نقش شاهان در اسلامبول * ترک تحرک! راهکارهایی برای داشتن زمینی عاری از هرگونه زباله و پسماند | رؤیای زمین پاک تصادف شدید موتورسیکلت و پراید در فریمان با ۶ مصدوم (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) احتمال وقوع سیلاب طی ساعات آینده در شمال‌غرب کشور (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) دغدغه مسکن در صدر | پاسخ گویی مدیر کل کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسان رضوی به مددجویان استاندار خراسان رضوی: حل مشکلات محیط زیستی استان بدون مشارکت‌های مردمی میسر نیست اورژانس مشهد به ۴۰ دستگاه آمبولانس جدید نیاز دارد| کمبود نگران‌کننده پایگاه‌های اورژانس در مرکز شهر مسمومیت ۳ معلم ایلامی در پی شیطنت دانش‌آموزان دختر (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) برنامه زمانی ثبت‌نام ۵ آزمون مهم ۱۴۰۵ نبود مهد کودک در ادارات | چالش‌ مادران شاغل چگونه مرتفع می‌شود؟ چرا برخی افراد تمایل به خوردن برخی مواد مثل گچ و صابون دارند؟ مصرف ماهی، موجب کاهش التهابات در بدن کودک می‌شود متجاوز سریالی کودکان در تهران دستگیر شد (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) تعداد پشت‌نوبتی‌های پذیرش در مراکز شبانه‌روزی اعصاب و روان خراسان رضوی به ۲۰۰ نفر رسید سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: ضرورت اتخاذ تصمیم منطقی توسط حاکمیت برای آزمون سراسری بیش از ۹۰ زن مسن در تله مکارترین سارق ایران افتادند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) | افزایش ۴ درجه‌ای دما در مشهد جزئیات جدید درباره ترمیم نمرات در کنکور ۱۴۰۴ ویروس فلج کننده‌ای که در ۹۰ درصد مبتلایان هیچ علامتی ندارد برنامه امتحانات نهایی ۱۴۰۴ دانش‌آموزان پایه یازدهم و دوازدهم اعلام شد جایزه‌ای برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری جزئیات اعزام و بازگشت زائران خانه خدا از مشهد | بیش از ۱۰ هزار زائر خراسانی راهی سرزمین وحی می‌شوند تشنگی بیش‌ازحد نشانه چیست؟
سرخط خبرها

مرگ یک آدم خوب

  • کد خبر: ۱۴۴۱۵۲
  • ۱۸ دی ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۳
مرگ یک آدم خوب
او و مادرش را مقابل آسانسور می‌بینم. مادر محمد رنگ و روی پریده اش را پشت لبخندی سرد پنهان می‌کند. می‌گوید می‌خواهد صبح جمعه ساعت ۷ صبح به گلمکان برود.

محمداسماعیل خودش را توی بغل مادرش فشار می‌دهد. جلو در آسانسور لب ورچیده و با کلاهش بازی می‌کند. او پسر ۱۰ ساله همسایه طبقه بالایی ماست. محمد را با خراب کاری هایش در ساختمان می‌شناسند. معمولا هم کرده اش را گردن نمی‌گیرد. محمد با آن مو‌های طلایی و صورت گوشت آلودش با وجود شیطنت به شدت دوست داشتنی است. ساعت دوازده و نیم شب است.

او و مادرش را مقابل آسانسور می‌بینم. مادر محمد رنگ و روی پریده اش را پشت لبخندی سرد پنهان می‌کند. می‌گوید می‌خواهد صبح جمعه ساعت ۷ صبح به گلمکان برود. خودرویش را آخر از همه خودرو‌ها توی پارکینگ می‌گذارد تا صبح کسی را بیدار نکند. علت این کله صبح رفتنش را به گلمکان که می‌پرسم می‌گوید مادربزرگم فوت کرده است.

محمد هنوز اخم کرده است و سرش را بلند نمی‌کند. می‌گویم محمد مادربزرگ مادرت فوت کرده است برای همین ناراحتی؟ بغض فروخورده محمد می‌ترکد. دانه دانه اشک از گوشه صورتش قِل می‌خورد. دهانش را محکم به بدن مادرش می‌چسباند تا صدای گریه اش مهار شود. آن قدر هق هق می‌کند که مادرش هم به گریه می‌افتد. آرام دم گوشش می‌گوید: صلوات بفرست. حمد و سوره بخوان. گریه نکن. از سؤالی که کرده ام پشیمان می‌شوم. مادر محمد می‌گوید: بی بی اقدس خیلی مهربان بود. خیلی زیاد. هر چه بگویم کم گفته ام. هیچ وقت صدای بلندش را نشنیدم. هیچ وقت ندیدم عصبانی بشود. برای همین بچه‌ها خیلی دوستش داشتند. همه نتیجه هایش که هم سن و سال محمد اسماعیل هستند امروز برایش اشک می‌ریختند.

چهره خیس از اشک محمد هنوز جلو چشمم است. خودمانیم آدم خوب رفتنش داغ بزرگی است. از آدم‌های خوب همیشه به نیکی یاد می‌شود. بعد‌ها هر وقت محمداسماعیل تصویر مادربزرگ مادری را به خاطر می‌آورد حتما لبخند می‌زند. کاش آدم‌های خوب نمیرند. کاش ما آدم‌ها یادمان باشد از ما تنها خاطره‌ای می‌ماند و بس.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->