مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ شهر مشهد، طی تاریخ ۱۲۰۰ سالهاش، تقریباً همیشه مشکل آب داشته است؛ نه اینکه این شهر از حیث محدوده جغرافیایی در منطقه خیلی خشکی قرار گرفتهباشد، نه! تا پیش از شکل گرفتن مشهد، منطقهای که امروز ما در آن زندگی میکنیم، محدودهای از باغات مصفّا و زمینهای زراعی حاصلخیز بود که بخشی از روستای سناباد یا به قول برخی جغرافیدانان، «شهرچه» نوغان محسوب میشد.
طبعاً چنین فضایی، به آبیاری نیاز دارد و به همین علت رشتهقناتهای متعددی در دشت مشهد احداث شده بود که قنات سناباد، یکی از این قناتها، نزدیکترین منبع تأمین آب به محل مرقد مطهر رضوی محسوب میشد و بعدها هم، به عنوان نخستین قنات فعال شهر مشهد مرکز توجه قرار گرفت و تا قرنها، به حیات خود ادامه داد. آنچه باعث بروز بحران آب در شهر مشهد میشد، صرفنظر از کمبود گاه به گاه بارشها، افزایش جمعیت شهر بود.
مشهد، به ویژه بعد از ایلغار مغول و ویرانی کامل توس، به عنوان مرکز سیاسی بلوک خود مطرح شد و این مسئله، در کنار امنیت نسبی ناشی از قرار داشتن حرم مطهر امام رضا (ع) در آن، اسباب مهاجرتهای گسترده را به این شهر فراهم کرد. طی کمتر از یک قرن، مشهد چنان گسترش یافت که برای زائران و مجاوران حرم رضوی، ساخت مسجد جامعی با ۱۵ هزار نفر جمعیت، ضرورت پیدا کرد و مسجد گوهرشاد، با توجه به همین نیاز بنا شد. پذیرایی از این خیل مشتاقان، نیازمند وجود زیرساختهای مناسب بود که تأمین آب، در صدر آنها قرار داشت.
به همین دلیل، هم حکمرانان خراسان و هم اُمرا و سیاستمدارانی که دولتشان، این شهر را در قلمرو حکومت خود داشت، همواره در پی یافتن راهی برای رفع این مشکل بودند؛ چنانکه امیرعلیشیر نوایی، با رساندن آب چشمه «گُلَسب» (گیلاس) به مشهد، گامی مهم را در مسیر رفع نیازهای آبی شهر برداشت و بعدها نیز، این نهر راهبردی و مهم شهر، توسط صفویان و سپس، نادرشاه ترمیم و با قناتهای دیگر تقویت شد. با این حال، مشهد هنوز هم کمبود آب داشت و نیاز بسیاری از خانوادهها، با آب چاههایی تأمین میشد که در خانهها حفر کرده بودند.
ذکر این مقدمه کافی است تا بدانیم چرا هر مسجد یا مکان وقفی مهم در مشهد، موقوفهای ویژه برای تأمین آب داشته و دارد؛ موقوفهای که با حمایتهای مالی واقف و تمهیداتی که وی درباره آن اندیشیده، زمینه رفع نیاز در این عرصه را فراهم میکردهاست. مسجد گوهرشاد، به عنوان مسجد جامع شهر مشهد و یکی از بزرگترین و مُعْظَمترین بناهای جهان اسلام، نیاز ویژهای به تأمین آب داشت. مشهور است که ساخت مسجد گوهرشاد، حدود یازده سال طول کشید؛ مسجدی که بانی آن گوهرشاد خاتون بود و معمارش، قوامالدین شیرازی.
نخستین کسی که برای تأمین آب این مسجد بزرگ، فکری کرد و تمهیدی اندیشید، بانی آن بود. گوهرشاد خاتون دستور داد حوض بزرگی در مسجد احداث کنند و برای تأمین آب آن و نیز عملیات لایروبی و نظافتش، مغازههایی را در بازار مشهد وقف کرد. این حوض، به حوض «نظامالملک» مشهور بود. اینکه چرا به این نام خوانده میشد، شاید به این دلیل باشد که بخشی از مسجد را روی کاروانسرایی ساختند که موقوفه خواجه نظامالملک طوسی، وزیرِ سیاستمدار و دانشمند دوره سلجوقی بود.
ظاهراً خواجه، با وجود آنکه مذهب شافعی داشت، به امام هشتم (ع) ارادت میورزید و حتی نقل است که دستپرورده خود، یعنی ملکشاه سلجوقی – بزرگترین و قدرتمندترین فرمانروای دودمان سلاجقه – را پیش از آنکه بخواهد زمام امور را به دست بگیرد و با مدعیان سلطنت به نزاع برخیزد، شبی به حرم رضوی آورد و از او خواست تا صبح به عبادت مشغول باشد و سپس، تصمیمی مقتضی بگیرد. بگذریم؛ تصمیم گوهرشاد خاتون، مبنی بر تأمین آب از طریق استخدام سقا و به کارگیری «ایاقچی» (آبدار)، ممکن بود در آن زمان جواب بدهد، اما حجم آبی که برای مسجد در نظر گرفتهبودند، برای ادوار بعدی کافی نبود. به همین دلیل، در دورههای بعد، قناتهایی که به مسجد گوهرشاد اختصاص داشت، توسعه پیدا کرد و ظاهراً، پایاب آن در همین دوره به داخل مسجد رسید.
زینالدین واصفی، مورخ قرن نُهُم و دهم، که کمتر از یک قرن بعد از ساخته شدن مسجد گوهرشاد از آن دیدن کردهاست، در کتاب «بدایعالوقایع» مینویسد: «به مزار سلطان خراسان رفتیم و در درون مسجد [جامع]پایابی است که مردم در آنجا وضو میسازند.» در قرنهای بعدی هم، تلاش برای تأمین آب مورد نیاز مسجد گوهرشاد، با توجه به کثرت جمعیت و ضعیف شدن منابع پیشین آب، ادامه داشت. در سال ۱۰۲۷ قمری، مهدیقلیبیگ، میرآخور شاه عباس یکم و بانی حمام مشهور میدان سرسنگ مشهد که امروزه به صورت موزه مردمشناسی در آمدهاست و در انتهای بازار فرش مشهد قرار دارد، برای تأمین آب مسجد گوهرشاد، قناتی حفر کرد.
آب این قنات از ایوان غربی مسجد وارد آن میشد و به همین دلیل، بعدها و پس از احداث دروازه در این قسمت (همان دروازهای که امروز به سمت بست شیخ بهایی باز میشود)، از آن با عنوان «دروازه آب» یاد کردند. قنات مهدیقلیبیگ هم، به «قنات مسجد» شهرت داشت و البته، آب آن فقط در مسجد گوهرشاد مصرف نمیشد و طبق نظر واقف، آبانبار میدان «سرسنگ» و همینطور حمام مهدیقلیبیگ هم از آن بهرهمند بودند. اضافه آب نیز، از مسجد خارج و صرف آبیاری اراضی کشاورزی میشد.
هر چند که «قنات مسجد»، تا چند قرن مشکل آب مسجد گوهرشاد را حل کرد؛ اما به مرور زمان، دو مسئله مهم پیش آمد؛ نخست اینکه با وجود لایروبی و نگهداری مناسب، خروجی آب قنات (یا به اصطلاح علمی «دِبی» آن) رو به کاهش گذاشت. دلیل این امر، افزایش تعداد قناتهای مشهد و همینطور، خشکسالیهای پیاپی بود. این وضعیت، بر کیفیت آب هم تأثیر میگذاشت و سبب آلودگی و کثیفی آن میشد.
دوم اینکه همان آب کم نیز، از فشار مناسب برخوردار نبود و رساندن آن به مسجد، با توجه به پستی و بلندیهای مسیر و درازای آن، دردسرهای خودش را داشت. سال ۱۳۳۲ قمری، نیرالدوله، حاکم وقت خراسان، تصمیم گرفت این مشکل بزرگ را حل کند. ابتدا خواست با احداث یک قنات جدید، آب بیشتری به مسجد برساند، اما ممکن نبود؛ هم هزینه سنگینی داشت و هم اینکه با توجه به فعال بودن قناتهای پرتعداد در مشهد و اطراف آن، نمیتوانست نتیجه مناسبی داشته باشد.
نیرالدوله، بعد از مشورت با مرتضیقلیخان طباطبایی، نایبالتولیه وقت آستانقدس، تصمیم گرفت آب مورد نیاز مسجد گوهرشاد را از طریق ایجاد یک منبع آب بزرگ در اراضی سعدآباد مشهد تأمین کند. این منبع، آبهای چند قنات را جمعآوری و حجم معتنابهی آب را تأمین میکرد؛ قناتهایی که در حالت طبیعی، نمیشد آب آنها را با روش سنتی به مسجد گوهرشاد رساند. نیرالدوله تصمیم گرفت با خرید یک پُمپ آب که با نیروی بخار کار میکرد، مشکل انتقال آب از طریق کانالها را به مسجد گوهرشاد حل کند.
با پایمردی او، عصر روز آخر ذیالحجه سال ۱۳۳۳ قمری (۱۶ آبان ۱۲۹۴ خورشیدی)، بالاخره نخستین پمپ آب در تاریخ مشهد به کار افتاد و چنان آب را با فشار به مسجد گوهرشاد رساند که فوارههای حوض مسجد نیز، فعال شد. نیرالدوله برای نگهداری پمپ، شرکتی تأسیس کرد. خوب است بدانید که باغ اطراف منبع آب، پس از نصب پمپ، به «باغ منبع» مشهور شد.
با پایان یافتن مأموریت نیرالدوله در خراسان، نایبالتولیه بعدی آستان قدس، به دلیل هزینه بالای نگهداری پمپ آب، از مهندسان خواست تا شیب کانال را اصلاح کنند و آب را بدون پمپاژ به مسجد گوهرشاد برسانند؛ این کار انجام شد، اما سرعت رسیدن آب به مسجد کاهش یافت و مردم دیگر شاهد فعالیت آن فوارههای زیبا نبودند. به تدریج و با افت فشار، مردم برای تأمین آب مورد نیاز در مسجد، به استفاده از چاه رو آوردند. تنها در دهه ۱۳۲۰ بود که با همت حاج محمدباقر کلکتهچی تبریزی، از محل مظهر قنات سرده واقع در باغ اداره اوقاف، نخستین لولهکشی به سوی مسجد گوهرشاد انجام شد و بالاخره مشکل آب این مسجد، به صورت بنیادی حل شد.