بعد از ۷ سال فاش شد: رد پای مرد مستأجر در ناپدید شدن زن صاحبخانه فروش ۱۰۰ میلیونی نوزاد توسط مادر معتاد برملا شد قتل پسر ثروتمند با سم مار افعی | اعترافات متهمان در دادگاه فرمانده انتظامی مشهد از ۵۰ فقره سرقت باند نقابداران بی قرار پرده برداشت ثبت‌نام آموزش هوش مصنوعی به ۲ میلیون دانش‌آموز، از خرداد ۱۴۰۴ آغاز می‌شود نقش مؤثر تصاویر ماهواره‌ای در پایش آلودگی هوا تدوین کتب درسی جدید در حوزه کدنویسی انجام می‌شود ضرورت اطلاع خانواده از احوالات کودکان برای به حداقل رساندن آسیب‌های دوره نوجوانی مصرف گوشت در سالمندان نباید صفر شود هتل‌های مشهد برای عروسی؛ شبی به یاد ماندنی با خدمات خاص و فضای مجلل صدور هشدار نارنجی هواشناسی در خراسان رضوی (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) رتبه برتر کشوری در شاخص خلاقیت و نوآوری، در دست موزه طبیعی سمنان پیوند رایگان، افتخار نظام سلامت ایران؛ نجات سالانه ۸۰۰ جان با اهدای عضو در مشهد | راه‌اندازی مرکز برداشت بافت در بهشت‌رضا(ع) شکارچی فعال در فضای مجازی دستگیر شد بار دیگر هشدار خودمراقبتی برای مردم کلانشهر مشهد صادر شد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) حرکت جدی بیمارستان منتصریه مشهد در مسیر توسعه پیوند اعضا | فرهنگ‌سازی درباره مرگ مغزی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای رسانه‌ها پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) | دمای مشهد به ۳۴ درجه می‌رسد هشدار پلیش فتا درمورد فروشندگان سوالات نهایی | لو رفتن سوالات قبل از ساعت مشخص غیرممکن است ۲۹ هزار کودک بازمانده از تحصیل ۶ تا ۱۱ ساله جذب مدارس خواهند شد توصیه‌های طلایی برای تأمین آب بدن در گرمای هوا آیا مصرف تخم‌مرغ خام یا نیم‌پز برای سلامتی مفید است؟ پایان خوش ماجرای نانوایی کوی عمار یاسر مشهد بازسازی صحنه قتل از سوی مرد ضایعاتی | قتل ضایع مرد ضایعاتی! بحران خاموش جمعیت تأمین اجتماعی: حقوق اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ بازنشستگان در دو مرحله واریز می‌شود، بازنشستگان صبوری کنند چرمشهر بزرگ ترین تهدید برای سلامت کشف رود | تشدید آلایندگی از  گذر دباغ خانه پارک موزه علوم زمین مشهد موزه برتر کشوری شد چرا حقوق بازنشستگان تأمین‌اجتماعی بدون افزایش واریز شد؟ + اطلاعیه کانون عالی کارگران بازنشسته تأمین‌اجتماعی درباره نحوه پرداخت حقوق اردیبهشت ۱۴۰۴ تبلیغات محصولات ضد پوسیدگی دندان تا چه میزان واقعی است؟ پیش‌بینی هواشناسی کشور (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) | ورود ۲ موج خنک بارشی به کشور در هفته جاری ویروسی که حجاج را تهدید می‌کند، چه علائمی دارد؟
سرخط خبرها

گرمای تنور، خنکای افطار

  • کد خبر: ۱۵۹۱۱۷
  • ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳
گرمای تنور، خنکای افطار
نانوایی اصغرآقا فاصله چندانی با خانه ما نداشت. هر وقت نان می‌خواستیم خواهرم یک پنج تومانی دستم می‌داد و من هم سبد پلاستیکی قرمز را برمی داشتم و به نانوایی می‌ر فتم.

نانوایی اصغرآقا فاصله چندانی با خانه ما نداشت. هر وقت نان می‌خواستیم خواهرم یک پنج تومانی دستم می‌داد و من هم سبد پلاستیکی قرمز را برمی داشتم و به نانوایی می‌ر فتم. اصغرآقا وقتی می‌دید قدم به پیشخوان نمی‌رسد شاگردش را صدا می‌زد تا پولم را بگیرد و نانم را زودتر بدهد. می‌گفت هوا گرم است بچه طاقت ایستادن ندارد. تا نان حاضر شود خودم را می‌رساندم آن جلوها. از روی پاچال کنجد‌هایی که از روی نان‌ها ریخته بود را مزه مزه می‌کردم.

نانم که حاضر می‌شد نفس نفس زنان سبد را دنبال خودم می‌کشیدم و به خانه می‌بردم. ماه رمضان که می‌شود چهره رنگ پریده اصغرآقا به خاطرم می‌آید. وقتی جلو تنور عرق می‌ریخت و با سر آستین نم صورتش را می‌گرفت. در آن گرمای تابستان تا کمر توی تنور دولا می‌شد. گاهی گوشه‌ای می‌نشست تا کمی نفس تازه کند. حرف که می‌زد معلوم بود زبانش از تشنگی به کامش چسبیده. وقت صحبت زبانش را مدام دور لب هایش می‌چرخاند. در همان صف بار‌ها می‌شنیدم که مشتری‌ها از او می‌خواستند روزه نگیرد.

لبخند کم رنگی روی صورتش می‌نشست و می‌گفت: من روزه نگیرم شما آن دنیا گناهم را گردن می‌گیرید؟ می‌گفتند اصغر آقا شما بنیه‌ای نداری مریض می‌شوی. تابستان است و هوا گرم. شما هم پای تنوری. لااقل یکی از شاگرد‌ها را بگذار جای خودت. او همان طور که خمیر نان را توی دستش گرفته بود می‌گفت: چه فرقی می‌کند من گرما بکشم یا آن ها. این بندگان خدا هم روزه اند. خودم دوست دارم پای تنور باشم. خیالم راحت‌تر است که نان خام یا سوخته دست مردم نمی‌دهم. همسایه‌ها حریف اصغرآقا نمی‌شدند ساکت می‌شدند و بحث را ادامه نمی‌دادند.

گاهی نانوای محل کارش طول می‌کشید و افطار‌ها در مغازه می‌ماند. آن شب‌ها اهالی کوچه جواب محبت‌های این مرد زحمت کش را با پذیرایی شان می‌دادند. صدیقه خانم یک پارچ شربت آبلیمو می‌داد دست پسرش برای نانوا ببرد، کبری خانم شامی یا آش می‌فرستاد
نانوایی. چای با حسن آقای بقال بود. او یک فلاسک با خودش به نانوایی می‌برد و همانجا با اصغرآقا افطار می‌کرد.
نانوای محله ما روز بعد هر کدام از آن همسایه‌های با محبت را‌ می‌دید تشکر می‌کرد و ظرفشان را پس می‌داد. از تعداد ظرف‌ها ما می‌فهمیدیم اصغرآقای نانوا چقدر بین اهالی هواخواه دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->