فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

زنگ انشا، زنگ تفریح بود!

  • کد خبر: ۱۴۵۶۰۶
  • ۲۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۸
زنگ انشا، زنگ تفریح بود!
اگر زنگ انشا، زنگی جدی و مهم بود، حتماً امروز بهتر می‌نوشتیم و این همه غلط املایی و نگارشی در نوشته هایمان دیده نمی‌شد.

راستش را بخواهید نمی‌دانم الان هم زنگ انشا در نظام آموزشی وجود دارد یا نه؟ خیلی هم فرق نمی‌کند؛ چون چه زمانی که خودمان دانش آموز بودیم و چه تا سال‌های بعد که خبر داشتم، زنگ انشا بیشتر باری به هرجهتی می‌گذشت. دستاورد این تفننی بودن کلاس انشا را می‌توان از بدنویسی‌های امروز جامعه به خوبی دریافت. اگر زنگ انشا، زنگی جدی و مهم بود، حتماً امروز بهتر می‌نوشتیم و این همه غلط املایی و نگارشی در نوشته هایمان دیده نمی‌شد. کافی است به خودمان و دوروبرمان نگاهی بیندازیم؛ به چهارخطی که می‌نویسیم؛ به یک اطلاعیه و پرده، به یک آگهی تبریک و تسلیت یا یک دو سه خط نامۀ کوتاه و درخواست از مدیر.

برای این بدنوشتن‌ها نباید فقط دنبال یک مقصر بگردیم؛ اما بی گمان مهم‌ترین مقصر، نظام آموزشی است که «انشا» را کوچک و بی اهمیت نشان داد و «زنگ انشا» در عمل به «زنگ تفریح» تبدیل شد و اگر نبودند همان آموزگارانی که به دلیل تعهد و علاقۀ شخصی حرمت زنگ انشا را نگاه می‌داشتند، امروز فاجعۀ بدنویسی بدتر از این بود!

به طنز و طعنه گرفتن موضوع‌های تکراری مانند «علم بهتر است یا ثروت؟» و «تابستان خود را چگونه گذراندید؟» خود نشان از جایگاه والای «انشا» در نظام آموزشی دارد! گاه نمره دادن‌های فله‌ای برای ترمیم کارنامه و جبران نمرۀ دیگر درس‌ها را به خوبی به یاد داریم. فرصت مطالعه برای امتحان دیگر درس‌ها در زنگ انشا را فراموش نمی‌کنیم و متأسفانه گاهی معرفی آموزگاری که چندان به چم وخم‌های نویسندگی و ادبیات آشنا نبود، زنگ انشا را بیشتر بی اعتبار می‌کرد.

به یاد ندارم آموزگار انشایی را که چند نمونه از سبک‌های قلمی نویسندگان دیروز و روزگار خود را برای دانش آموزان بخواند و چندوچون شگرد‌های قلمی آن‌ها را به رخ ما بکشد. به یاد ندارم چیزی از ویرایش و درست نویسی در کلاس‌های درس شنیده باشم. به یاد ندارم گونه‌های مختلف ادبی و نوشتاری را برایمان گفته باشند و قلم ما را با استناد به سبک‌های دیگران، مقایسه کنند و ...

البته نمی‌توانم این قاعده را تعمیم بدهم و حتما خوش اقبالانی بوده اند که آموزگارانی توانا برای درس انشا داشته اند؛ اما به طور قطع و یقین می‌توان گفت که اگر اینان بسیار بودند، امروز سرنوشت نوشته‌های ما این نبود.

هنوز هم دیر نشده است؛ برای فردا‌ها می‌شود از امروز چاره‌ای اندیشید و موضوع «نوشتن» را جدی گرفت. قرار نیست همه نویسنده و روزنامه نگار شوند که استعداد و ذوق و علاقه می‌خواهد؛ اما دست کم می‌توان کاری کرد که برای درست نوشتن چند خط معمولی و یک درخواست ساده و یک اطلاعیه و پیام کوتاه، به مشکل برنخوریم. خوب نوشتن، نشانۀ خوب فکر کردن است و منسجم نوشتن نشانۀ ذهنی منسجم و شسته رفته. نظام آموزشی در این هجوم روزافزون وام واژه ها، باید فارسی نویسی را به دانش آموزان بیاموزاند که حق زبان فارسی ادا شود و حداقل‌های نوشتن یک متن کوتاه را فرا بگیرند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->