش از بین نرود میتواند با درخواست تامین دلیل، این دلیل را حفظ و در دعوای آتی از آن استفاده کند.
دلیل یعنی آنچه بر امری دلالت میکند بنابراین هر آنچه در مقام طرح ادعا یا دفاع از دعوا بتواند مورد استناد قرار گیرد، دلیل است، اعم از آنکه سند باشد یا شاهد یا اقرار یا هر چیز دیگری که این قابلیت را داشته باشد. در خصوص تأمین دلیل به نوع خاصی از دلایل نظر نداریم و هر آنچه بتواند حتی قرینه بر امری باشد میتواند موضوع تامین دلیل قرار گیرد.
موارد مختلفی پیش میآید که تامین دلیل ضرورت پیدا میکند که از جمله این موارد میتوان به موردی اشاره کرد که مالک قصد دارد از مال خسارتدیده خود هر چه زودتر استفاده کند و نمیتواند منتظر سپری شدن مراحل مختلف دادرسی که زمانی نسبتا طولانی را میطلبد بماند. از این رو با درخواست تامین دلیل و اجرای آن، میتواند میزان خسارت واردشده به اتومبیل یا آپارتمان یا هر مال دیگر خود را مشخص کند، سپس نسبت به تعمیر و بازسازی آن اقدام و از آن استفاده کند و بعد از آن به استناد تامین دلیلی که انجام شده است، خسارت وارده به خود را از عامل ورود زیان، مطالبه کند.
مورد دیگر که بسیار مبتلابه است، جایی است که متعهد، تعهد خود را در زمان مقرر قراردادی انجام نمیدهد و متعهدله برای آنکه بتواند خسارات قراردادی یا قانونی مربوط را مطالبه کند در موعد مقرر نسبت به درخواست تامین دلیل اقدام میکند تا محرز شود که متعهد در زمان تعیینشده تعهد خود را به تمامی انجام نداده است.
همچنین در جایی که امکان از بین رفتن یا از دسترس خارج شدن دلایل و مدارک مورد نظر مدعی وجود دارد، از طریق تامین دلیل میتوان با این خطر مقابله کرد مانند آنکه شاهد و مطلع از امری، در صدد خارج شدن از کشور باشد یا به دلیل بیماری در معرض فوت قرار داشته باشد.
در مواردی که اشخاص ذینفع احتمال دهند که در آینده استفاده از دلایل و مدارک دعوای آنان از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین و استعلام نظر یا دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل و یا دلایلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است، متعذر یا متعسر خواهد شد، میتوانند از دادگاه درخواست تامین آنها را بنمایند
مطابق ماده ۱۵۱ قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست تامین دلیل میتواند کتبی یا شفاهی باشد. البته در عمل همواره درخواست تامین دلیل به صورت کتبی صورت میپذیرد.
همچنین در درخواست تامین دلیل باید مشخصات درخواستکننده، مشخصات طرف مقابل، موضوع دعوایی که برای اثبات آن درخواست تأمین دلیل شده و اوضاع و احوالی که موجب درخواست تامین دلیل شده است، قید شود. در این درخواست، موضوع دعوایی که قرار است در آن به دلیل تامینشده استناد شود نیز باید درج شود. این امر بسیاری از اوقات مغفول میماند و مراجع ذیربط نیز در این خصوص چندان سختگیری نمیکنند. خدمتگزار ادامه میدهد: مورد دیگری که باید در درخواست تامین دلیل درج شود مشخصات طرف مقابل است.
تعیین طرف مقابل گاه بسیار ساده است مثل موردی که در یک قرارداد، متعهد، تعهد خود را در زمان مقتضی انجام نداده است و متعهدله برای تسجیل این امر تقاضای تامین دلیل میکند.
اما در مواردی هم ممکن است که تعیین طرف مقابل به سادگی امکانپذیر نباشد، مثل جایی که بر اثر سرایت رطوبت، به ساختمانی آسیب وارد شده است، اما هنوز معلوم نیست که از کدام یک از املاک مجاور سرایت کرده است؛ در چنین شرایطی طبق ماده ۱۵۴ قانون آیین دادرسی مدنی درخواستکننده مجاز است که بدون تعیین طرف مقابل، تقاضای تامین دلیل کند.
شوراهای حل اختلاف معمولا قرار تأمین دلیل را بدون رسیدگی خاصی صادر میکنند. در مرحله اجرای قرار مزبور مطابق ماده ۱۵۲ قانون آیین دارسی مدنی مرجع صالح باید طرف مقابل را برای تأمین دلیل احضار کند، جز در مواردی که فوریت دارد.
اما در عمل تامین دلیل بدون احضار طرف مقابل انجام میپذیرد هر چند که اگر تامین دلیل در محل طرف مقابل باشد، عملا حضور وی نیز محقق خواهد شد. اما به هر حال بسیاری از مواقع محل اجرای تامین دلیل با محل طرف مقابل یکی نیست.
وفق قانون آیین دادرسی مدنی تامین دلیل توسط دادرس علیالبدل یا مدیر دفتر دادگاه انجام میشود مگر در مواردی که فقط تامین دلیل مبنای حکم دادگاه باشد که در این صورت قاضی صادر کننده رأی باید شخصا اقدام کند یا گزارش تأمین دلیل موجب وثوق دادگاه باشد. اما اجرای قرار تأمین دلیل مطابق قانون شورای حل اختلاف، با ارجاع از سوی رییس شورا، توسط یکی از اعضای آن شورا انجام میگیرد.
اگر نیاز به اظهار نظر فنی باشد، انجام تأمین دلیل باید در معیت کارشناس صورت گیرد، اما اکنون رویه دیگری در شوراهای حل اختلاف در این خصوص رایج شده است؛ با این توضیح که در مواردی که نیازمند اظهارنظر فنی است، اجرای قرار به کارشناس سپرده میشود و تنها گزارش اوست که تحت عنوان اجرای قرار در پرونده قرار میگیرد حال آنکه به صراحت ماده ۲۳ قانون شوراهای حل اختلاف، اجرای تامین دلیل باید توسط عضو شورا انجام شود و نظریه کارشناس فنی باید ضمیمه صورتمجلس اجرای قرار باشد، نه جایگزین آن.
اکنون شوراهای حل اختلاف صلاحیت انجام تأمین دلیل را دارند و به همین دلیل دادگاهها از انجام آن امتناع میکنند؛ اگرچه به نظر میرسد صلاحیت شوراهای حل اختلاف نافی صلاحیت دادگاهها برای انجام تأمین دلیل نباشد بهخصوص در جایی که این درخواست به تجویز ماده ۱۵۰ قانون آیین دادرسی مدنی در هنگام دادرسی صورت میپذیرد، دادگاه باید به آن رسیدگی کند.
هرگز تأمین دلیل، موجب افزایش ارزش و اعتبار یک دلیل نمیشود؛ در اینجا لازم است دو نکته را متذکر شویم: نخست اینکه منظور از تأمین دلیل فقط ملاحظه و صورتبرداری و حفظ آن است و نفیا یا اثباتا تأثیری بر ارزش دلیل مورد نظر ندارد. مورد دوم این است که تأمین دلیل، نه تنها تاثیری بر ارزش دلیل مورد نظر ندارد، بلکه حتی به معنای پذیرش دلالت یک دلیل بر ادعای درخواستکننده نیز نیست.
ممکن است شخصی، چیزی را دلیل اثبات ادعای خود بداند، اما در واقع چنین نباشد.
مرجع انجام تامین دلیل ورود به این موضوع نمیکند و به صرف ادعای درخواستکننده مبنی بر اینکه امری دلیل و مدرک دعوای آتی اوست، قرار تامین دلیل را صادر و اجرا میکند و این دادگاه رسیدگیکننده به دعواست که باید دلیل مورد نظر مدعی را ارزیابی و در خصوص اعتبار و ارزش آن تصمیمگیری کند.