به گزارش شهرآرانیوز، بامداد دیروز شنبه ۱۷ دیماه به مأموران پلیس تهران خبر رسید پسر جوانی که در درگیری زخمی شده پس از انتقال به بیمارستانی در جنوب تهران فوت کرده است.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری ۱۵۵ نعمتآباد راهی بیمارستان و در آنجا با جسد پسر جوانی به نام بهرام روبهرو شدند که با اصابت ضربه چاقو به قفسه سینهاش به قتل رسیده بود.
بررسیهای مأموران نشان داد مقتول چند ساعت قبل همراه برادرش برای خوردن چند سیخ جگر به مغازه جگرکی در جنوب تهران رفته بود. دو برادر پس از خوردن جگر هنگام حساب و کتاب با پسر جوان صاحب مغازه به نام بابک درگیری میشوند که در جریان آن بابک با چاقو ضربهای به سینه اردلان وارد و او را نقش بر زمین میکند. سپس پسر زخمی به بیمارستان منتقل میشود، اما تلاش تیم پزشکی نتیجهای نمیدهد و وی بر اثر شدت خونریزی فوت میکند.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، موضوع قتل پسر جوان به قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده شد و او همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کرد.
تیم جنایی در نخستین گام به سراغ برادر مقتول که شاهد عینی حادثه بود، رفت و از وی تحقیق کرد.
او در توضیح ماجرا گفت: قاتل بچه محل ماست و در مغازه جگرکی پدرش کار میکند. او مدتی است با برادرم اختلاف مالی دارد. آنها چند باری درباره اختلافشان با هم صحبت کرده بودند، اما به نتیجهای نرسیده بودند. شامگاه جمعه، من و برادرم به مغازه جگرکی بابک رفتیم و چند سیخ جگر سفارش دادیم و خوردیم. میخواستیم پول جگرها را حساب کنیم که بابک و برادرم به خاطر همان اختلاف قبلی با هم مشاجره لفظی کردند. ما قصد درگیری نداشتیم، اما بابک ناگهان با چاقو ضربهای به سینه برادرم زد. پس از این حادثه به سرعت برادرم را به بیمارستان رساندم، اما او روی تخت بیمارستان فوت کرد.
مأموران پلیس در ادامه بابک را در محل زندگیاش دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم صبح دیروز به دادسرای امور جنایی منتقل شد و با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد. متهم ادعا کرد به خاطر هزینه سفارش جگر با مقتول و برادرش درگیر شده، اما قصد قتل نداشته و فقط میخواسته آنها را بترساند. وی در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
مقتول را میشناختی؟
بله، مقتول و برادرش بچه محل ما هستند و از مدتها قبل با هم آشنا هستیم. آنها معمولاً برای خوردن جگر به مغازه ما میآیند.
با مقتول اختلاف مالی داشتی؟
نه، ما اصلاً با هم حساب و کتابی نداشتیم که اختلاف مالی داشته باشیم.
برادر مقتول گفته با برادرش اختلاف مالی داشتی و به همین خاطر هم او را به قتل رساندی؟
نه، اصلاً درگیری ما به خاطر اختلاف مالی نبود. این درگیری مرگبار به خاطر پول چند سیخ کباب بود.ای کاش اصلاً رایگان حساب میکردم و این حادثه رخ نمیداد و الان من قاتل نبودم. البته مغازه تنها متعلق به من نیست، به همین خاطر هم اصرار داشتم پول را پرداخت کنند.
درباره شب حادثه توضیح بده؟
من، پدرم و برادرم مدتی قبل به صورت شریکی مغازه جگرکی را دایر کردیم و من مدیریت مغازه را به عهده داشتم. شب حادثه مقتول همراه برادرش به مغازه ما آمد و سفارش چند سیخ جگر و دل و قلوه داد. ما سفارش را آماده کردیم و آنها هم خوردند، اما زمانی که برای حساب و کتاب پیش صندوقدار رفتند به قیمتها اعتراض کردند. آنها میگفتند چرا قیمتها بالاست و هزینه سفارش آنها زیاد شده است. مقتول و برادرش داد و فریاد میکردند و نمیخواستند هزینه شامشان را پرداخت کنند. من جلو رفتم و میخواستم آنها را آرام کنم. به آنها گفتم که جگر گران شده و هزینهها هم بالا رفته است، اما مقتول به من توهین کرد. عصبانی شدم و تصمیم گرفتم آنها را بترسانم، چاقویی برداشتم و در درگیری چاقو به بدن بهرام اصابت کرد.
سابقه درگیری هم داری؟
نه، من تا الان به کلانتری هم نرفته بودم، اما الان به اتهام قتل بازداشت شدهام و خیلی پشیمانم. البته میدانم پشیمانی فایدهای ندارد، اما امیدوارم خانواده مقتول مرا ببخشند.
منبع: جوان