فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

درباره کتاب «پنج اقلیم حضور» به مناسبت سالروز تولد داریوش شایگان | هم زیستی اعجاب‌آور تفکر و شعر

  • کد خبر: ۱۴۷۰۲۲
  • ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۱
درباره کتاب «پنج اقلیم حضور» به مناسبت سالروز تولد داریوش شایگان | هم زیستی اعجاب‌آور تفکر و شعر
شایگان بر این باور است که روح و زندگی هیچ ملتی مانند ایرانیان با شاعران بزرگشان گره نخورده است.

خادم | شهرآرانیوز؛ داریوش شایگان یک ترم پزشکی در ژنو خواند، اما انصراف داد تا به شعله آنچه از کودکی در جانش روشن شده بود بدمد. در کودکی -احتمالا در ۹ سالگی- کتابی به او هدیه دادند که رباعیات خیام بود. خیام بر او تأثیر زیادی گذاشت و قدیمی‌ترین رد پیوند او با شعر و شعرای فارسی زبان را شاید بشود از همین جا پی گرفت. او متخصص ادبیات نبود، فیلسوف، هندشناس، نویسنده و اندیشمندی بود که از منظر فکر و فلسفه به شاعران بزرگ نگاه کرده است. مهم‌ترین اثری که در این باره نوشته، کتاب «پنج اقلیم حضور» با زیرعنوان «بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان» است.

روح هیچ ملتی مانند ایرانیان با شعر گره نخورده است

شایگان بر این باور است که روح و زندگی هیچ ملتی مانند ایرانیان با شاعران بزرگشان گره نخورده است. گوشه گوشه زندگی، اندیشه و روح ایرانیان دمی از حضور شاعرانشان غافل نیست. او در همان کودکی می‌دید که اطرافیانش بی شمار ابیات از بر دارند و هر کدام گنجینه‌ای از اشعار هستند. هنگامی که به اقلیم‌های دیگر سفر کرد، متوجه شد که این خصلت در دیگر اقوام نیست. در پیش گفتار کتاب نوشته است: «ناگفته پیداست که رفتاری از این دست، در هیچ تمدن دیگری از دنیا نظیر ندارد. [.]بعد‌ها طی زندگی در کشور‌های دیگر به این نکته پی بردم که به ندرت می‌توان فردی فرانسوی یا انگلیسی را یافت که اشعار راسین و ویکتور هوگو و بودلر یا شکسپیر و میلتون و بایرون را از بر بخواند.»

شایگان درباره انگیزه نوشتن این اثر نوشته است: «شالوده این مقالات، بر اساس زاویه دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی ریزی شده است؛ برمحور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان بینی آنان افکنده است؟ غرض از این قلم فرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته اند.»
و در پاسخ به این سؤال‌ها اذعان می‌کند که: «به نظرم پیوندی از این دست مولود قریحه شاعرانه ایرانی است که در جهان بی همتاست.»

تیغ دو دم سرسپردگی

البته این سرسپردگی و دلدادگی به شاعران بزرگ تماما حُسن نیست و داریوش شایگان به روی دیگر این سکه هم نگاهی انداخته است: «این سرسپردگی می‌تواند گاه حکم تیغ دودمی را داشته باشد که لبه دیگرش تفکر آزاد را نشانه می‌گیرد و در نهایت به قیدی دست و پا گیر بدل می‌شود، زیرا این الگو‌های دیرین علاوه بر آنکه سرمشق رفتار، دانش، عرفان و عقل عملی اند، ضمنا تمامی پاسخ‌های لازم و مقتضی را در گنجینه حافظه قومی ما انباشته اند. [.]ذهن ایران مملو از غنای گفتار شعرای سترگش، گاه به اسارت این الگو‌های غالب در می‌آید و از فاصله گرفتن و از بیرون نگریستن خویش عاجز می‌ماند.» تفکر آزاد را که در این سرسپردگی بیم سربریدش می‌رود چنین تعریف کرده است: «تفکر آزاد یعنی تفکری که دل به دریا زند، طرح مسئله کند و به پاسخ‌های پیش داده بسنده نکند.» و وقتی تفکری را به تمامی بپذیریم بی نگاه انتقادی به آن و بی آنکه با طرح پرسش‌های تازه آن را به چالش بکشیم خطر عقب ماندگی را هم باید محتمل بدانیم.

پنج شاعر، پنج جهان فکری

او در این اثر به پنج شاعری که ایرانیان آنان را «در مقام نمونه‌های اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیده اند» پرداخته است؛ فردوسی و خیام و مولانا و سعدی و حافظ: «هر یک از این پنج شاعر بلندآوازه بازتابنده یکی از وجوه روح ایرانی است.» این شاعران علاوه بر جایگاه اعلای شاعرانه خود، هر کدام «نماینده تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری است که سبک و سیاق و شیوه‌ای منحصر به فرد را در بازتاب نحوه ویژه جهان شناسی خود در پیش می‌گیرد.»
فردوسی مظهر اوج حماسه‌ای است که «پس از حمله اعراب در پی بیداری آگاهی ملی ایرانیان» است.

خیام «مظهر تعارض در نبوغ ایرانی است که طی آن جریان‌های متناقض، مانند ایمان و شک، اطاعت و عصیان و لحظه و ابدیت در مواجهه با یکدیگر قرار می‌گیرند.» مولانا «اوج تکامل نوعی سنت عرفانی است، [.]از سرایندگان عشق است و شاهکار دیگر او یعنی دیوان شمس حرکت درونی روح است و در جست وجوی معشوق.» سعدی علاوه بر اینکه استاد بلامنازع شعر تغزلی است، «صورت آرمانی آداب اجتماعی» ایرانی است. «ویژگی تعلیمی تفکر او با اتکا با عقل سلیم، اعتدال و عقل معاش، آثارش را برای ایرانیان به قانون طلایی رفتار اجتماعی انسان متمدن بدل کرده است.»

حافظ «ترجمان الاسرار ادب فارسی است [. که]با شهامتی بی نظیر «خرقه تزویر و ریا»‌ی زاهدان را در می‌درد و این مناقشه را، که قدمتی به اندازه عالم دارد، تا سر حد نهایی اش می‌برد. برای او حقیقت پرتناقض‌تر از آن است که در مواعظ توخالی واعظان جایی داشته باشد، روحش نیز عاصی‌تر از آن است که در بند تکالیف تحمیلی تنگ نظرانِ گرفتار بماند. به عبارت دیگر حافظ یکی از افشاکنندگان خستگی ناپذیر در تاریخ ادبیات فارسی است.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->