مفهوم کنشگر به گسترهای از موضوعات مرتبط با کنش مانند کنشگران فردی، کنشگران گروهی، سازمان ها، نهادها و شبکهها اشاره دارد. همه سازمانها و نهادها و شبکهها به گونهای بر عملکرد کنشگران انسانی دلالت میکنند. بنابراین، شهروند روزنامه نگارانی که مهارتهای حرفهای روزنامه نگاری ندارند، اما به عنوان یک فعال اجتماعی یا هوادار در یک شبکه اجتماعی عضو میشوند و در آن شبکه به تولید محتوای رسانهای مشغول هستند نیز کنشگر محسوب میشوند.
بخش مهمی از نمودهای کنشگری اجتماعی رفته رفته در قرن بیست ویکم میلادی با ظهور رسانههای نوین فضای مجازی، در قالب رسانههای اجتماعی شکل میگیرند و بررسی مهمترین انواع آن نیز در بستر این رسانهها ممکن است. توانایی و برخورداری از اراده و قابلیتهای کنش اجتماعی و به کارگیری ابزارها و نمادها و نشانهها در چارچوب ارزشهای اجتماعی و سازوکارهای موجود در فناوریها برای انجام ارتباط متقابل است.
ازاین رو، فعالیتهایی که کاربران با تکیه بر مهارتهای خود در استفاده از ابزارهای ارتباطی اینترنت، برای ایجاد ارتباط و مبادله و نشان دادن واکنش درخور به دیگران، در راستای هدفهای خود در فضای سایبر انجام میدهند، کنشگری محسوب میشود. امروزه کنشگری مفهومی برآمده از رسانههای جدید است که بیشتر با محتوای تولیدشده از سوی کاربران و دروازه بانی از سوی آن ها، دهها میلیون بیننده و خواننده را به مشارکت و تعامل درباره محتوای به اشتراک گذاشته شده فرامی خواند. از مصادیق رسانههای اجتماعی پرطرف دار کنشگری در فضای مجازی تا وبلاگهای شخصی، سویههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و... است.
اینترنت به ویژه رسانههای اجتماعی مجازی نیز باعث تسریع در به ثمررسیدن حرکتهای شهروندی و بسیج اجتماعی افراد یا کاربران سایتها میشود.
همچنین کنشگری را میتوان به عنوان ارتباطات سیاسی غیرپارلمانی یا اقدامی با هدف بازتعریف یا اخلال یا انتقاد یا به چالش کشیدن برخی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی جاری با قصد جایگزین کردن آنها با ساختارهای مساوات طلبانهتر تعریف کرد. کنشگری دیجیتال با استفاده از تلفن همراه یا دستگاههای مبتنی بر اینترنت که با هدف تغییرات سیاسی و اجتماعی انجام میشود، نوعی از کنشگری فعالانه است و مقصود آن رسیدن به اهداف خاصی است و معمولا کنترل و قدرت مقامات را هدف قرار میدهد. هزینه مشارکت آنلاین معمولا بسیار کمتر از اقدامات مدنی مانند اعتصاب و اعتراض و برگزاری جلسه اجتماعی و نوشتن نامه به مقامات دولتی است. این مسئله به ویژه برای آن قسم از جنبشهای اجتماعی که منابع مالی محدودی دارند، بیشتر اهمیت دارد.
فضای مجازی از یک سو عمل جمعی آفلاین سنتی را از طریق سازمان دهی و بسیج و بین المللی کردن تسهیل کرده است و از آن حمایت میکند و از سوی دیگر، حالتهای جدیدی از اقدام جمعی را ایجاد میکند. باتوجه به تناقضهای احتمالی که در هر جامعهای ممکن است وجود داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که هر جایی قدرت وجود دارد، لاجرم ضدقدرت نیز حاضر است. «ضدقدرت» به معنای ظرفیت کنشگران اجتماعی برای به چالش کشیدن قدرت است. جنگ قدرت نیز نبرد برای ساخت معنا در ذهن مردم است.
انسانها از طریق تعامل با محیط طبیعی و اجتماعی خود و از طریق شبکه بندی شبکههای عصبی شان با شبکههای طبیعت و شبکههای اجتماعی ایجاد معنا میکنند. این شبکه بندی از طریق ارتباط، عملیاتی میشود. «ارتباط» فرایند به اشتراک گذاری معنا از طریق تبادل اطلاعات است. فرایند ارتباط اجتماعی شده، منبع کلیدی تولید اجتماعی معنا برای کلیت جامعه است.
ارتباط اجتماعی شده در عرصه عمومی بیشتر از ارتباط بین فردی وجود دارد. دگرگونی مداوم فناوری اطلاعاتی در عصر دیجیتال، دسترسی رسانههای ارتباطی به همه حوزههای زندگی اجتماعی را در شبکهای که بر اساس الگوی دائم التغییر، در آن واحد هم محلی و هم جهانی و هم عمومی و هم سفارشی شده است، گسترش میدهد؛ بنابراین شبکههای ارتباطی از منظر کنشگری، منابع مسلم قدرت سازی در عصر حاضر هستند. شهروندان عصر اطلاعات با درگیرشدن در تولید پیامهای رسانهای تودهای و توسعه شبکههای مستقل ارتباط افقی قادر میشوند برای زندگی خود برنامههای جدیدی با مواد رنجها و ترسها و رؤیاها و امیدهای خود بیافرینند. آنها با به اشتراک گذاردن تجربه خود، برنامه هایشان را میسازند. آنها با اشغال رسانه و ایجاد پیام، روند معمولی ارتباط را تغییر میدهند. آنها با شناسایی شبکههای موجود، برای تغییر وضع موجود مبارزه میکنند.